شهرستان ادب: نیلوفر بختیاری، شاعر و ترانهسرا، در پی فوت ناگهانی افشین یداللهی به بازخوانی چهارده ترانۀ موفق این شاعر نامدار پرداخته است. ضمن عرض تسلیت مجدد این حادثه، به خوانش این یادداشت میپردازیم:
خبر ناگهان بود؛ درست مانند مرگ... تا آنکه چند ساعت گذشت و تکذیبیهای اعلام نشد. چند ساعت بعد شاعری سرود:
«یک صبح شلوغ از راه آمد/ با زلزلهای دور از باور:
افشین یداللهی هم رفت!/ افشین یداللهی... افسوس!»*
افشین یداللهی؛ ترانهسرایی که پزشک متخصص اعصاب و روان نیز بود، در بیست و پنجمین روز از اسفندماه، مانند ترانههایش به جاودانگی پیوست. او که دوران ترانهسراییاش با دوران رونق گرفتن تیتراژهای تلویزیونی همزمان بود، با آثار خود در راه ارتقای سطح تیتراژهای تلویزیونی قدم برداشت و شعرهای شنیدنی بسیاری از خود باقی گذاشت. تا آنکه سرانجام مرگ، ترانۀ تیتراژ زندگیاش را سرود؛ درحالیکه همچنان ترانههایش بر لب زن و مرد و پیر و جوان بود.
او از ۲۸ سالگی فعالیت ترانهسرایی خود را آغاز کرد و ابتدا به همکاری با خوانندگانی چون خشایار اعتمادی، شادمهر عقیلی، احسان خواجهامیری و... پرداخت.
فعالیتهای او به گونهای رقم خورد که در طی چند سال به صورت گسترده به ترانهسرایی تیتراژها و برنامههای تلویزیونی پرداخت. سریالهایی چون «شب آفتابی»، «مسافری از هند»، «فقط به خاطر تو»، «غریبانه»، «شب دهم»، «خط شکن»، «میوهٔ ممنوعه»، «پول کثیف»، «مدار صفر درجه»، «تبریز در مه»، «پاتوق»، «معمای شاه»، «شهرزاد» و...
او همچنین از سال ۱۳۸۰ اداره خانۀ ترانه را بر عهده داشت و در کنار شاعران و ترانهسرایانی چون نادر بختیاری، سعید کریمی، نیلوفر لاریپور، مونا برزویی، روزبه بمانی، افشین سیاهپوش و ... به نقد آثار شاعران جوان میپرداخت.
از وی مجموعههای «روزشمار یک عشق»، «امشب کنار غزلهای من بخواب»، «جنون منطقی»، «حرفهایی که باید میگفتم و… تو باید میشنیدی» و «مشتری میکدهای بسته» باقی مانده است.
در گزارش پیش رو ۱۴ ترانه پرطرفدار این ترانهسرای فقید در طی بیش از ۱۴ سال متمادی، به همراه متن و مشخصات کامل این آثار درج شده است. ترانههایی که از میان دهها اثر شاعر به اقبال عمومی بیشتری دست یافتهاند. باشد که مورد توجه دوستداران ترانۀ دهۀ ۸۰ و ۹۰، خصوصا علاقمندان به آثار افشین یداللهی قرار گیرد.
1- تیتراژ سریال «شب آفتابی»
خواننده: محمد اصفهانی
آهنگساز و تنظیمکننده: پیروز ارجمند تاجالدینی
سال ساخت: ۱۳۸۰
گفتنیست این اثر در آلبوم «نون و دلقک» محمداصفهانی نیز منتشر شده است.
«من از پشت شبهای بیخاطره
من از پشت زندان غم آمدم
من از آرزوهای دور و دراز
من از خواب چشمان نم آمدم
تو تعبیر رؤیای نادیدهای
تو نوری که بر سایه تابیدهای
تو یک آسمان بخشش بیطلب
تو بر خاک تردید باریدهای
تو یک خانه در کوچۀ زندگی
تو یک کوچه در شهر آزادگی
تو یک شهر در سرزمین حضور
تویی راز بودن به این سادگی
مرا با نگاهت به رؤیا ببر
مرا تا تماشای فردا ببر
دلم قطرهای بیتپش در سراب
مرا تا تکاپوی دریا ببر»
2- تیتراژ سریال «شب دهم»
خواننده: علیرضا قربانی
آهنگساز: فردین خلعتبری
سال ساخت: ۱۳۸۰
«مرز در عقل و جنون باریک است
کفر و ایمان چه به هم نزدیک است
عشق هم در دل ما سردرگم
مثل ویرانی و بهت مردم
گیسویت تعزیتی از رؤیا
شب طولانی خون تا فردا
خون چرا در رگ من زنجیر است
زخم من تشنهتر از شمشیر است
مستم از جام تهی، حیرانی
باده نوشیده شده پنهانی
عشق تو پشت جنون محو شده
هوشیاریست، مگو سهو شده
من و رسوایی و این بار گناه
تو و تنهایی و آن چشم سیاه
از من تازهمسلمان بگذر
بگذر از سر پیمان بگذر
د ین دیوانه به دین، عشق تو شد
جادۀ شک به یقین عشق تو شد
مستم از جام تهی، حیرانی
باده نوشیده شده پنهانی»
در «شب دهم»، ساختۀ حسن فتحی، قصۀ خوب، بازیهای زنده و البته موسیقی و تیتراژ زیبا دست به دست هم دادند تا این سریال به اقبال عمومی دست یابد. هماهنگی بالای محتوای ترانه تیتراژ سریال با داستان فیلم، و همراهی زیبای موسیقی، حس همذاتپنداری زیادی را برای مخاطب تداعی میکرد.
3- تیتراژ سریال «مسافری از هند»
دکلمه: شیلا خداداد، خواننده: مهرداد هویدا
آهنگساز: محمد مهدی کورنگی
سال ساخت: ۱۳۸۱
«از کفر من تا دین تو راهی به جز تردید نیست
دلخوش به فانوسم نکن اینجا مگر خورشید نیست
با حس ویرانی بیا تا بشکند دیوار من
چیزی نگفتن بهتر از تکرار طوطیوار من
با عشق آنسوی خطر جایی برای ترس نیست
در انتهای موعظه دیگر مجال درس نیست
کافر اگر عاشق شود بیپرده مؤمن میشود
چیزی شبیه معجزه با عشق ممکن میشود»
جالب توجه است که در فضای مجازی برخی افراد این شعر را به مولانا نسبت دادهاند!
افشین یداللهی خود در خصوص همکاری در سریال مسافری از هند گفته است: «ترانۀ این سریال برخلاف اکثر ترانههای من که زبانی محاورهای دارند، چندان ساده و عامیانه نبود، در عین حال پیچیدگی خاصی هم نداشت. با وجود این آنچه برای من جالب بود توجه و استقبال فراوان مردم به این ترانه بود، چنانچه خیلی زود پوسترهایی را دیدم که بخشهایی از این ترانه بر روی آنها چاپ شده بود و یا حتی پیامکهایی را خواندم که براساس این ترانه ساخته شده و بین مردم رد و بدل میشدند.»
۴- تیتراژ سریال «غریبانه»
خواننده و آهنگساز: احسان خواجه امیری
سال ساخت: ۱۳۸۳
«هر چی آرزوی خوبه، مال تو
هرچی که خاطره داری، مال من
اون روزای عاشقونه، مال تو
این شبای بیقراری، مال من
منم و حسرت با تو ما شدن
توی و بدون من رها شدن
آخر غربت دنیاست، مگه نه؟
اول دو راهی آشنا شدن...
*
تو نگاه آخر تو /آسمون خونهنشین بود
دلتو شکسته بودن/ همۀ قصه همین بود
میتونستم با تو باشم/ مثل سایه مثل رؤیا
ما بیدارم و بی تو/ مثل تو تنهای تنها
5- تیتراژ سریال «برای آخرین بار»
خواننده و آهنگساز: احسان خواجه امیری
سال ساخت: ۱۳۸۴
برای آخرین بار، خداکنه بباره
تو این شب کویری، یه قطره از ستاره
همیشه بودی و من، تو رو ندیدم انگار
بگو بگو که هستی، برای آخرین بار
وقتی دوری، تنهایی نزدیکه
قلبم بیتو، میترسه، تاریکه
چه لحظهها که بیتو ، یکی یکی گذشتن
عمرمو بردن اما، یه لحظه برنگشتن
تو چشم من نگاه کن ، منو به گریه نسپار
حالا که با تو هستم، برای اولین بار
برای آخرین بار
وقتی دوری، تنهایی نزدیکه
قلبم بیتو، میترسه، تاریکه...
گفتنیست این ترانه بعدها در آلبوم «برای اولین بار» احسان خواجهامیری قرار گرفت.
6- تیتراژ سریال «مدار صفر درجه»
خواننده: علیرضا قربانی
آهنگساز: فردین خلعتبری
سال ساخت: ۱۳۸۶
«وقتی گریبان عدم/ با دست خلقت میدرید
وقتی ابد چشم تو را/ پیش از ازل میآفرید
وقتی زمین ناز تو را/ در آسمانها میکشید
وقتی عطش طعم تو را/ با اشکهایم میچشید
من عاشق چشمت شدم/ نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمیدانم از این/ دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن/ دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا/ از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم/ شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینیتر شد و/ عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو/ نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمیدانم از این/ دیوانگی و عاقلی...»
لازم به ذکر است که افشین یداللهی در یکی از گفتگوهای خود این ترانه را جزو شنیدهشدهترین ترانههای خود دانسته بود.
7- تیتراژ سریال «میوۀ ممنوعه»
خواننده و آهنگساز: احسان خواجهامیری
سال ساخت: ۱۳۸۶
«میشه خدا رو حس کرد/ تو لحظههای ساده
تو اضطراب عشقو/ گناه بیاراده
بی عشق عمر آدم/ بیاعتقاد میره
هفتاد سال عبادت/ یک شب به باد میره
وقتی که عشق آخر/ تصمیمشو بگیره
کاری نداره زوده/ یا حتی خیلی دیره
ترسیده بودم از عشق/ عاشقتر از همیشه
هر چی محال میشد/ با عشق داره میشه
انگار داره میشه
عاشق نباشه آدم/ حتی خدا غریبهس
از لحظههای حوا/ هوا میمونه و بس
نترس اگه دل تو/ از خواب کهنه پاشه
شاید خدا قصه تو/ از نو نوشته باشه...»
8- تیتراژ سریال «پول کثیف»، آهنگ «باور نمیکنم»
خواننده و آهنگساز: احسان خواجهامیری
سال ساخت: ۱۳۸۶
«نه.../ این قرارمون نبود/ تو بیخبر بری
من خسته شم که تو/ بی همسفر بری
نه.../این قرارمون نبود/ من رنگ شب بشم
تو سر سپرده شی/ من جونبهلب بشم
باور نمیکنم/ این تو خود تویی
این تو که از خودش/ بیخود شده تویی
باور نمی کنم/عشق منی هنوز
گاهی به قلب من/ سر می زنی هنوز
وقتی زندونی تو هوس/ مثل پروازی تو قفس
این رسم همراهی نشد/ ای همنفس
وقتی قلبت از من جداست/ سرگردونه بی همصداست
انگار دستت با دست من/ ناآشناست...»
9- تیتراژ سریال تلویزیونی «پاتوق»
خواننده: افشین یداللهی
آهنگساز: امید کرامتی
سال ساخت: ۱۳۸۶
«همینکه پیش هم باشیم،
همینکه فرصتی باشه
همینکه گاهی چشمامون
تو چشم آسمون واشه
همینکه گاهی دنیا رو
با چشمای تو میبینم
همینکه چشمبهراه تو
میون آینه میشینم
بازم حس میکنم زندهم
بازم حس میکنم هستم
بگو با بودنت دل رو
به کی غیر تو میبستم
همین که میشه یادت بود،
تو روزایی که درگیرم
که گاهی ساده میخندم،
که گاهی سخت دلگیرم
همین احساس خوبی که،
دلت سهم منو داده
همین که اتفاق عشق،
برای قلبم افتاده...»
افشین یداللهی علاوه بر این ترانه، چند ترانه دیگر خود را نیز اجرا کرده است. از جمله ترانۀ «چه کردی» در سریال شهرزاد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
10- تیتراژ سریال «مثل هیچکس»
خواننده و آهنگساز: احسان خواجه امیری
سال ساخت: ۱۳۸۷
«همه دنیا بخواد و تو بگی نه
نخواد و تو بگی آره... تمومه
همین که اول و آخر تو هستی
به محتاج تو محتاجی حرومه
*
تو همیشه هستی اما/ این منم که از تو دورم
من که بی خورشید چشمات/ مثل ماه سوت و کورم
نمیخوام وقتی تو هستی/ آدم آدمکا شم
چرا عادتم تو باشی؟/ میخوام عاشق تو باشم
تازه فهمیدم به جز تو، حرف هیشکی خوندنی نیست
آدما میان و میرن هیشکی جز تو موندنی نیست
منو از خودم رها کن/ تا دوباره جون بگیرم
خستهم از این عقل خسته/ من میخوام جنون بگیرم»
11- تیتراژ سریال «در مسیر زاینده رود»، آهنگ «خلاصم کن»
خواننده و آهنگساز: احسان خواجهامیری
سال ساخت: ۱۳۸۹
«غروبم مرگه رو دوشم، طلوعم کن تو میتونی
تمومم سایه میپوشم، شروعم کن، تو میتونی
شدم خورشید غرق خون میون مغرب دریا
منو با چشمای بازت ببر به تا مشرق رؤیا
دلم با هر تپش، با هر شکستن، داره میفهمه
که هر اندازه خوبه عشق، همون اندازه بیرحمه
چه راههایی که رفتم تا بفهمم جز تو راهی نیست
خلاصم کن از عشقهایی که گاهی هست و گاهی نیست
تو خوب سوختن رو میشناسی سکوتو از اونم بهتر
من آتیشم، یه کاری کن نمونم زیر خاکستر
میخوام مثل همون روزها که بارون بود، ابری شم
دوباره تو حریر تو مثه چشمات ابری شم»
12- تیتراژ سریال «تبریز در مه»
خواننده: سالار عقیلی
آهنگساز: بابک زرین
سال ساخت: ۱۳۸۹
«وطنم ای شکوه پا بر جا/ در دل التهاب دورانها
کشور روزهای دشوار/ زخمی سربلند بحرانها
ایستادی به جنگ رودررو/ خنجر از پشت میزند دشمن
گویی از ما و در نهان بر ما / وطنم پشت حیله را بشکن
رگت امروز تشنۀ عشق است / دل رنجیده خون نمیخواهد
دل تو تا ابد برای تپش / غیر عشق و جنون نمیخواهد
شرم بر من اگر حریم تو/ پیش چشمان من شکسته شود
وای بر من اگر ببینم چشم/ رو به رؤیای عشق بسته شود
از تب سرد موجهای خزر/ تا خلیجی که فارس بوده و هست
میشود با تو دل به دریا زد / میشود با تو دل به دنیا بست»
13- تیتراژ سریال معمای شاه، آهنگ «جان من فدای ایران»
خواننده: سالار عقیلی
آهنگساز: بابک زرین
سال ساخت: ۱۳۹۴
«ایران.../ فدای اشک و خندۀ تو/ دل پر و تپندۀ تو
فدای حسرت و امیدت/ رهایی رمنده تو
ایران.../ اگر دل تو را شکستند/ تو را به بند کینه بستند
چه عاشقانه بینشانی/ که پای درد تو نشستند
کلام شد گلولهباران/ به خون کشیده شد خیابان
ولی کلام آخر این شد/ که جان من فدای ایران
تو ماندی و زمانه نو شد/ خیال عاشقانه نو شد
هزار دل شکست و آخر/ هزارویک بهانه نو شد
ایران.../ به خاک خستۀ تو سوگند/ به بغض خفتۀ دماوند
که شوق زنده ماندن من/ به شادی تو خورده پیوند
ایران.../ اگر دل تو را شکستند/ تو را به بند کینه بستند
چه عاشقانه بینشانی/ که پای درد تو نشستند...»
افشین یداللهی سرودههای میهنی خود را جبرانی برای فضای شعاری ترانههای وطنی دانسته و پیشتر در گفتگویی با جام جم گفته بود: «مدتها بود در ترانه نگاهی عمیق به موضوع وطن نداشتیم. معمولاً حرفهای شعاری میزدیم، بیشتر وطن را در جغرافیا خلاصه میکردیم، در آب و کوه و خاک. خصوصیتی که مربوط به ملت ما باشد را کمتر در ترانهها شاهد بودیم. فکر کردم چیزی فراتر باید بگویم.»
14- ترانه «چه کردی»
خواننده: افشین یداللهی
آهنگساز: سبحان سیفی
سال ساخت: ۱۳۹۵
«تو با قلب ویرانۀ من چه کردی؟
ببین عشق دیوانۀ من چه کردی
در ابریشم عادت، آسوده بودم
تو با حال پروانۀ من چه کردی
ننوشیده از جام چشم تو مستم
خُمار است میخانۀ من، چه کردی؟
مگر لایق تکیه دادن نبودم؟
تو با حسرت شانۀ من چه کردی؟
مرا خسته کردی و خود خسته رفتی
سفر کرده! با خانۀ من چه کردی؟»
همانطور که مشاهده میکنید، در فهرست ماندگارسرودههای افشین یداللهی نام احسان خواجهامیری بیش از هر خوانندۀ دیگری به چشم میخورد که این میتواند نشاندهندۀ تلاش، توافق و همراهی این زوج هنری در مسیری چندین ساله باشد. همچنین قریب به اتفاق این ترانهها، تیتراژ سریالهای تلویزیونی هستند که پخش آنها از قاب رسانۀ ملی بر سرعت همهگیر شدنشان افزوده است.
نکتۀ دیگر آنکه کلیدیترین واژه در ترانههای افشین یداللهی واژه عشق، و ارائۀ معنا و مضمونهای زیبا برای آن است. او همانطور که در ترانههایش میگوید، اختیار و تصمیم سرودن را به دست عشق سپرده است و الحق که واژۀ مقدس عشق در کنار کلماتی چون جنون در ترانۀ او جایگاه و شکوه زیبایی یافته است.
دیگر آنکه همانگونه که از ماهیت ترانه انتظار میرود، او در آثارش به تلفیق شعر و موسیقی توجه زیادی داشته است. ترانههای او را میتوان به دو شکل کلی تقسیم کرد؛ شکل اول آثاری که دارای زبان محاوره هستند و طبق مناسبات موسیقی پاپ سروده شدهاند. ترانههایی از جنس آنچه احسان خواجهامیری از او اجرا کرده است، شکل دوم ترانههای او شامل ٖآثاری میشود که زبان و قالب کلاسیک دارند. ترانههایی از جنس تیتراژ پایانی «شب دهم»، «مدار صفر درجه» و ترانههای میهنی او و ...
اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، باید بگوییم او در ارائۀ هر دو شکل بسیار موفق عمل کرده و حق مطلب را ادا نموده است.
روحش شاد و یادش جاودانه باد...
۱-بیتی از غزل از علیرضا قزوه در سوگ افشین یداللهی که ساعاتی پس از مرگ وی در فضای مجازی منتشر شد.
نیلوفر بختیاری