شهرستان ادب: سومین مطلب از پرونده «نامههایی به آقای رئیس جمهور» اختصاص دارد به سخنان آقای علیمحمد مودب شاعر به نام کشور و مدیرعامل موسسه شهرستان ادب است. آثار مهمی از این شاعر توانمند منتشر شدهاست که از آنها میتوان به سفر بمباران، کهکشان چهرهها، عاشقانههای پسر نوح و دست خون اشاره کرد . سوال پرونده ما که از آقای مودب و دیگر شاعران و نویسندگان پرسیده شدهاست چنین است: * مطالبات فرهنگی شما از رئیس جمهور آینده و منتخب مردم در انتخابات ۱۳۹۶ چیست؟
علی محمد مودب: به نقل از شهرآرا: انتخابات است و فرصتی برای اینکه مطالبات و حرفهای همۀ ما شنیده شود. در این چند ساله انتخابات و مخصوصاً مناظرات فرصت بینظیری است تا نگفتهها و کتمانشدهها گفته شود و حرف دل مردم شنیده شود و طبعا حداقل فایده این قصه این است که مطالبات کلا به فراموشی سپرده نمیشود و از یادها نمیرود و البته فواید دیگری هم دارد. به هر حال هر دولتی که مستقر میشود بهناچار به بخشی از حرفها و تعهداتش عمل میکند و بنیانهایی میگذارد که حتی مخالفانش هم ناچار خواهند بود راهش را ادامه دهند. مثال مسکن مهر یکی از همین ساختارهاست که سرسختترین مخالفانش هم دیگر نمیتوانند با اصلش مخالفت کنند و دست کم در فصل انتخابات برای اجرای کامل آن متعهد میشوند. در حوزههای دیگر هم علم شدن حرفهای خوب خیلی مهم است و نباید این موضوع را دست کم گرفت. مثلا اگر از تعمیر ماشین دولت حرف زده شد این استعاره در نهایت اثر خواهد کرد؛ چه مطرح کنندۀ آن سر کار بیاید و چه نیاید.
کلمه موتوری است که خاموش شدنی نیست و اگر درست روشن شده باشد عمل خواهد کرد. در همین انتخابات هم میبینیم که از گزارش شش ماهۀ بررسی ساختارهای فسادزا به مردم بحث میشود که ادامۀ همان حرف قبلی است که با عنوان تعمیر ماشین دولت در بیان یکی از نامزدهای محترم دور قبل مطرح شد و به نظر من در نهایت به ثمر خواهد رسید. بحث دولت هوشمند و الکترونیک هم از همین بحثهاست و اینها در نهایت ثروتهایی هستند که در اختیار نامزد پیروز قرار خواهند گرفت. یکی از مهمترین مشکلات در انتخاباتها این است که به تبع شرایط اقتصادی حرف اصلی نامزدها در حوزه اقتصادی و آن هم در قالب وعده و وعیدها مطرح میشود. در حالی که راه حل نهایی مشکلات اجتماعی و اقتصادی ما در حوزه آموزش و فرهنگ نهفته است. اگر قرار است که در اقتصاد هم وضع تغییر کند باید فرهنگ را تغییر داد و برای این قصه باید مجموعۀ عملیات فرهنگی و آموزشی کشور بهطور جدی بازطراحی شود. نمیشود با این مدرسهها و دانشگاهها به نتایج پایدار جدیای برای رشد کشور رسید. شیوۀ آموزش ما باید تغییر کند. نگاه ما به خانواده باید عوض شود و دولت باید برای این قصه برنامه داشته باشد. بخصوص به این دلیل که در عصر ما اغلب ثروتهای فرهنگی و میراث ما در حوزۀ سبک زندگی مورد حمله قرار گرفته است و اسکلت خانواده و اجتماع ما در حال فروریختن است. متاسفانه حتی در حد حرفهای گذرا هم کمتر به این قصه پرداخته میشوند و بنا بهناچاری مناظره برای جذب آرای مردمی همه مشغول وعده و وعیدها میشوند. انتظار زیادی هم نیست. اما اینکه کلا از درد اصلی حرف زده نشود درد بسیار بزرگی است. عاقلان دانند که درمان همۀ دردها در زمین آموزش و فرهنگ است و دولت باید مهمترین اولویتش آموزش و فرهنگ باشد. حتی اگر بهناچار در تبلیغات، قدری تاکتیکی عمل کند، ولی باید معلوم باشد که بازی را شناخته و درد را میداند که چنین چیزی در روند تبلیغات رایج متاسفانه خیلی مشهود نیست.
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز