علی داودی
بهاریههایی با موضوع «تعطیلات نوروز خود را چگونه گذراندید؟»
17 فروردین 1397
19:31 |
0 نظر
|
امتیاز:
5 با 4 رای
شهرستان ادب: در تازه ترین مطلب پرونده بهاریه، بهاریه هایی میخوانیم از علی داودی با موضوع «تعطیلات نوروز خود را چگونه گذراندید؟»
1
بهار
علامت گذاری کرده خاک را
تابلو زده
چیزی نوشته بر سنگها و صخره ها
مامور گذاشته بر چهار راه ها
پارکها
بر هر شاخه ای
جوانه چشمک می زند
حتی گلدان کوچک من در خانه
گزارشگر بهارست
ما در محاصره بهاریم
شکفتن اجبار خوبی ست
*
ریشه ها هرچقدر می گریزند
درخت عمیقتر می شود
2
سال را از همان دستی که گرفته بودیم تحویل دادیم
سال دیگری آمد
نوروزی دیگر با مشتی تخمه و جعبه ای شیرینی
3
تبریک تبریک تبریک
از همه سو به زبانی آراسته
هیچکس خودش نیست
بریده ای از حافظ
پاره ای سعدی
تکه ای فردوسی
با گل و بلبل
-راستی!
تا حالا کسی بلبل دیده؟-
بلبل نکته پردازی ست که وجود خارجی ندارد
و تنها
در صفحات شاعران مطلب میگذارد
در کاغذهای قدیمی
و کلمه ای ست مثل عشق
که نمیدانیم چرا گاهی بر زبانمان می اید
4
لباسهای نو چینی
تزئینات چینی
میوه های چینی
تخم مرغ چینی
اژدهای چین سفره هفت سین را می بلعد
تقدیر ایرانی با تقویم چینی
یا مقلب القلوب
حول حالنا ولو باسین!
5
«چون روز ششم فرا میرسید، شاه که وظایف خود را نسبت به مردمان انجام دادهبود، نوروز را برای خود و در خلوت جشن میگرفت»
و ما به کوه های ناآشنا می گریزیم
از اینهمه میهمانی
که سالانه فقط با حاجی فیروز می آیند و می روند
6
مسافرت همیشه سنگین ست
همیشه دور
همیشه نرسیدن
تا میرسیم خودمان را گم کرده ایم
7
گاهی آنقدر
به طبیعت فکر میکنم
که دلم پا روی سنگها نمی گذارد
برای بعضیها پایین رود زلال نیست
با معجزه بنزین
کوه ها را میشکافند و به سرچشمه می روند
نفسی عمیق می کشند
و زباله هایشان را آنجا رها می کنند
*
ما به دامان طبیعت پناه بردیم
چندان شلوغ بود که به آغوش خلوت خیابان برگشتیم
8
کودکان دنبال تاب و توپند
مادران
-نگران که با خاک بازی نکنیم-
و خاک چقدر حرف تازه
چقدر حرف نگفته از بهار در سینه دارد
9
گره بر سبزه
دلم را باز نکرد
10
رنگ عوض می کند دنیا
با پیراهنی جدید
و کلاهی نو
اما
این عکاس پیر نشسته در آتلیه اش
نگاه می کند
همین صندلی
همین کادر جدی
همین روتوش لبخند
همین حالت
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.