تا کنون مجموعههای زیادی از اشعار عاشورایی جمعآوری شده است و هر یک دارای ویژگیهای خاص خود هستند؛ اما «جرس فریاد میدارد» عنوان کتاب کامل و جامعی ست که 720 غزل عاشورایی از 210 شاعر متقدم و متأخر در آن جمعآوری شده است؛ این غزلها با توجه به تنوع موضوعی در چهل منزل طرحریزی شدهاند که از مدح حضرت حسین بن علی(ع) آغاز میشوند و در آخرین منزل به اشعار مرتبط با حضرت علی بن الحسین(ع) ختم میگردند. در نخستین صفحۀ کتاب نوشته شده است:
«به نیابت از کوچکترین خورشید کربلا، حضرت علی اصغر(ع) و تقدیم به بانوی آفتابنشین، مادر مکرمهاش حضرت رباب(س)»
«جواد هاشمی(تربت)» به همراه «میثم کریمی» گزینش و پژوهش اشعار این مجموعه را بر عهده داشتهاند و سعیشان بر این بوده است که اشعار انتخابی، در موضوع خود از بهترینها باشند و شاعر و زمان سرایش شعر در انتخاب آن تأثیری نداشته باشد. در ابتدای کتاب یادداشتی با عنوان: به بهانۀ یادآوری، آمده است که در آن از روند انتخاب اشعار توضیحی داده شده؛ در آنجا آمده است که برای جمعآوری غزلهای این مجموعه قریب به هزار کتاب و نسخۀ شعری را مورد بررسی قرار داده و گلچینی از همۀ آنها را گردآوری کردهاند. البته در صفحات پاپانی کتاب نام برخی منابع و مآخذ استفاده شده نیز آمده است.
از ویژگیهای کتاب «جرس فریاد میدارد» قابلیت جستجوی اشعار است. در فهرست ابتدایی کتاب، منزل به منزل اشعار تقسیمبندی شدهاند و شمارۀ شعر، اسم غزل، نام شاعر و مصرع نخست شعر آورده شده است که این نوع فهرستنگاری یافتن شعر مورد نظر را برای مخاطب بسیار آسان میکند. همچنین پس از پایان اشعار فهرست اعلام آمده است و مخاطب میتواند نام شاعر دلخواهش را بر اساس حروف الفبا پیدا کند و اشعارش را در صفحات نوشته شده بیابد.
شرکت تعاونی کارآفرینان فرهنگ و هنر در سال 1389 برای دومین بار 10000 جلد از «جرس فریاد میدارد» را در 1035 صفحه با قطع رقعی منتشر کرده و قیمت آن را 9000 تومان تعیین کرده است. صد و شصت و دومین غزل این مجموعه در صفحه 268 اختصاص دارد به شعر ماندگار سروش اصفهانی در وصف طفلان حضرت زینب (س) که در پایان با هم مرور میکنیم:
زينب گرفت دست دو فرزند نازنين
ميسود رويِ خويش به پاي امام دين
گفت اي فداي اكبر ِ تو جانِ صد چو آن
گفت اي نثار اصغر ِ تو جانِ صد چو اين
«عون» و «محمد» آمده از بَهر ِ عونِ تو
فرماي تا رَوَند به ميدان اهل كين
فرمود: كودكند و ندارند حرب را...
طاقت علي الخصوص كه با لشگري چنين
طفلان ز بيم جان نسپردن به راهِ شاه
گه سر بر آسمان و گهي چشم بر زمين
گشت التماس ِ مادرشان عاقبت قبول
پوشيدشان سلاح و نشانيدشان به زين
اين يك، پي ِ قتال دوانيد از يسار
و آن يك، پي ِ جدال بر انگيخت از يمين
بر اين يكي ز حيدر كرّار مرحبا
بر آن دگر ز جعفر طيّار آفرين
محمد غفاری