خیره است چشمِ خانه به چشمانِ مات من خالی است بی صدا و سکوتت حیات من
دل می کَنم به خاطر تو از دیار خویش ای خاطرت عزیزتر از خاطرات من
آیات سجده دار خدا چشم های توست ای سوره ی مغازله، ای سور و سات من!
حق السکوت می طلبند از لبان تو چشمان لاابالی و لب های لات من
شاعر شدن بهانه ی تلمیح کهنه ای است تا حافظ تو باشم، شاخه نبات من!
شکر خدا که دفتر من بی غزل نماند شد عشق نیز منکری از منکرات من
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز