شهریوری تو مطلع انگور چشم توست مهر منی مقدمهٔ نور چشم توست
چشم بد از تو دور که در این شب شدید آن شعلهای که میوزد از دور چشم توست
در سایهٔ کمانچهٔ شیرین ابرویت تلفیقی از ترانگی و شور چشم توست
خون چقدرها من عاشق به گردنش در این زمانه تالی تیمور چشم توست
گنجینهایست شعر من از برکت شما فیروزهٔ نفیس نشابور چشم توست
هر جا کمی ز خمرهٔ خرم دمی زدم یک استعاره بوده که منظور چشم توست
میخواستم هنوز غزل باشم و نشد آنجا که نطق شعر شده کور، چشم توست
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز