موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
به مناسبت سال‌روز تولد «ماتسوئو باشو»

تاریخچه هایکوسرایی | یادداشتی از منصوره محبی

18 مهر 1397 18:46 | 1 نظر
Article Rating | امتیاز: 2.36 با 86 رای
تاریخچه هایکوسرایی | یادداشتی از منصوره محبی

شهرستان ادب: امروز سالروز تولد «ماتسوئو باشو» است، این رویداد را بهانه می‌کنیم برای مطالعۀ مقالۀ خواندنیِ خانم منصوره محبی (شاعر و پژوهشگر ادبیات ژاپنی) دربارۀ تاریخچۀ هایکوسرایی از ابتدا تاکنون:

مقدمه

شعر در ادبیات فارسی همواره مورد توجه مردم ایران بوده است. می‌توان گفت میان فارسی‌زبان‌ها از دیرباز، نظم و آثار موزون نسبت به نثر از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده و شاید همین امر موجب‌شده تا به اشعار کشورهای مختلف و ترجمۀ آن‌ها به زبان فارسی اقبال نشان دهند. این مسأله تاحدی فراتر رفته و به الگوبرداری از برخی قالب‌های شعری انجامیده است. در ادامه به «هایکو»، کوتاه‌ترین قالب شعری ژاپنی پرداخته و راجع‌به ورود آن به ادبیات فارسی می‌خوانیم.

1ـ «هایکو» در ادبیات ژاپنی

تاریخچۀ هایکو:

ژاپنی‌ها در قرن پنجم میلادی، خط را از چینی‌ها آموختند. بااین‌وجود، قدیمی‌ترین مجموعه‌های شعری در ادبیات ژاپن در قرن هشتم میلادی تدوین شد؛ یک‌مجموعۀ شعر به زبان چینی و یک‌مجموعۀ شعر به زبان ژاپنی که «مان یو شو» نام دارد. این مجموعه، شامل فرم‌های سنتی شعر ژاپن است که باتوجه به تعداد حروف در واحدهای شعر به چهار نوع تقسیم می‌شود. از این میان، تانکا (شعر کوتاه) محبوب‌ترین و عمده‌ترین فرم شعر ژاپنی شناخته شده است. این نوع شعر، به‌ترتیب از واحدهای پنج‌هجایی، هفت‌هجایی، پنج‌هجایی، هفت‌هجایی و هفت‌هجایی تشکیل شده که در مجموع دارای سی‌ویک هجا است.

در قرون شانزده و هفده، فرم جدیدی به‌نام «های‌کای» رواج یافت که از واحدهای پنج، هفت و پنج‌هجایی تشکیل می‌شد. محتوای این قالب شعری در ابتدا صرفاً طنز بود اما با شروع دورۀ «مه‌ای جی» (دورۀ تجددگرایی و غرب‌زدگی ژاپن)، کم‌کم تعمق فکری پیدا کرد و به «هایکو» تغییر نام یافت. شعر ژاپنی که به زیبایی‌ـ‌شناسی سنتی متکی بود، در این دوره مورد انتقاد واقع شد و دست‌خوش تغییر گردید. (تاواراتانی)

هایکو، کوتاه‌ترین شعر قاعده‌مند ژاپنی است که از هفده‌هجا تشکیل شده و اساساً با موضوع طبیعت سروده می‌شود.

این قالب شعری، دو قانون اساسی دارد که هر دو، جزء جدایی‌ناپذیر هایکو هستند.

 1ـ قاعدۀ 5ـ7ـ5 مورایی (mora): جمله‌ها در هایکو که باعث تولید آهنگ می‌شود.

تعریف «هجا» در ادبیات کلاسیک ژاپن با تعریف آن در زبان‌شناسی مدرن اندکی متفاوت است. هرهجا در ادبیات کلاسیک، معادل یک مورا است درحالی‌که در زبان‌شناسی مدرن، هرهجای ژاپنی می‌تواند از یک یا چند مورا تشکیل شود. یک‌واکۀ بلند در زبان فارسی به اندازۀ دو مورا در زبان ژاپنی است. در این متن، هجا به معنای مصطلح آن در ادبیات کلاسیک (معادل مورا) مد نظر است.

برخلاف شعر فارسی امروزی که وزن عروضی (مبتنی بر بلندی و کوتاهی هجاها) دارد، شعر ژاپنی شبیه به اشعار فارسی پیش از اسلام، وزن هجایی دارد؛ یعنی وزنش مبتنی برتعداد هجاها (موراها)ی هر بند است. در زبان ژاپنی، هجاها به یک‌میزان کشیده می‌شوند و فقط تعداد هجاها در ایجاد وزن، نقش ایفاء می‌کنند.

«یکی از ویژگی‌های شعر سنتی ژاپن، تشکیل‌شدن از واحدهای هفت‌هجایی و پنج‌هجایی است؛ زیرا این قاعده، آهنگی را به ‌وجود می‌آورد که گوش‌نوازترین آهنگ شعر برای ژاپنی‌ها بوده و هست». (تاواراتانی)

2- «فصل‌واژه»: نماد هرفصل است که جزء لاینفک هایکو محسوب می‌شود.

کشور ژاپن، جزیره‌ای است که توسط چهار دریا احاطه شده است. سرزمینی چهارفصل که شلعرانش تحت‌تأثیر تغییرات شدید آب‌وهوا، عنصر طبیعت و فصل‌واژه را از الزام‌های‌ سرودن هایکو دانسته‌اند. فصل‌واژه‌ها گاه به‌طور مستقل و آشکار در هایکو پدیدار می‌شوند و گاه در احساس‌های عمیق شاعر نهفته‌اند.

تبر را که زدم
از عطرش حیرت‌زده شدم
هنوز این جنگل، زمستانی زنده است.

«یوسا بوسون»

 

قرص ماه را
به من بده
 کودک، گریه می‌کند.

«کوبایاشی ایسّا»

* قرص ماه، نماد فصل پاییز است. در این فصل، ماه به زمین بسیار نزدیک شده و قرص کامل آن به خوبی دیده می‌شود.

فنون ادبی «ژاپنی» در هایکو:

1ـ برش‌واژه: آواها یا کلماتی هستند که درآخر هر بند از هایکو ممکن است بیایند. شاعر باید هایکو را در هفده‌هجا بسراید. پس باید هم‌زمان با صرفه‌جویی در استفاده از واژه‌ها به خلاصه‌کردن هر واژه نیز بپردازد. برش‌واژه، آرایه‌ای است که این کار را ممکن می‌کند و واژه‌های پایانی هر بند را، هم در قالب و هم در محتوا خلاصه‌تر می‌کند.

2ـ پایان‌دادن هایکو با اسم یا عبارت اسمی: این صنعت ادبی به شاعر این امکان را می‌دهد که منظور خود را هرچه خلاصه‌تر به مخاطب برساند. مثل:

در سکوت
در صخره، رسوخ می‌کند
صدای زنجره.

«ماتسوئو باشو»

همان‌طور که در بالا اشاره شد، در ادبیات سنتی ژاپنی هرهجا یک‌مورا است و همۀ هجاها در تلفظ به یک‌میزان کشیده می‌شوند و دارای طول‌های یکسان هستند. هایکو به دلیل مورایی‌بودن، فاقد وزن عروضی و قافیه است. برخی به اشتباه، هم‌آهنگ‌بودن آخر کلمات هر بند از هایکو را قافیه درنظرگرفته‌اند. لازم به ذکر است که این هم‌آهنگ‌بودن کلمه‌ها نیز تنها در بعضی هایکوها دیده می‌شود و یک‌قاعده برای سرودن هایکو نیست. هم‌چنین این قالب شعری، فاقد آرایه‌های ادبی به معنای مصطلح آن در ادبیات فارسی است.

به‌لحاظ ظاهر، می‌توان هایکو را عکس‌برداری از لحظه‌ها تعریف کرد؛ زیرا یک‌لحظۀ کوتاه را به تصویری ابدی و عینی تبدیل می‌کند، مثل لحظۀ پریدن غوک در برکه یا:

با گل نیلوفر
سطل، احاطه شده
(دلم نمی‌آید) آب بردارم.

 «کاگانوچیو»

به تعبیر ماسائوکا شیکی، «اصل عکس‌برداری از طبیعت، از ابتدایی‌ترین اصول سرودن هایکو است»، اما نمی‌توان این قالب شعری را به یک عکس‌برداری ساده از طبیعت، محدود دانست. در هایکو با بهره‌گیری از عناصر طبیعت و ارتباط آن‌ها با هم، باید به ماورای آن عناصر دست یافت. به‌همین‌دلیل استفاده از این اصل، رفته‌رفته رنگ باخت.

مهم‌ترین عنصر در سرایش هایکو، «کشف شاعرانه» و محورهای اصلی آن «طبیعت‌گرایی» و «نمادگرایی» سنتی ژاپنی است که ریشه در مکتب «ذن» در دین بودایی دارد.

بیشترین موضوعاتی که هایکوسرایان ژاپنی سروده‌اند، موضوع کوتاهی عمر و ناپایداری دنیاست و این امر ریشه در اعتقاد آن‌ها به تناسخ دارد که این موضوع‌ها نیز با محوریت طبیعت سروده شده‌اند. برخی بر این باورند که شاید به‌همین‌دلیل ژاپنی‌ها در بین شاعران فارسی، بیشترین استقبال را از اشعار خیام نشان داده‌اند. هرچند علت اصلی محبوبیت اشعار خیام در دنیا ترجمه‌های هنرمندانۀ «فیتز جرالد» به زبان انگلیسی است؛ بااین‌وجود برخی معتقدند مفاهیم مشترک موجود بین اشعار خیام و فرهنگ و ادبیات ژاپنی می‌تواند یکی از علل این استقبال باشد.

خیام اگر ز باده مستی، خوش باش
با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

چون عاقبت کار جهان، نیستی است
انگار که نیستی، چو هستی خوش باش

(مفهوم ناپایداری دنیا)

 

علف‌های تابستانی
یادینه‌های رؤیاهای
دلاوران.

«ماتسوئو باشو»

رؤیای تصرف دژ از بین رفته و از آن ویرانه‌ای علف‌پوش باقی مانده است.

به نظر می‌رسد که در این هایکو با خیامِ بوداییِ ژاپنی روبه‌روییم. (پاشایی، 1381)

این کوزه چو من عاشق زاری بوده است
در بند سر زلف نگاری بوده است

این دسته که بر گردن او می‌بینی
دستی است که بر گردن یاری بوده است

(مفهوم تناسخ و دهری‌گرایی)

 

قرن هفده، زمان تحول هایکو

 همان‌گونه که پیش از این گفته شد، هایکو فراتر از یک عکس‌برداری ساده از طبیعت است. ع.پاشایی یکی از هایکوپژوهان معاصر می‌گوید: «هایکو پیش از ماتسوئو باشو بازی با کلمات بود و عمقش از بیان یک نکتۀ ظریف بالاتر نمی‌رفت، اما باشو با بیان «برکۀ کهن» جنبش نویی را به هایکو داد».

باشو، معروف‌ترین هایکوسرای ژاپنی است که تادایوکی دربارۀ دیدگاه او راجع‌به طبیعت می‌گوید: 

«هر چیزی که می‌بینیم و می‌شنویم، همه گل است و ماه. به بیان دیگر، باید خود را در جان طبیعت نادیده گرفت. آن‌گاه زنده‌دلی خالص را احساس خواهی کرد».

به دنبال قرص ماه
دور برکه چرخیدم
تمام شب را.

«ماتسوئو باشو»

در هایکو، انسان باید به خود، به‌عنوان عضوی از طبیعت بنگرد. این هایکو در ظاهر، تنها عکسی از برکه و انعکاس تصویر ماه در آن است. اما باشو با برکه یکی شده و تمام شب را برای وصال ماه، بی‌قراری می‌کند.

یکی از صفات مشترک ژاپنی‌ها، توجه آن‌ها به چیزهای کوچک طبیعت مثل داروگ، بوزینه، جیرجیرک، هشت‌پا، کک‌ها، و حتی شپش‌هاست. این موضوع در هایکو نمود بارزی دارد.

خواهش می کند: نزن!
به هم می‌مالد مگس دست‌هایش را
به هم می‌مالد پاهایش را.

«کوبایاشی ایسا»

* مگس، فصل‌واژۀ تابستان است.

به گفته رولان بارت، هایکو دارای خاصیتی شبح‌وار است و آن اینکه هرکس همواره فکر می‌کند می‌تواند به سادگی اشعاری همانند آن بسراید.

شاید به همین دلیل است که هایکو به سرعت وارد ادبیات جهانی شد و اکنون شاعران هرکشوری به زبان خود هایکو می‌سرایند.

2ـ «هایکوواره» در ادبیات فارسی

در قرن بیستم میلادی، هایکو به زبان انگلیسی و سپس به دیگر زبان‌های اروپایی ترجمه شد. آشنایی ایرانی‌ها با هایکو نیز در اوایل دهۀ 60 هجری شمسی با انتشار کتاب «هایکو، شعر ژاپنی از آغاز تا امروز» به‌کوشش شاملو و پاشایی صورت گرفت.

معمولاً در ادبیات فارسی هرجملۀ کوتاهی را که نگاه شاعرانه داشته باشد و عموماً در سه‌سطر نوشته شود، هایکو نام می‌نهند.

 همان‌طور که دوبیتی، قالب شعری فارسی است و در چهارچوب این زبان تعریف می‌شود، هایکو نیز در چهارچوب زبان ژاپنی تعریف می‌گردد. هایکو یک‌گونۀ خاص شعر سنتی ژاپنی است که به ویژگی‌های صوری و معنایی زبان و تفکر ژاپنی وابسته است. به‌طوری‌که برش‌واژه‌ها قابل ترجمه به زبان‌های دیگر نیستند و گاه تشخیص برخی فصل‌واژه‌ها تنها از یک ژاپنی‌زبان بومی برمی‌آید. به عقیدۀ نگارنده، چیزی که فارسی‌زبانان باعنوان هایکو می‌سرایند را می‌توان هایکوواره نامید.

ایران نیز مانند ژاپن کشوری چهارفصل است اما عنصر طبیعت و فصل‌واژه در هایکوواره‌های فارسی مورد غفلت واقع شده‌اند. ازطرفی، باوجود ظرفیت‌های موسیقایی زبان فارسی، هایکوسرایان حتی درصدد سرودن به‌صورت آهنگین هم برنیامده‌اند؛ درحالی‌که فصل‌واژه و قاعدۀ ترتیبی مورایی که آهنگ هایکو را ترتیب می‌دهد، از ویژگی‌های اصلی هایکو است و اساساً هایکو بر پایۀ این دو مهم، تعریف می‌پذیرد. گاه، برخی از هایکوسرایان فارسی‌زبان از کشف شاعرانه نیز دریغ کرده‌اند.

نکتۀ جالب توجه دیگر این است که در زبان فارسی و برخی زبان‌های دیگر، «سه‌سطری‌بودن» را تعریف هایکو دانسته‌اند، درصورتی‌که هایکو فقط به سه‌بخش 7،5 و5  مورا تقسیم می‌شود و برای سهولت در خوانش و وقف در پایان هر بند، در سه‌سطر نوشته می‌شود. عدم تطبیق17مورایی‌بودن هایکو در ترجمه به زبان‌های مختلف، سبب شده تا ترجمه‌ها را سه‌سطری بنویسند و به اشتباه این را یک‌قاعده برای سرودن هایکو بدانند.

نمونه‌ای از هایکوی فارسی:

* راه‌آهن، سالن انتظار
همه رفته‌اند
چمدانی روی نیمکت سوم از آخر.

«سیدعلی صالحی»

برخی، در میان قالب‌های شعر کوتاه فارسی از قبیل تک‌بیت، دوبیتی، رباعی، لندی و سه‌گانی، سه‌گانی را شبیه‌ترین قالب به هایکو می‌دانند.

سه‌گانی در سه نوع نیمایی، سپید و موزون و مقفاء سروده می‌شود که نیمایی و موزون و مقفاء را به‌لحاظ سه‌لختی‌بودن و آهنگین‌بودن به هایکو در ادبیات ژاپنی نزدیک می‌دانند.

در ادامه، نمونه‌هایی از نوع سه‌گانی را می‌خوانیم:

نیمایی:

* ماه، پشت نخل‌ها
پنجه‌پنجه می‌شود
ماه من شکنجه می‌شود.

 «محمد عبداللهی»

سپید:

* دست‌هایت را
فرصتی برای همراهی نیست
دلت را روانه کن.

«رها کبیری»

موزون و مقفا:

* هی مگو که قارقار می‌کند
تو زبان زاغ را نخوانده‌ای
عاشق است و یاریار می‌کند.

«محمد‌شریف سعیدی»

دکتر علیرضا فولادی، پژوهش‌گر و مبتکر قالب سه‌گانی می‌گوید: «سه‌گانی، اصالت بومی دارد و بنابراین، دید و دریافت سه‌گانی‌پرداز، تنها در حوزۀ فرهنگ بومی می‌تواند به آن تمایز ببخشد. پس همچنان‌که هایکو مبتنی بر «ذن بودیسم» است، سه‌گانی هم باید مبتنی بر فرهنگ ایرانی‌ـ‌اسلامی باشد».

سه‌گانی، بازآفرین‌شدۀ یک‌گونۀ شعری کهن فارسی به‌نام «خسروانی» است. «خسروانی» قالب شعر هجایی فارسی است که در سه‌مصراع سروده می‌شده است. آثار باقی‌مانده از این نوع شعر به دورۀ ساسانی بازمی‌گردد.

مهدی اخوان ثالث، سه‌ویژگی برای خسروانی بیان می‌کند که به ترتیب زیر است:

1ـ دارای وزن هجایی یا وزن موزیکی تصنیف‌گونه.

2ـ معانی و اغراض آن، لطایف احوال، غزل و غناء و وصف، طبیعت‌ستایی، ستایش محبوب و معبود است.

3ـ به مناسبت کوتاهی قالب شعر، شیوۀ بیان درنهایت ایجاز بوده و در انتخاب نغزترین الفاظ کوشش می‌شده است.

همچنین اخوان ثالث، با احیاء خسروانی در وزن عروضی، شش شعر کوتاه باعنوان نوخسروانی سروده که نمونه‌ای از آن را می‌خوانیم:

آب، زلال و برگ گل بر آب
ماند به ماه در برکه، مهتاب
وین هر دو چون لبخند او در خواب.

بنابراین می‌توان گفت خسروانی به‌لحاظ وزن هجایی، طبیعت‌ستایی و ایجاز در گفتار، بسیار به هایکوی ژاپنی شباهت دارد. این در حالی است که پیشینۀ خسروانی در ادبیات فارسی بسیار بیشتر از پیشینۀ هایکو در ادبیات ژاپنی است. سؤال مهمی در این‌جا پیش می‌آید که اصلاً چرا شاعر فارسی‌زبان، آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد؟


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • تاریخچه هایکوسرایی | یادداشتی از منصوره محبی
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: