موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

تازه ها (شعر)

دوست دارم گل همیشه‌بهار
بهاریه ای از علی محمد مودب

دوست دارم گل همیشه‌بهار

05 فروردین 1392 | 10:30

بارها با بهارها گفتم/دوست دارم گل همیشه‌بهار/ولی افسوس کوه یخ ماندم/ماند یک عمر پشت شیشه بهار
صادق ترین گواه دل تنگ ما بهار
بهاریه ای از محمدعلی بهمنی

صادق ترین گواه دل تنگ ما بهار

04 فروردین 1392 | 17:59

امسال نيز یکسره سهم شما بهار/ ما را در این زمانه چه کاریست با بهار ؟/ از پشت شیشه های کدر ، مات مانده ام/ کاین باغ رنگ ، کار خزان است یا بهار ؟
بَه بَه!  ناز نفست تازه بهارا
دو عيدانه از عباس چشامي

بَه بَه! ناز نفست تازه بهارا

01 فروردین 1392 | 12:55

آمدن تیر بر نشانه مبارك/ روشني چشم هاي خانه مبارك/ از نفس باغ بوي عيد شنيدم/ اين نفس پرگل و ترانه مبارك
بفرمایید فروردین شود اسفند‌های ما

بفرمایید فروردین شود اسفند‌های ما / نه بر لب، بلکه در دل گل کند لبخند‌های ما / بفرمایید هر چیزی همان باشد که می‌خواهد / همان، یعنی نه مانند من و مانندهای ما
شکسته است دلم مثل پهلویت
غزل‌مرثیه‌ای از محمدمهدی سیار به مناسبت ایام فاطمیه

شکسته است دلم مثل پهلویت

27 اسفند 1391 | 21:15
قرار بود که عمری قرار هم باشیم / که بی‌قرار هم و غمگسار هم باشیم / اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز / من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم
زن و پیغمبری؟ الله اکبر!
یک مثنوی از مرحوم قیصر امین‌پور به مناسبت ولادت حضرت زیبنب (س)

زن و پیغمبری؟ الله اکبر!

27 اسفند 1391 | 16:40

دلش دریای صدها کهکشان صبر / غمش طوفان صدها آسمان ابر / دو چشم از گریه هم‌چون ابر خسته / ز دست صبر زینب، صبر خسته
غرب "نِصْفُ الْنَهار مَبْدَأ" نيست
غرب "نِصْفُ الْنَهار مَبْدَأ" نيست/به "گرينويچ" اعتماد مکن/مقصد امروز"مسجد الاقصي" است/ "نَصْ" رسيده است "اجتهاد" مکن
از هوای «خود» دل انسان نمی‌گیرد چرا؟
دو غزل از رضا یزدانی

از هوای «خود» دل انسان نمی‌گیرد چرا؟

22 اسفند 1391 | 18:08
آی بی‌خیر آسمان! باران نمی‌گیرد چرا؟ / سر - زمین خشک من- سامان نمی‌گیرد چرا؟ / هرچه را دیده نوشته عشق، در تقدیر من / این کرام‌الکاتبین، آسان نمی‌گیرد چرا؟
باید این شبها گدایی کرد از مردان نفس
قصیده‌ای که قزوه بعد از مرخصی از بیمارستان سرود

باید این شبها گدایی کرد از مردان نفس

18 اسفند 1391 | 21:11
خسته ام از دست این تکرارهای بی فروغ/روز و شب در هرزگی ها می دهد جولان نفس/نرخ جان بالا و پایین شد در این سودای جسم/ازکجا چوب حراجی خورد و شد ارزان نفس/ غیرت خود را کجا این روزها گم کرده ایم/باید این شبها گدایی کرد از مردان نفس
پچ پچ گل زير گوش شاخه‌ها
یک مثنوی از احمد عزیزی در پنجمین سالگرد آرمیدنش بر بستر بیماری

پچ پچ گل زير گوش شاخه‌ها

18 اسفند 1391 | 10:51

وه چه سرد و سوت و کور آمد بهار / از زمستان هاي دو رآمد بهار / آه آه اي بلبل گم کرده راه / خون منه در چشم من از بغض آه
صفحه 141 از 149ابتدا   قبلی   136  137  138  139  140  [141]  142  143  144  145  بعدی   انتها