موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

شعر

عاشقانه‌ای از غلامرضا طریقی

عاشقانه‌ای از غلامرضا طریقی

29 اردیبهشت 1397 | 15:48

با یاد شانه‌های تو سر آفریده است ایزد چقدر شانه‌به‌سر آفریده است معجون سرنوشت مرا با سرشت تو بی‌شک به شکل شیر و شکر آفریده است پای مرا برای دویدن به سوی تو پای تو را برای سفر آفریده است لبخند را به روی لبانت چه پایدار اخم تو را چه زودگذر آفرید...
عاشقانه‌ای از رضا شیبانی

عاشقانه‌ای از رضا شیبانی

29 اردیبهشت 1397 | 15:46

طلوع می‌کنی آخر به نور و نار قسم به آسمان، به افق‌های بی‌غبار قسم هنوز منتظر بازگشتنت هستم به لحظه‌های غم‌انگیز انتظار قسم خزان به سخره گرفته‌ست خنده گل را به غصه‌های دل ابری بهار قسم نمانده است گل و نیست جای شکوه ز باد که می‌خورد به سر پرغرور...
عاشقانه‌ای از رضی‌الدین آرتیمانی

همه دردم، همه داغم، همه عشقم، همه سوزم همه در هم گذرد هر مه و سال و شب و روزم وصل و هجرم شده یکسان همه از دولت عشقت چه بخندم، چه بگریم، چه بسازم، چه بسوزم گفتنی نیست که گویم ز فراقت به چه حالم حیف و صد حیف که دور از تو ندانی به چه روزم دست و پا...
عاشقانه‌ای از محمدسعید میرزایی

رسیدی بر تنِ آیینه لغزیدند شبنم‌ها به خانه با تو برگشتند معصومانه مریم‌ها من و آیینه و گل‌های مریم با تو خندیدیم سفر کردیم با هم تا چه رؤیاها... چه عالم ها... چه روز خوب و آرامی... تو می‌خندی جهان زیباست هوای خانه هم اصلاً ندارد ابری از غم‌ها س...
عاشقانه‌ای از محمدمهدی سیار

عاشقانه‌ای از محمدمهدی سیار

29 اردیبهشت 1397 | 15:42

خیره است چشمِ خانه به چشمانِ مات من خالی است بی صدا و سکوتت حیات من دل می کَنم به خاطر تو از دیار خویش ای خاطرت عزیزتر از خاطرات من آیات سجده دار خدا چشم های توست ای سوره ی مغازله، ای سور و سات من! حق السکوت می طلبند از لبان تو چشمان لاابالی و...
عاشقانه‌ای از هاتف اصفهانی

عاشقانه‌ای از هاتف اصفهانی

29 اردیبهشت 1397 | 15:40

تو ای وحشی غزال و هر قدم از من رمیدن‌ها من و این دشت بی‌پایان و بی‌حاصل دویدن‌ها تو و یک وعده و فارغ ز من هر شب به خواب خوش من و شب‌ها و درد انتظار و دل تپیدن‌ها نصیحت‌های نیک اندیشی‌ات گفتیم و نشنیدی چه‌ها تا پیشت آید زین نصیحت ناشنیدن‌ها پر و...
عاشقانه‌ای از مهدی عابدی

عاشقانه‌ای از مهدی عابدی

29 اردیبهشت 1397 | 15:38

میان این همه نجواها، صدای ماست که می‌ماند بخوان بخوان که ز ما تنها همین صداست که می‌ماند صدای پچ‌پچ صیّادان نماندنی‌ست، کبوتر باش طنینِ بال‌زدن‌های پرنده‌هاست که می‌ماند پس از وجودِ خداوندی، تو رکن اوّل دنیایی فراتر از تو که می‌آیم، فقط خداست که...
عاشقانه‌ای از طالب آملی

عاشقانه‌ای از طالب آملی

29 اردیبهشت 1397 | 15:37

از ضعف به هر جا که نشستیم، وطن شد وز گریه به هر سو که گذشتیم، چمن شد جان دگرم بخش، که آن جان که تو دادی چندان ز غمت خاک به سر ریخت که تن شد پیراهنی از تار وفا دوخته بودم چون تاب جفای تو نیاورد، کفن شد هر سنگ که بر سینه زدم، نقش تو بگرفت آن هم ...
عاشقانه‌ای از بهمن رافعی

عاشقانه‌ای از بهمن رافعی

29 اردیبهشت 1397 | 15:36

کشیده‌ست غربت پلی از تو تا من برای رسیدن، کجا تو، کجا من! پلی بی‌نشان‌سو تر از کهکشان‌ها نه‌اش ابتدا تو، نه‌اش انتها من مبادا در این غربت پرتلاطم تو ناوی رها باشی و ناخدا من سراپا نیاز و تضادیم و جذْبه دو قطبیم، یک قطب آهن‌ربا من نشسته نفس در...
عاشقانه‌ای از فرخی یزدی

عاشقانه‌ای از فرخی یزدی

29 اردیبهشت 1397 | 15:34

شب چو در بستم و مست از می نابش کردم ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم دیدی آن ترک ختا دشمن جان بود مرا گر چه عمری به خطا دوست خطابش کردم منزل مردم بیگانه چو شد خانه‌ی چشم آن قدر گریه نمودم که خرابش کردم شرح داغ دل پروانه چو گفتم با شمع آتشی د...
صفحه 190 از 440ابتدا   قبلی   185  186  187  188  189  [190]  191  192  193  194  بعدی   انتها