موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

شعر

عاشقانه‌ای از فروغی بسطامی

عاشقانه‌ای از فروغی بسطامی

29 اردیبهشت 1397 | 15:15

کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی نگاه دار دلی را که برده‌ای به نگاهی مقیم کوی تو تشویش صبح و شام ندارد که در بهشت نه سالی معین است و نه ماهی چو در حضور تو ایمان و کفر راه ندارد چه دوزخی چه بهشتی، چه طاعتی چه گناهی مده به دست سپاه فراق ملک دلم...
عاشقانه‌ای از رحیم معینی‌کرمانشاهی

به انتظار نبودی، ز انتظار چه دانی؟ تو بی قراری دل های بی قرار، چه دانی؟ نه عاشقی که بسوزی، نه بیدلی که بسازی تو مست بادۀ نازی، از این دو کار، چه دانی؟ هنوز غنچۀ نشکفته ای به باغ وجودی تو روزگار گلی را که گشته خوار چه دانی؟ تو چون شکوفه خندان و ...
عاشقانه‌ای از حامد عسکری

عاشقانه‌ای از حامد عسکری

29 اردیبهشت 1397 | 15:10

شانه ات را دیر آوردی سرم را باد برد خشت خشت و آجر آجر پیکرم را باد برد آه... ای گنجشک های مضطرب شرمنده ام! لانۀ بر شاخه های لاغرم را باد برد من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند ... نیمم آتش سوخت، نیم دیگرم را باد برد از غزل هایم فقط خاکستری مانده...
عاشقانه‌ای از شهریار

عاشقانه‌ای از شهریار

29 اردیبهشت 1397 | 15:08

از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی تو بمان و دگران وای به حال دگران رفته چون مه به محاقم که نشانم ندهند هر چه آفاق بجویند کران تا به کران میروم تا که به صاحبنظری بازرسم محرم ما ...
عاشقانه‌ای از ادیب نیشابوری

عاشقانه‌ای از ادیب نیشابوری

29 اردیبهشت 1397 | 15:05

خدا مرا به فراق تو مبتلا نکند نصیب دشمن ما را نصیب ما نکند من و ز کوی تو رفتن؟ زهی خیال محال! که دام زلف تو هرگز مرا رها نکند چگونه سرو چمن خوانمت که سرو چمن به سر کله نگذارد به بر قبا نکند! چگونه ماه فلک دانمت که ماه فلک به دست جام نگیرد به ب...
عاشقانه‌ای دیگر از هوشنگ ابتهاج

تا تو با منی زمانه با من است بخت و کام جاودانه با من است تو بهار دلکشی و من چو باغ شور و شوق صد جوانه با من است یاد دلنشینت ای امید جان هر کجا روم روانه با من است ناز نوشخند صبح اگر توراست شور گریه ی شبانه با من است برگ عیش و جام و چنگ اگ...
عاشقانه‌ای از عراقی

عاشقانه‌ای از عراقی

29 اردیبهشت 1397 | 14:59

بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟ گره از کار فروبسته‌ی ما بگشایی؟ نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگی گذری کن، که خیالی شدم از تنهایی گفته بودی که بیایم، چو به جان آیی تو من به جان آمدم، اینک تو چرا می‌نایی؟ بس که سودای سر زلف تو پختم به خیال عاقب...
عاشقانه‌ای از مهدی اخوان‌ثالث

به دیدارم بیا هر شب، در این تنهاییِ تنها و تاریکِ خدا مانند دلم تنگ است ... بیا ای روشن! ای روشن تر از لبخند! شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی ها، دلم تنگ است ... بیا بنگر، چه غمگین و غریبانه در این ایوان سرپوشیده، وین تالاب مالامال د...
عاشقانه‌ای از سعید بیابانکی

عاشقانه‌ای از سعید بیابانکی

29 اردیبهشت 1397 | 14:51

بگذار چشم مست تو افسونگری کند شب را شمیم زلف تو نیلوفری کند بگذار گیسوان سیاهت بریزد و انگشت‌های سرد مرا جوهری کند پروانه‌ای سیاهم و ای کاش آتشی یک شب مرا بگیرد و خاکستری کند تنها شراب چشم خمار تو قادر است میخانه را دوباره پر از مشتری کند تلخ...
عاشقانه‌ای از کاظم بهمنی

عاشقانه‌ای از کاظم بهمنی

29 اردیبهشت 1397 | 14:48

تا تو بودی در شبم، من ماه تابان داشتم روبروی چشم خود چشمی غزلخوان داشتم حال اگرچه هيچ نذري عهده دارِ وصل نيست يك زمان پيشامدی بودم كه امكان داشتم ماجراهايی كه با من زير باران داشتی شعر اگر می شد قريب پنج ديوان داشتم بعد تو بيش از همه فكرم به اي...
صفحه 192 از 440ابتدا   قبلی   187  188  189  190  191  [192]  193  194  195  196  بعدی   انتها