از کتاب «آنجا که نامی نیست»
لایقترین | شعری از یوسفعلی میرشکاک
03 آذر 1398
19:57 |
0 نظر
|
امتیاز:
5 با 2 رای
شهرستان ادب: ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب «آنجا که نامی نیست» سرودۀ استاد «یوسفعلی میرشکاک» بهروز میکنیم. گفتنیست این کتاب توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است.
به رخبرتافتن از من مپوشان آفتابم را
زمستانِ توام لبریز کن از خویش خوابم را
مشو آشفته گر حرفی به لب میآیدم گاهی
دلِ بیچاره گنجایش ندارد التهابم را
فرو میریزدم همواره چون ساحل به دریایت
نمیدانی به کف دارد چه موجی اضطرابم را
برآورد از تو خورشیدم، شدم باران به کوهستان
به دریایت که خواهد برد پیغامِ حبابم را
کلامِ تلخ و کامِ تلخ من شیرین شد از نامت
به بارانِ عسل سردادهای گویا سرابم را
خدایان را پرستیدم، تو را لایقترین دیدم
جنونم رهنمونی کرد حسنِانتخابم را
پرم از عطرِ پیغامت، چنان کز بردنِ نامت
تو گویی باغ اندامت در آغوش است خوابم را
به عشقِ زهرهی چنگی گرفتارم، کز او دارم
به لب ناورده پرسش در دل آهنگِ جوابم را
به رسوایی زلیخا داشت پاسِ عصمتم يوسف
چرا نشناختم آیینهی امّالکتابم را؟
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.