با ترجمۀ «الهه هدایتی»
تیرباران | داستانی چندکلمهای از ارنست همینگوی
01 مرداد 1399
20:35 |
0 نظر
|
امتیاز:
5 با 2 رای
شهرستان ادب: ستون داستان سایت شهرستان ادب را با داستانی چندکلمهای از «ارنست همینگوی» با ترجمۀ سرکار خانم «الهه هدایتی» بهروز میکنیم:
تیرباران
شش وزیر کابینه را ششونیم صبح، جلوی دیوار بیمارستان تیرباران کردند. در حیاط بیمارستان چالهها پر از آب شدهبودند.
کف حیاط پرشده بود از برگهای ریخته شده سبز. باران شلاقی میبارید. جلوی همه پنجرهها را با میخ کوبیده بودند. یکی از وزیرها حصبه داشت. دوسرباز او را پایین آوردند و زیر باران حملش کردند. سربازها تلاش میکردند جلوی دیوار او را سرپا نگهدارند، اما نشست توی چاله آب. پنج وزیر دیگر، ساکت ایستاده بودند جلوی دیوار.
آخرسر افسر به سربازها گفت که برای سرپا نگهداشتنش تلاش نکنند. اولین تیر را که شلیک کردند، وزیر ششم نشسته بود توی چاله آب و سرش را گذاشته بود روی زانوهاش.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.