شهرستان ادب: به مناسبت فرارسیدن بهار ۱۴۰۰، ستون داستان سایت شهرستان ادب را با معرفی کتاب «وضعیت بیعاری» اثر «حامد جلالی» بهروز میکنیم:
نوشتن در مورد جنگ ابعاد مختلفی دارد. به نظر میرسد یکی از جنبه های مغفول مانده در ادبیات ما پرداختن به اقلیتهای مذهبی است که دوشادوش سایر مردم در آبادانی کشور و یا دفاع از مرزهای این پهنه اهورایی کوشیدهاند. در این میان منداییها که از پیروان حضرت یحیی به شمار میروند، از قدیمی ترین اقلیت های مذهبی ایران هستند که در کشور ما زندگی میکنند.
منداییها بیشتر در خوزستان ساکن هستند و از اقوام قدیمی این خطه نیز محسوب میشوند. در روزگار جنگ به واقع چه بر سر این اقلیت آمد؟ اطلاعات ما در این زمینه کم است و در حوزه ادبیات میتوان این مسئله را نزدیک به صفر دانست، یعنی اثری که به این عزیزان بپردازد ما نداشتهایم. البته تمام این حرفها بر میگردد به قبل از رمان وضعیت بیعاری نوشته حامد جلالی.
حامد جلالی در این رمانِ جسورانه به سراغ موضوعی رفته است که بخش اعظمی از آن نیاز به تحقیقات گستردهای دارد، برای همین او کوشیده است داستانی روایت کند که از تلاقی جنگ و دین منداییها بیرون آمده باشد. ایدهای که اگر نویسندهای در قدم اول به سراغ آن برود به نظر بسیار خطرناک است، چرا که در صورت شکل نگرفتن داستان کل این خطرپذیری به شکست عظیمی بدل میشود. اما حامد جلالی تمام این خطرها را به جان خریده و رمانی خواندنی با صفحات بالا نوشته است. البته که این حجم نباید مخاطب را به ترس بیندازد چون خواندنش سهل و ساده است و به راحتی میتوان با داستان جلو رفت.
جلالی کوشیده است رمانی پر از تصاویر بدیع خلق کند که در این امر تا حد زیادی موفق بوده است. رمان مانند فیلمی جذاب در مقابل چشم مخاطب شکل میگیرد و جلو میرود که از عشقِ دو غیرِ همکیش شروع میشود. در ادامه با فراز و فرود فراوان، داستان عشقی را میبینیم که گویی ریشه در اسطورههای مختلف ما دارد. گویی بخشی از هبوط انسان از بهشت به زمین به زبانی دیگر و با لحنی زیبا و شاعرانه روایت شده است و میتوان از خواندن آن لذت برد. در واقع نویسنده جهانی را مقابل ما باز میکند که نه تجربه کردهایم و نه تا کنون دیدهایم. روایتی از جنوب و درگیریهای پیش از انقلاب تا جنگ، اما این بار در بستری عاشقانه بدون شعار و با رنگ و بویی از زندگی و عشق؛ نشان دادن و تصویر کردن جنگ و خشونت مرگ در دل روایتی جاندار از عشق با شخصیتهایی که شاید نمونههای مثالیاش را در زندگی دیده باشیم اما این طور تراشخورده در دل ادبیات کمتر دیدهایم.
حامد جلالی رمانی حجیم را به گونهای ساده و جذاب روایت میکند که میشود آرام آرام با آن همراه شد و با شخصیتهایش زندگی کرد. ترسها و هیجانات رام و رکسانا را دید و درک کرد. حتی میتوان عشق رام به حلیمه را دید و با آن همراه شد. واهمه حلیمه در از دست دادن فرزندانش. به گمانم به راحتی میتوان وضعیت بیعاری را خواند و با آن همراه شد و لحظه لحظه از بودن شخصیتها در بستر روایتی داستانی لذت برد.
این اثر را از فروشگاه اینترنتی ادببوک تهیه نمایید.