یادداشت «محمدامین اکبری»، مدیر انتشارات شهرستان ادب دربارۀ وضعیت آیندۀ بازار کتاب و نشر
شهرستان ادب به نقل از روزنامه فرهیختگان: محمدامین اکبری، مدیر انتشارات موسسه شهرستان ادب است. برای او هم بخش کتاب مهم بوده است هم مسائل دیگر در حوزه فرهنگ و در یادداشتی که برایمان نوشته، به موضوعات متعددی اشاره کرده است:
اعتماد به اهالی فرهنگ
«درمورد کلیت فرهنگ و شاخصهایی که باید موردتوجه قرار بگیرد، باید این را بگویم که دولت به هیچوجه نباید خود را قیم و زعیم اهل فرهنگ و هنر بداند، بلکه باید با برنامهریزی بهترین شرایط را برای رشد و شکوفایی فرهنگ کشور توسط آنها ایجاد کند. مسئولان باید به اهل فرهنگ اعتماد کنند و بالاتر از آن در بعضی موارد به آنها اقتدا کنند. تاریخ مملکت ما را سعدیها، فردوسیها، حافظها ساختهاند نه اهل قدرت. اهل قدرت در بهترین حالت بستر مناسبی برای ظهور و بروز استعداد اهل فرهنگ و هنر فراهم کردهاند. امیدوارم در دولت جدید به این امر مهم توجه شود.
اعمال سلیقه نباشد
نشر یک کتاب از تایید محتوا، تا تولید کتاب و سپس توزیع و انتشار آن باید با همراهی و کمک وزارت ارشاد انجام بگیرد. برای تایید و مجوز نشر باید از افراد فرهنگی استفاده شود که چالشها و اصطکاکها بین ناشر و ارشاد به حداقل برسد و حتیالمقدور متولیان این امر از اعمال سلیقه خود در بحث ممیزی خودداری بکنند. در بخش تولید هم کمک بزرگی که در حال حاضر میتواند به ناشران بکند، تهیه کاغذ است و اینکه به بهترین نحو و در کوتاهترین زمان آن را در اختیار ناشران بگذارد.
شبکه توزیع درست
در بحث توزیع و معرفی کتاب هم باید تحولی اساسی در شبکه توزیع کتاب در سراسر کشور صورت پذیرد. ارشاد حتما از قویشدن توزیعکنندگان و همچنین رقابتی شدن بحث توزیع کتاب حمایت کند و همچنین با همکاری با سایر ارگانها مانند شرکت پست و به کمک سوبسیدهایی که به این حوزه میتوان اختصاص داد، بخش توزیع کتاب را به مسیر درستی هدایت کند. درحال حاضر کتابهای زیادی تولید میشود که اصلا وارد بازار کتاب نمیشود و در انبارها میماند که البته یک دلیلش شبکه توزیع نادرست است. دلیل دیگرش که مجال بسیاری برای گفتوگو میطلبد این است که در این سالها وزارتخانههای دولتهای مختلف بدون هیچ ضابطهای مجوز نشر صادر کردند و خیلی از نشرهای ما باوجود اینکه از سوبسیدهای ارشاد برخوردار هستند، کتابهای نازل و بیکیفیت تولید میکنند؛ کتابهایی که اصلا موردتوجه کتابخوان حرفهای نیست و بیشتر در متروها و پارکها با عنوان 50 درصد تخفیف فروخته میشود و متاسفانه هرکتاب بیکیفیتی که فروخته میشود، جلوی فروش و عرضه یک کتاب درست و باکیفیت را میگیرد.
کاغذی که اساس است
نکته بعدی که باید مورد توجه قرار بگیرد، بحث کاغذ است. کاغذ به معضل بزرگی تبدیل شده و عملا صنعت نشر را متوقف کرده است، در 6 ماه گذشته بهدلیل رشد بالای قیمت کاغذ و عدمتخصیص کاغذ دولتی، عناوین کمی منتشر شده است که همینها هم با کاغذ آزاد به چاپ رسیده ،و به همین خاطر ناشر مجبور است با قیمت بالا و تیراژ پایین (که همین امر هم سبب افزایش قیمت کتاب میشود) کتاب خود را عرضه کند. وقتی هم کتاب با قیمت بالا در جامعهای که از لحاظ اقتصادی در بحران بهسر میبرد، منتشر شود و با توجه به اینکه بیشتر مخاطبان آن نسل جوان و دانشجویان هستند که روزبهروز قدرت خریدشان کمتر میشود، عملا کتابی به فروش نمیرسد. درواقع با این وضع کتابی تولید نمیشود و اگر هم تولید شد اقبال مخاطب بهعلت مسائل اقتصادی به آن کم است. اگر دولت جدید برای مساله کاغذ فکری نکند، مطمئناً در امسال و سال آینده شاهد تعطیلی تعداد قابل توجهی از فروشگاههای کتاب و انتشاراتیها خواهیم بود.
اشتباهی که نباید تکرار شود
نکته آخر اینکه در دولت فعلی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حمایت خود را مستقیم به خریدار کتاب اختصاص داد. یعنی بحث تخفیف در زمینه خرید کتاب را بهصورت جدی مطرح کرد، هرچند این کار از روی خیرخواهی انجام شد و در کوتاهمدت برای برخی از افراد مشغول در چرخه نشر را خرسند کرد، ولی در بلندمدت ضربه بسیار بدی را به این صنعت زد. از این جهت که مخاطب کتاب را به تخفیفگرفتن عادت داد و متقابلا برخی از ناشران را مجبور کرد که قیمتی کاذب بر کتاب بیفزایند تا بحث تخفیف برای آنها ضررده نباشد و مخاطبان در دیگر روزهای سال هم که فروشهای ویژه ارشاد نیست کتاب بخرند. الان وضعیتی بهوجود آمده که ناشر ترجیح میدهد کتابهایش را در سایت و صفحههای اجتماعی با تخفیفهای آنچنانی مستقیما به مخاطب بفروشد و این امر آسیب بسیار اساسی به چرخه نشر و توزیع کتاب میزند؛ چرا که به مرور پخشیهای کتاب بیانگیزه شده و کار چندانی برای معرفی و عرضه کتاب انجام نمیدهند، در نتیجه به عرضه کتابهایی رو میآورند که فروششان تضمینی است. و از طرفی برای جبران به ناشران سخت میگیرند و و از انها تخفیفهای بالا طلب میکنند و چکهای بلند مدت میدهند. امری که با توجه به قیمت روزافزون کاغذ و دیگر مخارج نشر اصلا برای ناشر به صرفه نیست و باز انگیزه ای میشود که خودش کتاب را مستقیماً به مخاطب بفروشد. در آخر هم کتابفروشها که فروش آنلاین برای درآمدزاییش یک تهدید جدیست، تنها کتابهایی را میآورد که عامه مردم به آن اقبال نشان میدهند. بهنظرم دولت هرحمایتی را که میتواند و میخواهد در زمینه نشر انجام دهد باید صرف تقویت ناشر، توزیعکننده و کتابفروش کند تا نشر به مسیر طبیعی خود بازگردد.»