شهرستان ادب: فضیلت شب قدر بر هیچ کس پوشیده نیست و آیات و روایات ما همگی بر این امر صحه گذاشتهاند. به مناسبت این شب ارجمند و شهید این شبها، حضرت امیرالمؤمنین(ع)، غزلی از علیرضا قزوه که با همین حال و هواست، از نظر میگذرانیم.
دلم تنگ است و دلتنگاند دلتنگان و دلریشان
شب قدر است، لبخندی بزن، مولای درویشان!
اگر همسو نمیگردند با فریادهای تو
نمیگردند دلریشان، نمیچرخند درویشان
هنوز آن سوی دنیا قدر خوبی را نمیفهمند
فراوانند بدخواهان و بسیارند بدکیشان
رها از خود شدم آنقدر این شبها که پنداری
نه با بیگانگانم نسبتی باشد، نه با خویشان
به مرگِ زندگی! من مرگ را هم زندگی کردم
جدا از زندگانی کردن این مرگاندیشان
شب قدر است، لبخندی بزن تا عید فطر من
تبسّم عیدی من باد، بادا عیدی ایشان