موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
یادداشتی از امیر سلیمانی

هم‌خوانی وزن و مضمون | بررسی اجمالی کتاب «عصرهای آبان» از حسن یعقوبی

24 خرداد 1401 16:30 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: با 0 رای
هم‌خوانی وزن و مضمون | بررسی اجمالی کتاب «عصرهای آبان» از حسن یعقوبی

شهرستان ادب: در یادداشتی تازه از مجموعه‌یادداشت‌های سایت با عنوان قفسۀ شعر و داستان، امیر سلیمانی نگاهی داشته است به کتاب «عصرهای آبان» از حسن یعقوبی. یادداشت‌های قفسۀ شعر و داستان به کتاب‌های انتشارات شهرستان ادب اختصاص دارد.

 

شاید در نگاه اوّل و ساده‌ترین برداشت از شعر کهن فارسی، مهم‌ترین شاخصۀ آن را وزن عروضی بدانیم؛ اینکه هجاها و کلمات، تحت نظم خاصّی در کنار هم قرار می‌گیرند تا مصراع و بیت را تشکیل بدهند. البتّه گاهی اوزان شعر فارسی منعطف بوده و قابلیت برخی تغییرات جزئی را نیز دارند. برای مثال، وزن «مستفعل مستفعل مستفعل فع» با بیش از ۱۲ شکل دیگر که در جزئیات تفاوت دارند، از اوزان قالب رباعی‌اند. گاهی هم حفظ چارچوب سایر اوزان با تغییر در هجاها همراه است که در حیطۀ اختیارات شاعری می‌گنجد و در عین تفاوت، به صحّت وزن لطمه نمی‌زند. کاملاً واضح است که اختیارات شاعری مطرح در این نوشتار، اشاره‌ای گذرا و ابتدایی به مبحث اختیارات وزنی است و اختیارات زبانی را در بر نمی‌گیرد.

هم‌نشینی وزن عروضی در کنار قوافی و ردیف، شکل اوّلیۀ شعر کهن را مشخّص کرده و قالب‌های شعر فارسی را نظم می‌بخشد. این نگاه ساده به شعر کهن فارسی، استخوان‌بندی آن و آغاز شناسایی شعر به عنوان یک نوشتار موزون و منظّم را مشخّص می‌نماید.

یکی از ویژگی‌های مهمّ شعر موزون، چینش واژگان است. شاعر باید در انتخاب وزن شعر، به موضوع سرایش اثرش واقف باشد تا با آگاهی، در پیش‌‌زمینۀ ذهن او، کلماتی جاری شود که در چارچوب وزن انتخابی خوش بنشیند. در عین حال، سخن شاعر هم به بهترین شکل ممکن باید ادا شود. گاهی وزن شعر به واسطۀ موضوع و طرحی که شاعر در سرایش اثر خود مدّ نظر دارد، انتخاب مناسبی نیست. به طور مثال، شاعر بهتر است سرودۀ اجتماعی و سیاسی خود را در اوزان مطنطن دارای ضرب‌آهنگی شاد و پرنشاط نسراید یا شعر حماسی خود را در یک وزن دوری مثل «مستفعلن فاعلاتن مستفعلن فاعلاتن» که ضرب‌آهنگ غمگینی دارد، عرضه نکند.

هدف از از مباحث حاضر، ورود تخصّصی و حرفه‌ای به مبحث وزن شعر و تحلیل آن نیست. این مقدّمه‌ای بود برای بررسی مجموعۀ «عصرهای آبان» سرودۀ حسن یعقوبی که توسّط انتشارات شهرستان ادب روانۀ بازار کتاب شده است. مجموعۀ حاضر دربردارندۀ ۴۱ غزل در موضوعات مختلف عاشقانه، اجتماعی و مذهبی است که تحصیلات آکادمیک شاعر در زمینۀ ادبیات فارسی و تسلّط او به این مباحث، تأثیر مثبت و مؤثّری در زمینه‌های مختلف بر مجموعۀ حاضر داشته است.

در بررسی اجمالی کتاب، نکتۀ اوّلیه‌ای که به چشم می‌آید، تنوّع وزنی است. شاعر آثار این کتاب را در بیش از ۱۱ وزن عروضی سروده است که این جان‌آگاهی شاعر، برای مخاطب شعر، التذاذ ادبی را در پی خواهد داشت. در زمینۀ ردیف و قافیه، شاعر تکلّف و وسواس خاصی از خود نشان نداده و صمیمیت با مخاطب را سرلوحۀ کار خود قرار داده است: شاعر غزل های متعدّدی را به صورت مقفّی سروده و آثار مردّف او نیز با انتخاب ساده‌ترین کلمات از جمله فعل‌های تک‌کلمه‌ای همراه بوده است. شاید فقط در چند غزل، شاعر به سراغ ردیف‌های مبتکرانه و قوافی سخت و کمتر استفاده‌شده رفته باشد. در مجموع، مجموعه به واسطۀ سلامت زبانی و آگاهی شاعر به کارکرد وزن و ردیف و قافیه، می‌تواند رضایت مخاطب را جلب کند.

شاعر در غزل «حیرانی» که عاشقانه‌ای دردمندانه را سروده است، به سراغ وزن «مستفعلن مستفعلن مستفعلن فعلن» که ضرب‌آهنگ غمگینی دارد، رفته است. چینش کلمات او در این اثر، نشانگر آگاهی او در انتخاب وزن و قوافی متناسب با موضوع دردمندانه و نسبتاً تلخ است. ردیف سادۀ «است» نیز این مسئله را تداعی می‌کند که شاعر، تکلّف و وسواسی در بیان خود ندارد و تنها در پی به کرسی نشاندن سخن خویش است:

«در ازدحام این خیابان‌های بی‌پایان

یک تن نمی‌داند پلاک خانه‌ات چند است

شهری که هر سو جمعه بازاری‌ست بی‌رونق

هر لحظه‌اش از فکر تلخ شنبه آکنده‌ست

آیینه‌زاری غرق حیرانی‌ست دنیایم

با هر که برخوردم، چرا با من همانند است؟»

در غزل «سفر عشق» شاعر عاشقانه‌ای پرهیجان و پرشکوه را عرضه کرده است. وقتی شاعر در وصف معشوقه، چنین مشتاق و سرخوش است، باید هم از وزن مطنطنی چون «مستفعل مستفعل مستفعل فعلن» استفاده کند. ترکیب وزن و واژگان انتخابی در کنار ردیفی ساده، استفاده کند:

«بگذار که از شهد لبت مست بنوشم

از یاد برم رنج جهان و غم نان را

ای کاش که پیراهن خوشبخت تو بودم

تا تنگ در آغوش کشم راحت جان را»

شاعر حال خوش عاشقانۀ خود را در غزل «ای خوب» که با همین ردیف سروده است، با صمیمیتی مثال‌زدنی با مخاطب خود به اشتراک می‌گذارد:

«بگذار به لب های تو عادت کنم ای خوب

در شهر تنت خوب سیاحت کنم ای خوب

بگذار صمیمانه ز احوال نگاهت

با دسته‌گل بوسه عیادت کنم ای خوب

دور از توام و دلخوشی‌ام خواندن نامت

بگذار که هر لحظه صدایت کنم ای خوب»

شاعر در غزل «هوای جنون» بدون صراحت لفظی، اثری اعتراضی و اجتماعی را سروده است. به واسطۀ اینکه اشارۀ مستقیم به موضوع اثر خود نداشته است، کاربرد محتوایی آن، گسترش یافته است. می‌توان این اثر را یک شعر با موضوع دفاع مقدّس دانست که لحن حماسی آن با وزن «مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن» شاخص‌های مطلوبی را به نمایش گذاشته است:

«شایسته‌ات نبود که تسلیم نان شوی

غرق سکوت شهر، اسیر گمان شوی

این کوچه‌ها شبیه قفس بود و خواستی

مانند آسمان خدا بی‌کران شوی

کوه از نگاه شعله‌ورت خوب خوانده بود

ماندی به این امید که آتش‌فشان شوی

شایسته‌ات نبود بمانی، کبوترم!

تا هم‌پیاله با نفس کرکسان شوی

دریا شدی، ستاره شدی، آسمان شدی

جان داده‌ای در آینه تا جمله جان شوی»

شاعر از روایت نیز غافل نبوده است. او در غزل «پای عشق است در میان» که خطاب به حضرت سیّد‌الشهدا(ع) سروده، برای اینکه با مخاطب خود صحبت کند، از وزن دوری «فاعلاتن مفاعلن فعلن فاعلاتن مفاعلن فعلن» استفادۀ هوشمندانه‌ای داشته است:

«گاه در سایه‌های تردیدم، گاه از هر چه عشق نومیدم

نگرانم، بگیر دست مرا، نکند از شما جدا شده‌ام

گر که دیوانه‌ام بخواند خلق، از ملامت مرا هراسی نیست

پای عشق است در میان، آری، عاشقم، عاشق شما شده‌ام»

نکتۀ قابل توجّه اینکه شاعر رگه‌هایی از طنز را در این شعر مذهبی خویش به کار برده که خوش نشسته است:

«روی دستم اگرچه مانده هنوز، قسط‌های زیارت قبلی

باز هم عاشقانه سرشار از شور شیرین نینوا شده‌ام»

شاعر در سرایش غزل‌هایی با مضامین مذهبی، آثار خود با توجّه به این نکته که در مجالس مدح و مرثیه مورد استفاده قرار می‌گیرند، توجّه ویژه‌ای داشته است. استفاده از وزن مطنطنی چون «مستفعل مستفعل مستفعل فعلن» در اشعاری با مضمون مرثیه‌ای نیز معمول است، چون ضرب‌آهنگ این وزن با نظم سینه‌زنی ارتباط مستقیمی دارد و غزل‌هایی با این مشخّصات، یه عنوان نوحه نیز استفادۀ فراوانی دارند. این امر به طور دقیق در غزل «قصّۀ عشق» مشهود است:

«هر لاله که رویید در این خاک عطش‌خیز

غیر از سخن داغ تو پیغام ندارد

در پای ضریح تو نشسته‌ست عزیزی

می‌گرید و جز نالۀ «الشّام» ندارد»

هم‌چنین آثار مذهبی با محتوای مناجات نیز با وزن مطنطن در جلسات مذهبی، مستمع بهتری خواهند داشت. دو غزل رمضانیۀ «سُکر سحر» و «مهمان تو» شاهد این امر هستند:

«درویش تهی‌دست دلت را به نگاهی

یک دم بنوازد اگر آن شاه، چه خوب است

یک ماه دلت چشم به راه نظر اوست

صیدت کند آن ماه به ناگاه چه خوب است»

و

«مهمان تو شد ذرّۀ درمانده‌ای امّا

بر گرده‌اش اندازۀ کوه است گناهی

بنوازی اگر یا نه، تو را چشم به راه است

مهمان تو دلتنگ نگاهی‌ست، نگاهی...»

 

این نوشتار و موضوع اصلی آن یعنی مبحث هم‌خوانی محتوا و مضمون با اوزان عروضی در مجموعه‌غزل «عصرهای آبان» تنها بررسی یک وجه از این مجموعۀ خواندنی و موفّق بود تا مخاطبان شعر معاصر را به مهمانی کلمات دعوت کند. این اثر وجوه ممتاز دیگری نیز دارد که لذّت بردن و مشاهدۀ آن، خواندن چندبارۀ این کتاب را می‌طلبد. به امید روزهای روشن برای غزل معاصر و انتشار سایر آثار از شاعر این اثر، آقای حسن یعقوبی که موفّقیت‌های بیشتری را برایشان آرزومندم.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • هم‌خوانی وزن و مضمون | بررسی اجمالی کتاب «عصرهای آبان» از حسن یعقوبی
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.