موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
یادداشتی از محمدرضا درخشان

زیستنی امیدوارانه | تأملی بر کتاب «پیراهن آبی» اثر حسین مؤدب

21 تیر 1401 08:00 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: با 0 رای
زیستنی امیدوارانه | تأملی بر کتاب «پیراهن آبی» اثر حسین مؤدب

شهرستان ادب: در یادداشتی دیگری از مجموعه یادداشت‌های «قفسۀ شعر و داستان»، محمّدرضا درخشان، شاعر خوب طنزپرداز و از پژوهشگران جوان کشورمان، نگاهی داشته است به کتاب حسین مؤدّب، دیگر شاعر جوان اهل خراسان. یادداشتی می‌خوانید دربارۀ کتاب «پیراهن آبی».

 

شاید در نگاه اوّل انتظار مخاطب از شعر شاعرانی که ملبّس به لباس روحانیت هستند، بیشتر مواجهه با مضامین دینی و اشعار آیینی باشد ولی در آثار این دسته از شاعران، بخصوص نسل جدید و جوان، با تنوّع مضمونی فراتر از انتظاری روبه‌رو هستیم.

می‌دانیم که شعر، ریشه در جهان‌بینی شاعر دارد. عوامل مختلفی از قبیل مطالعات غیرادبی و تجربه‌های زیستۀ منحصربه‌فرد مؤلّف، در شکل‌گیری جهان‌بینی مؤثّر هستند. لذا می‌توان ویژگی‌های خاصّی را در آثار شاعران طلبه و روحانی پیدا کرد که مشابه آن در اشعار سایر شاعران، کمتر به چشم می‌خورد. حسین مؤدّب از جملۀ همین شاعران است که اوّلین کتاب شعرش با نام «پیراهن آبی» به همّت انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است. در این کتاب که شامل 22 غزل و 2 چهارپاره است، علی‌رغم حجم نه چندان زیاد کتاب، با تنوّع مضمونی قابل‌قبولی مواجه هستیم؛ از مضامین عاشقانه و آیینی گرفته تا دغدغه‌های اجتماعی و حتّی سیاسی شاعر.

از ویژگی‌های اصلی شعر متعهّد، دغدغه‌مندی نسبت به مسائل اجتماعی پیرامون است. یعنی شاعر متعهّد باید از دایرۀ توصیف حالات شخصی، پا را فراتر بگذارد و خود را در مقابل اثرگذاری شعرش بر مخاطب مسئول بداند. مثلاً در شعر «کودک» که برای کودکان کار سروده شده، شاعر به یک معضل جدّی اجتماعی پرداخته امّا نه با زبان اعتراض و نه با سیاه‌نمایی افراطی، بلکه با بیانی هنرمندانه، از عهدۀ کار برآمده است. ابیات آغازین این غزل کاملاً بیانگر این مسأله است:

«کودک میان دفترش اوّل خدا کشید

بعد از خدا، درخت و زمین و هوا کشید

خندید و زخم‌های دلش را کنار زد

با اشک چشم، شادی و غم را جدا کشید

 می‌خواست تا دوباره جهان مهربان شود

پس شاه را گرفت و کنار گدا کشید»

در ادامۀ بحث شعر متعهّد، غزل «جاده» با مضمون شهادت و چهارپاره‌ای با عنوان «پسرک» نمونه‌های بسیار خوبی هستند. مثلاً در شعر «پسرک»، تلخی تنهایی پسربچّه‌ای که پدر و مادرش خارج از خانه شاغل هستند، سوژۀ شاعر قرار گرفته است، و باز هم نحوۀ پرداخت هنرمندانه به خوبی ذهن مخاطب را درگیر می‌کند و او را دربارۀ این معضل اجتماعی به فکر وامی‌دارد. در غزل «اعتماد» شاعر انتقاداتی را به خطاب به مسئولان جامعه و طبقۀ تأثیرگذار وارد می‌کند. از این قبیل مضامین متنوّع، در بخش‌های مختلف کتاب به چشم می‌خورد. این تنوّع موضوعی و زبان روان، مخاطب را با ذهن پویای شاعر همراه ساخته و به هیچ عنوان خسته نمی‌کند. دربارۀ اشعار آیینی این کتاب هم می‌توان نکاتی را مطرح کرد که نیاز به فرصتی جداگانه دارد.

در ادامۀ ویژگی‌های شعر متعهّد می‌توان گفت هر گاه شاعر از نگاه مأیوسانه به گذشته خارج شود و امیدوارانه به آینده بنگرد، در مسیر شعر متعهّد قدم برداشته است. پررنگ بودن مفهوم امید، حتّی در برخی از اشعار عاشقانۀ کتاب، به چشم می‌خورد؛ مفهومی که در شعر عاشقانۀ معاصر کمتر با آن روبه‌رو می‌شویم. نگاه رو به جلوی شاعر باعث شده تا در اکثر ابیات، رایحۀ خوش امید به مشام مخاطب برسد. البتّه در چند مورد شاهد دیگرگونه سرودن هم هستیم ولی در مجموع غلظت ابیات امیدبخش بالاتر است. تلاش شاعر خیلی معطوف به تصویر کردن سختی‌های گذشته و غرق کردن مخاطب در آن‌ها نیست، بلکه تصاویر امیدوارانه‌تری را ترسیم می‌کند. به عنوان مثال، این چند بیت از غزل «صبح» را ببینیم:

«از کویر و چشمه و دریا نشان آورده‌ام

چشم وا کن که برایت میهمان آورده‌ام

سفره آماده‌ست، خورشیدم بیا، صبحت به خیر!

شوق دم کردم، برایت نور و نان آورده‌ام...

آن‌چنان گل کرده ذوقم در شب موهای تو

ماه را جای گل‌سر ارمغان آورده‌ام

تو برایم حسّ باران و بهار آورده‌ای

من برایت یک بغل رنگین‌کمان آورده‌ام»

شاید حال و هوای مشابه این ابیات را بتوان در نمونه‌های بسیاری از شاعران دیگر هم یافت ولی در پایان‌بندی این غزل به بیت زیر می‌رسیم:

«در کنارت شعر گفتن کار دشواری نبود

حرف چشمان خودت را بر زبان آورده‌ام»

تفاوت این نحوۀ پایان‌بندی با اکثریت رایج، در امیدبخشی است. مخاطب حرفه‌ای شعر معاصر، پس از خوانش چند بیت امیدوارانه ، انتظار دارد با یک پایان‌بندی کلیشه‌ای در ظاهر غافلگیرکننده روبه‌رو شود که مثلاً تمام این‌ها در خیال شاعر اتّفاق افتاده و واقعیت کاملاً متفاوت با ابیات سروده شده است ولی در اینجا مؤلّف با عدول از چارچوب مرسوم، به گونه‌ای دیگر مخاطب را غافلگیر می‌کند.

به طور کلّی مطالعۀ کتاب «پیراهن آبی» نشان می‌دهد حسین مؤدّب شاعری علاقه‌مند به تجربیات گوناگون در حوزۀ شعر است و خودش را به آنچه مخاطب در کتاب‌های پرفروش شعر دنبال می‌کند، محدود نمی‌کند، بلکه سعی دارد با قلم خوب و زبان روان، مخاطب را به سمت آنچه شاعر می‌خواهد مایل کند. با آرزوی موفّقیت برای این شاعر جوان و به امید خواندن کتاب‌های بیشتر از او.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • زیستنی امیدوارانه | تأملی بر کتاب «پیراهن آبی» اثر حسین مؤدب
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.