بازدید اهالی قلم از موزه عبرت
04 شهریور 1391
16:05 |
0 نظر

|
امتیاز:
4 با 2 رای
روز گذشته 28 مهرماه جمعی از نویسندگان و شاعران به همت بنیاد ادبیات داستانی و موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب برنامه بازدید از موزه عبرت برای یافتن سوژه را داشتند.
در این بازدید حدود 70 نفر از نویسندگان، بدون توجه به حوزه تالیفیشان به کاروان بازدید از موزه عبرت دعوت شدند.
در ابتدای این بازدید اهالی قلم پس از عبور از در ورودی و رسیدن به ماشینهایی که متعلق به ساواک بوده و در آنها مجسمه هایی به شمایل افراد و متولیان ساواک گنجانده شده بود، به راهروی اصلی سالن آمفی تئاتر رسیدند.
در آهنی ورودی که پشت سر بسته شد ترسی غریب در دل ایجاد شد، شاید آنها که روزگاری با دستان دستبند خورده، از آن در، وارد کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک و شهربانی شده بودند، جزئی از اضطرابشان را آنجا، جا گذاشته بودند.
فضا پس از چند سال و مرتب شدن و پاک شدن همچنان خوفناک بود، به سالن آمفی تئاتر رسیده و تمامی نویسنگان و شاعران با قرار گرفتن در این سالن به کلیپ پخش شده و سخنان برخی سخنرانان و خاطرهگویان گوش فرا دادند.
* پخش کلیپ
ابتدا کلیپی از سخنان خانمها حسینی، دباغ و برخی مبارزان دوران انقلاب پخش شد که خواندن و گوش فرا دادن به این سخنان خالی از لطف نبود.
* دباغ: منوچهری یک جنایتکار و آدم کثیف و پست بود
دباغ در این کیپ که پس از چند سال مجددا به موزه عبرت آمده و خاطرات سخت آن دوران برایش تداعی شده بود تحت تاثیر قرار گرفت و اینگونه عنوان کرد که، منوچهری یک جنایتکار و آدم کثیف و پست بود، تهرانی نیز بدتر از او و فردی کثیف بود.
وی در بازدید به یاد خاطرات دوران انقلاب و شکنجهها افتاده و افزود: زنان نیز در این زندان بسیار شکنجهها دیدند، در و دیوار گواهی میدهد که تاریخ ایران با مقاومت چنین زنانی به صلابت رسید، در این نگاه بی تکرار نالههای جانسوز ، رسا میشود، در صدای این زنان دلدادگی و عشق به ملت و انقلاب شنیده میشود.
وی افزود: زنان و حتی خود بنده مورد شکنجههای دهشتناک قرار میگرفتیم از جمله خاموش کردن سیگار بر بدن که برخی جای سوزاندن آن هنوز هم بر بدن بنده و دیگر مبارزان زن به وفور دیده میشود.
* مختصری درباره تاریخچه موزه عبرت
اما خالی از لطف نیست از تاریخچه تاسیس این بنا و موسسان و سازندگان جنایتکار آن هم بدانیم، این زندان در سال 1311 به دستور رضا شاه با طراحی و نظارت آلمانها بنا شده است، در این ساختمان مواد و اسکلت فلزی و ساروج بکار رفته است.
موزه عبرت ایران 8 بهمن ماه سال ۱۳۸۲افتتاح شده، این مکان به لحاظ طراحی دارای زمستان سرد و تابستانهای بسیار گرم است، در سال 1316 بهنام توقفگاه و زندانی شهربانی و زنان فعال بود.
از اواخر سال 50 به دستور محمدرضا شاه با الگو از انگلیس بنام کمیته ضد خرابکاری آغاز به فعالیت کرد. در این هنگام در این زندان بیش از 10 هزار زندانی سیاسی در آن حضور و شکنجه میشدند.
بازاریان، ارتشیان، دانشجوها، زنان خانهدار، حتی به دلیل داشتن رساله امام راحل و یا یک برگ اعلامیه آنهم به دلیل اقدام بر علیه امنیت ملی به این مکان منتقل میشدند.
آنچه مهم است؛ جلادان و شکنجهگران گرگ صفت پهلوی است که این افراد طی سفرهایی به اسرائیل آموزش انواع شکنجهها را میدیدند؛ 74 نوع شکنجه در این سفرها به آنها آموش داده میشد؛ از جمله، آپلو، کشیدن ناخن، فروکردن سوزن زیر ناخن، آویزان کردن به جهت صلیبی، فرو بردن سر در آب، دواندن زندانیها با پاهای زخمی و بی حس....
این موزه در محل مخوفترین شکنجهگاه تاریخ ایران در دوره حکومت شاه خائن، با استفاده از اسناد و مدارک مکتوب و شفاهی موجود و بهرهمندی از هنرمندان سعی در به تصویر کشیدن حرکات و جنایات آن رژیم دارد.
سـاخـت بـنـا تـا سـال 1316 طـول کشـید و نامش را توقیفخانه گذاشتند که زندان موقت بخشی از نظمیه تهران مـحـسـوب مـیشـد. در اواخر سال 1350 کمیته مشترک ضدخرابکاری، در محل زندان موقت اطلاعات شهربانی تاسیس شد و ماموران ساواک همزمان با شدت گرفتن مبارزات مردمی، هزاران نفر از انقلابیها را به منظور تخلیه اطلاعات در آن شکنجه کردند.
* عزیزیان: در این پاتک قلم ابزار جنگ است
عبدالله عزیزیان از افرادی است که در دوران مبارزاتی بارها دستگیر و مورد شکنجه ساواک قرار گرفته است در جمع حاضران و اهالی قلم، پس از پخش کلیپ پشت تریبون رفت و اینگونه گفت: به علت برپایی دو هیئت بنام جوانان مکتبالقرآن و مکتبالقائم در نازیآباد 2بار بازداشت و مورد پذیرایی از خدابی خبران ساواک قرار گرفتم.
به گفته این مبارز، ما تکلیفی داشتیم که امیدوارم آن را به نحو درست انجام داده باشیم، احمد شیخی، دباغها حسینیها، نانکلیها و سایر افراد زندانی سیاسی پیش از انقلاب در حال حاضر به عنوان راویان روزها سوالات و توضیحات را ارائه میکنند.
وی با اشاره به بازدید اهالی قلم از موزه عبرت آن را ویژه خواند و ابراز داشت: بازدید گروه نویسندگان از موزه عبرت ویژه است و تکلیف ما هم در راستای ارائه توضیحات ویژه خواهد بود.
عزیزیان با اشاره به این مطلب که شهدا به گردن ما تکلیف گذاشتند، در ادامه یکی از سرودههای خود با مطلع «در این پاتک قلم ابزار جنگ است» را خواند و عنوان کرد: تکلیف از ما ساقط نشده است.
وی تصریح کرد: در زمان و دوران دفاع مقدس 250 هزار شهید دادیم، در دنیا مظلوم بودیم آنهم در میان همه عالم؛ همه ابر جنایتکاران و نوچههای آنها بر علیه ما بودند اما در داخل کشور ما شهدا مظلوم نیستند.
به گفته وی، اینجا موزه عبرت ایران است، شاید تا به امروز شما اهالی قلم از موزههای بسیاری چون سکه، فرش، خط، جواهرو ... دیدن کرده باشید اما هر موزه به مناسبت خود چیزهایی دارد؛ اینجا فریاد مظلومیت بلند است، نسل پس از انقلاب از دوران انقلاب اطلاعات چندانی ندارد، لذا نویسندگان باید پس از این بازدید به تکلیف خود عمل کنند.
عزیزیان تاکید کرد: اگر تکلیف باشد یا باید حسین وار شهید شد یا باید ماند و زینبوار تبلیغ کرد و این مسئولیت بر عهده اهالی قلم است.
این مبارز ادامه داد: هرچه علم بیشتر، مسئولیت بیشتر و هرچه درجه علمی بیشتر خداورند به همان اندازه مسئولیت را طلب خواهد کرد.
وی در پایان سخنان خود اضافه کرد: اینجا درخت انقلاب در حال خشکیدن است اما ما به شاخ و برگ آن زینت آویزان میکنیم، امیدوارم با قلم و بیان و هنر نویسندگان و اهالی ذوق و هنر صدای انقلاب بیشتر و با صلای رسایی به گوش ایرانیان و جهانیان برسد.
* بازدید از موزه عبرت
پس از سخنان و خاطرهگویی و پخش کلیپ، اهال قلم برای دیدن موزه وارد راهروهای مخوف این ساختمان شدند، در این میان تمامی حاضران پذیرایی شدند اما به گفته اغلب آنها خوردن خوراکی در این محل سنگین است.
ابتدا اتاق افسر نگهبان و توضیحاتی درباره اداره کل سوم امنیت داخلی ارائه شد؛ 22 پله را باید پشت سرگذاشته تـا بازدید را از طبقه دوم، که اتاقهای معروفترین شکنجهگران در آن قرار داشت آغاز شد.
* نکتهای جالب از ساختمان ضد خرابکاری
راویان که برای حضار به ارائه خاطره و یا بازگویی موضوعاتی میپرداختند در میان سخن خود موردی را بیان کردند که برای حاضران جالب بود و آن اینکه این ساختمان از سال 1316 به عنوان توقفگاه عدلیه و زندان زنان و شهربانی نام گرفت و در 4 بهمن 50 تا 57 به مدت 7 سال کمیته ضد خرابکاری بود که حتی در این مدت یک نفر هم نتوانست به دلیل طراحی خاص از آن فرار کند.
* محل نگهداری البسه زندانیان
در این اتاق لباسهای زندانیان و کلیه لوازم شخصی مانند ساعت ، عینک، کیف را گرفته و در داخل کیسهای ریخته و تحویل افسر نگهبان میدادند و در ادامه شماره زندانی بر آن حک می شد و در یکی از محفظههای فلزی قرار میگرفت.
* محلی بنام طیب رضایی و پارهای روزنامه با نام وی
در این محل که آدمکی با کت و شلوار طوسی رنگ و به مانند شمایل طیب قرار گرفته بود، کتی طوسی بر دوشـش انـداخـتـه و پیراهنی با یقه باز، خالکوبی روی سینهاش نظر عکاسان و حاضران را به خود جلب کرد. چرا که خاطرهای از راوی ارائه شد که شنیدن آن جالب است و آن اینکه؛ 15 خرداد 42 مردم در همه جا به خیابانها رفته و تظاهرات کردند، در تهران نیز در میادین و بازار این اتفاق رخداد و حاضران شعار «یا مرگ یا خمینی را سردادند»، و همچنان راهی میدان ارک میشدند اما به یکباره عوامل شاه و فریبخوردگان رژیم به سوی مردم شروع به بارش آتش گلوله کردند در این میان طیب دستگیر شد.
پس از دستگیری از وی خواستند تا در یک مصاحبه رادیویی تلویزیونی بگوید که آیتالله خمینی به من پول داده تا به خیابان بیایم و آشوب برپا کنم که این سخن با عکسالعمل زیبای طیب مواجه شد که من هرگز خیانت نکرده و اهل دروغ نیستم.
کت خاکستریاش را روی دوشـش انـداخـتـه بـود و دگـمـههـای بـاز یقـهاش خالکوبیهای آبی روی سینهاش را به نمایش گذاشته بود.
* بازدید از دیگر نقاط موزه عبرت
بازدیدها همچنان ادامه داشت محل لباسها، تعبیه لباسهای آن دوران پشت محفظه شیشهای و ظروف مورد استفاده زندانیان برای غذا و آب و ... از دیگر مناظر موزه بود که محلهایی چون سلولها و محل شکنجه از دیگر مورارد مورد بازدید بود.
* اتاق منوچهری و آرش
وارد اتاق منوچهری که میشوی گویی هنوز بوی خون و جنایت را حس میکنی ، جو سنگین است، و.... اتاق آرش و روایت اینکه «آرش در شکنجه زنان تخصص داشت...
حاضران راهی بند 3 شدند، در آن اسامی بیش از 10 هزار نفر از مبارزان انقلابی، بر دیوارها نوشته شده، داخل هریک از بندها هم،عکسهایی سیاه و سپید از زندانیان زن و مرد، با نامشان نصب شده است.
* روایت زندانی با بند2
بند مشاهیر؛ بسیاری بزرگان انقلاب، در این بند زندانی بودهاند، شهیدانی چون شهید قاضی طباطبایی، شهید دستغیب، دکتر شـریعتی، شهید قدوسی، شهید اشرفی اصفهانی، شهید غفاری، شهید باهنر، شهید بهشتی، شهید مطهری، مرحوم ابوترابی و...
گفتنی است، در این بازدید افرادی چون امیر حسین فردی نویسنده و مدیر مرکز آفرینشهای حوزه هنری، محمد علی گودینی، احمد عربلو، علی معمار، میلاد عرفانپور، محمدحسین نعمتی، علیالله سلیمی، بدری و... تعداد بسیاری از نویسندگان و اعضای کادر بنیاد ادبیات داستانی و موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب حضور داشتند.
منبع :
خبرگزاری فارس
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.