هیچ وقت عادت نداشته ام اگر زندگی شخصی را مطالعه می کنم حتما به سال تولد او و یا سال مرگ او توجه کنم . نمی دانم چرا .
شاید یکی از دلایلش این است که به طول زندگی این اشخاص علاقه ای ندارم و عرض زندگی شان بیشتر مرا تحت تاثیر قرار می دهد .
مثلا اگر شخصی 150 سال زندگی تقویمی داشته باشد اما منشاء اثر و خیرات نباشد تفاوتی شاید با 15 روز زندگی ابتدایی اش نداشته باشد .
روز مرگی و تکرار و بیهوده زیستن در جهانی که هر لحظه نو می شود ، بی اختیار آدمی را به سمت تباهی و فساد می کشاند . حالا اگر آدمی در زندگی طول و عرضش با هم بخواند و جفت و جور باشد دیگر نور علی نور است .
نادر ابراهیمی برای من از همان آدم هاست که عرض شان و تاثیرشان به همه آن چیز هایی که فکر می کنم ، می چربد و می ارزد .
از دوران نوجوانی نام اورا بار ها در مجلات هفتگی و روز نامه های قلیل آن روز ها دیده بودم . ترکیب اسم و فامیلش آنقدر راحت در ذهن جای می گرفت که به سختی می شد آن را فراموش کرد . بعد ها که پایم به کتابخانه محله مان باز شد کتاب های اورا در حوزه کودک و نوجوان و بزرگسال در قفسه کتاب ها می دیدم .
نادر ابراهیمی به عنوان نویسنده ای که مستمر و کوشا به خلق جلوه های گوناگون ادبیات می پرداخت همیشه برای من از احترامی خاص برخوردار بود .
سال های 53 - 54 بود که سریال جذابی به نام آتش بدون دود را ساخت . خیل عظیمی از بازیگران سرشناس آن روز ها در این سریال حضور داشتند . فیلمنامه ای جذاب و کارگردانی نادر ابراهیمی هنوز بعد از گذشت چند دهه می تواند قابل مطالعه و بحث باشد . مدیریت پروژه ای به آن سنگینی جسارتی می خواست که فقط از عهده او بر می آمد .
ابراهیمی آدم جامعی بود . نمایشنامه می نوشت ، دستی هم در رمان و قصه کوتاه داشت ، فیلم می ساخت و موسیقی می دانست .
نادر روح لطیفی داشت و بی اغراق تبلور روح لطیف او را در سطر سطر نوشته هایش می توان یافت . در باره او می توان ساعت ها صحبت کرد و کتاب ها نوشت . او در زندگی پربار خویش بسیار و بسیار کلمه ها را پس و پیش کرد تا بتواند جملاتی زیبا بیافریند و برای نسل های بعد به یادگار بگذارد .
همین چیز هاست که باعث می شود سال تولد و مرگ کسی زیاد به چشم نیاید ، مهم تاثیری ست که می تواند در حوزه ای خاص ایجاد شود .
برای ما که امروزه به عینه می بینیم کسی با نوشتن یک کتاب یا ساختن فیلمی خود را روی برج عاج می بیند و از همه فاصله می گیرد و تا آخر دنیا پز آن را می دهد ، متوجه می شویم که آثار فراوان نادر ابراهیمی و استقبال خوانندگان از او و متواضع بودنش چقدر با هم جفت و جور بودند .
یادم هست در مصاحبه ای از ایشان شنیدم که در مقطعی استاد فیلمسازی آقای حاتمی کیا بوده اند و اظهار نظری که درباره فیلمسازی حاتمی کیا داشتند برایم جالب بود . نادر ابراهیمی اشاره به استعداد ایشان داشته اند و بدون تکلف اذعان داشته اند که این کارگردان از او به لحاظ پیشرفت فیلم سازی جلو زده است و بالا تر قرار گرفته است .
چنین اظهار نظری از نویسنده ای قدر همچون نادر ابراهیمی در باره شخصی که زمانی از او درس می گرفته است ، فقط از تواضع و بزرگمنشی او بر می آید .
او می دانست در جهان ستارگان جا برای همه هست و کسی جای کسی را تنگ نمی کند. مطمئن هستم که در این یادداشت نتوانستم به ذره ای از ابعاد شخصی و فکری نادر ابراهیمی بپردازم ، کما اینکه در باره آدم های بزرگ همیشه قلم ناتوان است و کلمات قاصر. اما بی شک یاد نادر ابراهیمی برای همیشه در قلب کسانی که به دنبال جهان بهتری و آدم های فرهیخته ای که به بنای این جهان کمک میرسانند ، خواهد ماند .
محمود خداوردی