موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

شعری از الله یار خادمیان

05 شهریور 1391 18:25 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 4 با 2 رای
تقدیم به دوست دارا ن پژوهش و علم و هنر

به خیالی که اگر احمدِ  روشن  افتاد

 روشنی از حرمِ   خانه ی ایمن افتاد

به خیا لی که اگر سنگ به راهی افکند  

چر خ دا نشوری از گردش  و رفتن افتاد

هست در کشور ما   مرد محقق بسیار

هنرش  ماند   اگر   مَرد   ز گفتن  افتاد

دشمن  فتنه گر پیر ، نفهمیده   هنوز

 صد نفر اهل قیامست ،چو یک تن  افتاد

هرکه در راه هدف کشته شود جاوید است

مرده آن است که بی عشق به مردن افتاد

هردم از خاک وطن شاخه گلی می روید

باز هم نقش گل سرخ  به  گلشن  افتاد

خوانده بودیم به افسانه  و  افسانه نبود

دیدم  از  تیر  شغادی  که  تهمتن افتاد

هر زمان اهل خدا یک دله با هم بودند

آتش تفرقه  در جبهه ی  دشمن  افتاد

حرف آخر ، نکند پای تو شب پا خواب است

گرچنین نیست چرا شعله به خرمن افتاد

الله یار خادمیان(صادق)             

                        1/11/90

کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.