در گفتوگو با اهالی داستان
عادات خاص هنگام نوشتن داستان
10 مهر 1393
04:29 |
1 نظر
|
امتیاز:
4 با 2 رای
شهرستان ادب: در جدیدترین بخش گفتوگوهای شهرستان ادب با اهالی داستان، نظر تعدادی از نویسندگان و مدرسان ادبیات داستانی را درباره «عادات خاص هنگام نوشتن» جویا شدیم. آقایان محمدحسن شهسواری، جواد افهمی، علیاصغر عزتیپاک، حمیدعبداللهیان، یوسف قوجق و حمیدرضا شاهآبادی نظر خود را در این زمینه با ما در میان گذاشتند.
سؤال: آیا هنگام نوشتن عادت خاصی دارید؟
حمید عبدالهیان
جواب: برای من نوشتن داستان حالت الهامگونه دارد و بیشتری چیزی که هنگام نوشتن برایم مهم است آرامش است اطراف که باید در سکوت مطلق باشد و به همین دلیل معمولاً تابستانها داستان مینویسم و داستانهایی که تا اکنون نوشتهام همینطور بوده است و در سفر معمولاً ایدههای بیشتری به سراغم میآید و در گذشته با مداد و خودکار مینوشتم ولی حالا با کامپیوتر تایپ میکنم.
جواد افهمی
جواب: عادات خاص را آن عزیزانی دارند که سوار بر مشکلات و مسائل روزمره زندگیاند و خود برای خود عادات خاص میآفرینند. من که یک اتاق اختصاصی برای تایپ ندارم و باید همة برنامههای روزانه و شبانهام را با برنامه خواب و بیداری و مطالعة دیگر اعضای خانه مطابق سازم دیگر از عادات نویسندگی چه میتوانم بگویم. کسانی باید از عادات نویسندگی حرف بزنند که صبح، صبحانه را سر ساعت هشت میل میکنند، قهوهشان حتماً باید تلخ تلخ باشد و پنجرهای که کنارش در حال نوشیدن قهوهاند حتماً باید رو به یک باغ پر از درختهای اقاقیا باشد. بعد سوار بر اتومبیل شخصی راهی دفتر کارشان میشوند که همانا یک آپارتمان دوخوابۀ مختص تایپ رمان است در محیطی دنج و خوش آب و هوا و به دور از منزل مسکونی. این دوستان گل و عزیز که خیلی هم دوستشان دارم میتوانند هر روز روی کاغذ گراف، نمودار پیشرفت فیزیکی رمانی را که در حال تألیفش هستند ثبت میکنند.
حمیدرضا شاهآبادی
جواب: اصولاً نوشتن برایم کار سختی است؛ به این معنی که نیاز به تمرکز کامل دارم، به سکوت و تنهایی، به اینکه در فضای کار قرار گیرم و معمولاً اگر بخواهم کاری را برای نوشتن شروع کنم سعی میکنم چند روزی را در حال و هوای آن کار بگذرانم. خیلی زود از نوشتن خسته میشوم و در واقع منقطع مینویسم و به همین دلیل معمولاً برای نوشتن کارهایم نیاز به زمانی طولانی دارم. سرعت ذهنیام بیشتر از سرعت تایپ است و این باعث میشود که هنگام تایپ کردن احساس کنم که از اثر فاصله میگیرم و دوست دارم که از کاغذ و قلم برای نوشتن استفاده کنم.
محمدحسن شهسواری
جواب: نوشتن هر رمانی با رمان و فضای دیگر متفاوت است اما چیزی که برایم مهم است زمان و مکان نوشتن است؛ به قول تیوری شرطیسازی که مکان و زمان خاص و تکرار رفتار در زمان و مکان خاص، هنگام قرار گرفتن در آن فضا حس انجام آن رفتار را باعث میشود و الآن معمولاً ساعت 7:30 تا 8:30 صبح در دفتر کارم مینویسم و سعی میکنم خودم را مجبور کنم که هر روز در این ساعت و در این مکان بنویسم و سعی میکنم در نوشتن همۀ داستانهایم این زمان و مکان خاص را به نوعی در ساعات و موقعیتهای مختلف برای خودم فراهم کنم.
علی اصغرعزتی پاک
جواب: اوایل که به طور جدی مینوشتم عادت خاص داشتم اما حالا دیگر عادت خاصی هنگام نوشتن ندارم فقط بدون کامپیوتر نمیتوانم بنویسم مگر اینکه باز هم یک فرآیندی اتفاق بیفتد و من برگردم به قلم و کاغذ که شاید یک سال یا دو سال طول بکشد تا دوباره با آن حالت مأنوس شوم. قبلترها بیشتر برای اینکه بتوانم به خودم نزدیک شدم و در فضای نوشتن قرار بگیرم، حالتهایی بین خواب و بیداری داشتم و شاید پیش میآمد چند روزی را به همین صورت با خوابیدن و در خود فرو رفتن سپری کنم تا در فضای نوشتن غرق شوم و معمولاً هنگام شروع کردن یک رمان یا وقتی که میخواهم بازنویسی را شروع کنم شدیداً به خلوت نیاز دارم و کسی نباید مزاحمم شود تا بتوانم خودم را دریابم و اکنون هم برای شروع دوبارۀ یک اثر نیمهتمام یا بازنویسی یک اثر تمامشده علیرغم بازخوانی مجدد یا بررسی منابع، نیاز به خلوت و سکوت و تمرکز دارم تا بتوانم دوباره لحن و فضای داستان را پیدا کنم و معمولاً این مسیله یکی-دو روزی طول خواهد کشید و معمولاً هم در این دوران خیلی هوشیار نیستم.
یوسف قوجق
جواب: چای زیاد میخورم، با رایانه مینویسم و الزاماً فونت یاقوت را انتخاب میکنم. شبها مخصوصاً بعد از ساعت 12 شب، بهتر مینویسم.