موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
یادداشت حمیدرضا شکارسری بر «صبح زود»

از تهران تا بلخ

23 آذر 1393 05:46 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 1 رای
از تهران تا بلخ

شهرستان ادب: مطلب پیش‎رو یادداشت منتقد گرامی آقای حمیدرضا شکارسری است بر مجموعه‎شعر «صبح زود» سرودۀ سیدعلی لواسانی که چندی پیش در روزنامه جام جم منتشر شد.

 

 از تهران تا بلخ

این که بتوان مجموعه شعری را بسرعت خواند و تمام کرد، نشانه چیست؟

 

اشعار آن سطحی‌اند و درک‌شان آسان است.

اشعار آن ساده نوشته شده‌اند و به دور از فرم‌ها و ساختارهای پیچیده، مفاهیم خود را هر چند عمیق، بسادگی انتقال می‌دهند.

اشعار آن چه از نظر محتوا و چه از نظر مضامین و تعابیر، دلنشین و شیرین بوده و خواندنشان ملال‌آور نیست. (این لزوما به معنای درون‌مایه شاد و شنگول اثر نیست!)

یا کاملا برعکس، اشعار آن دارای چنان غموضی است که بتدریج مخاطب را از ارتباط‌گیری با خود ناامید می‌کند.

و چندین و چند دلیل از این دست...

«صبح زود» یک مجموعه شعر از «سیدعلی لواسانی» است که بسرعت خواندم. اما چرا بسرعت؟

ساده‌نویسی در شعر روزگار ما که بخصوص در فضای شعر نو این سال‌ها کاملا ملموس و رایج شده بتدریج خود را در فضای شعر سنتی هم جا انداخته است. این که این پدیده معلول چه شرایط و چه اوضاعی است، خود موضوع بحثی است گسترده که در حوصله این نوشتار نمی‌گنجد، اما در هر صورت «لواسانی» در جهت آن شنا می‌کند و به صید شعر می‌پردازد!

روابط بین واژگان در شعرهای «صبح زود» شفاف و زود یابند، اما این به معنای سطحی بودن مفاهیم واژگان و درون‌مایه شعرها نیست. مراعات‌النظیر رایج‌ترین شگرد «لواسانی» برای دستیابی به انسجام معانی است. از آن جا که نظیرهایی که در شعرهای او مراعات می‌شوند یا در تاریخ ادبیات بسیار پربسامدند یا در زندگی روزمره امروز ما پرکاربردند، براحتی احساس و جذب می‌شوند.

«گفتم دعای تشنه من مستجاب شد

تا دیدنت دویدم و دیدم سراب سد

دیدی که گر گرفته‌ام از آتش عطش

دیدم چگونه در دل تو قند آب شد»

مراعات‌النظیرها گاه مانند بیت اول متکی بر روابط معنایی هستند و گاه مانند بیت دوم متکی بر تداعی. اما سادگی آنها ناشی از حرکت مضامین در مرز پرخطر کلیشه‌هاست؛ کلیشه‌هایی که عبور به سلامت از کنار آنها گاه عملی شده و گاه نه !

در ابیات بالا خلق ترکیب تازه دعای تشنه و رابطه تازه قند در دل آب شدن و آتش عطش، متن را از کلیشه دور ساخته است، اما در ابیات زیر نه ترکیبات تازه‌ای ایجاد شده‌ که شعر از کلیشه‌ها فاصله بگیرد و نه روابط تازه‌ای برقرار شده‌ تا حس و حال تازه‌ای به کلمات آشنا بدهد.

«گفت: «دلگیرم از اینجا»، گفت: «دلتنگم دیارم را»

«ماندن آسان نیست»، گفت و رفت و مشکل کرد کارم را

پیش چشمم آرزویم رفت و رفت اما مریز ای اشک

پیش مردم آبرویم را، مگیر از من وقارم را»

با این همه در یک نگاه کلی، این ساده‌نویسی و خلق روابط تازه با همان دایره واژگانی آشناست که موجب جذابیت اشعار «صبح زود» شده است. دایره واژگانی که در نهایت از حیث جنس، کهن یا مایل به کهن محسوب می‌شود. واژگانی که هنوز کهنه نشده‌ و هنوز غرابت معنایی ندارد.

«کنون که شعر به کار تو هیچ کار ندارد

بیا تو نیز چنین باش اگر دلت بگذارد

مباش منتظر شعر، شعر اگر که بخواهد

خودش می‌آید و کاری به انتظار ندارد»

این زبان اما تا حدی «لواسانی» را از انعکاس شفاف جهان معاصر در عرصه سیاست و اجتماع بازداشته است. مساله‌ای که در اشعار نیمایی او نیز خودنمایی می‌کند. گویا درگیری با اوزان عروضی خواه‌ناخواه، آگاه یا ناخودآگاه، زبان و بیان را با نوعی کلی‌گویی و ذهنی‌نویسی سنتی همراه می‌کند. انگار حرف از دهانی معاصر درمی‌آید، اما می‌تواند از دهان هر انسانی در هر دوره‌ای شنیده شود. از همین رو اشعار «صبح زود» را می‌توان در زمره اشعار نوقدمایی رده‌بندی کرد.

صدای انسان نوعی را از این سطرهای نیمایی بشنوید و با وجود بیان نو بخصوص در انتهای شعر، مردی را به نظاره بنشینید که همان‌قدر می‌تواند در آپارتمانی در یکی از خیابان‌های تهران مشغول نوشتن باشد که در خانه‌ای گلی در یکی از کوچه‌های باریک بلخ یا شیراز در قرون هفتم و هشتم هجری‌!

«با خود وداع کن !‌‌

‌‌ آنی که روزگار تو می‌خواهد از تو

‌‌ باش‌‌

کافی‌ست هر چه شعر و‌‌

‌‌ شب و

‌‌ آسمان و‌‌

‌‌ انس

‌‌ تا کی به فکر ذکر و سماعی‌‌

‌‌ انسان !‌‌

‌‌ موجود اجتماعی!

 

شعری که لواسانی در محضر رهبر انقلاب قرائت کرد


نگذار باز از سفرت بی‌خبر مرا

یک بار هم اگر شده با خود ببر مرا

شکر خدا که گریه‌ سیری نصیب شد

هر بار تشنه کرد غم‌ات بیشتر مرا

سر را به دامنت بگذارم اگر، سر است

دامن چو می‌کشی، به چه کار است سر مرا

یک بار جای این همه زخم‌زبان زدن

راحت بگو که دوست نداری دگر مرا

آه ای خیال دور که آواره‌ات شده‌ام

یک شب بیا به خانه‌ی خوابت، ببر مرا


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • از تهران تا بلخ
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.