شهرستان ادب: «خاطره طنزآمیز رهبری از امیری فیروزکوهی و رهی معیری»، «پیرمردی که مثل جوانها عاشقانه خواند»، «شمشیر رهبری به کدام شعر اشاره داشت»، «انتقاد رهبری از متولیان فرهنگ»، «دوبار ذکر خیر از شهرستان ادب در کلام رهبر انقلاب»، «مقام ویژهای که رهبر برای زکریا اخلاقی قائل شد»، «شعر طنز ناصر فیض و خدههای پیاپی حضار»، «وقتی رهبری شعرخواندن سیار را به مسئولان جلسه یادآوری کرد»، «تجلیل رهبری از ترانه هتل کوبورگ»، از جمله حواشی و متن دیدار شب گذشته شاعران با رهبر معظم انقلاب بود. روایت شهرستان ادب از این دیدار را در ادامه میخوانید:
مثل هر سال نقطۀ آغاز این دیدار، وعدهگاه حوزۀ هنری است، به مقصد بیت رهبری. شاعران ساعت پنج کم و بیش در نمازخانۀ مسجد آیت الله خامنهای حوزه هنری حاضر شدهاند. هنوز همه نیامدهاند. اما تا چشم برهم میزنی سرتاسر حیاط حوزه، مملو از شاعران و خبرنگاران شده است. از شاعران پیشکسوت تا جوانان، همه در تب و تاب پیش از شعرخوانی هستند. بیشتر شاعران جوان به طور قطع نمیدانند امسال فرصت شعرخواندن دارند یا نه، چرا که تعداد مدعوین زیاد است اما خوبیاش این است که همگی امید دارند که شعر بخوانند و این را از برق چشمانشان میشود خواند. خصوصا شاعران جوانتر، که بعضا سال اولیست که تجربۀ حضور و شعرخوانی در جوار رهبر انقلاب را پیدا کردهاند. از هیاهویشان که جویا میشوی لبخند میزنند. یکی از شاعران که سال قبل هم در دیدار فرصت حضور داشته میگوید امسال اصلا انتظارش را نداشته که دعوت شود و این ناگهانی بودن دیدار برایش شیرینی دوچندانی دارد. بالاخره شاعران کارتهای خود را را که حاوی شماره صندلیهایشان است،از داخل مسجد حوزه هنری دریافت میکنند. چیزی نمیگذرد که آوازۀ شمارهها هم در میان شاعران میپیچد وتک رقمیها که در ردیف اول مینشینند، مایۀ مباهات شاعران دیگر میشوند. چرا که انتظار میرود بیشتر کسانی که شعر میخوانند در میان آنها باشند. همه شعرهایشان را در دست میگیرند و نزدیکیهای ساعت هفت سوار اتوبوس میشوند تا راهی بیت میشود. در ورودی بیت بازرسیهای بدنی تقریبا به سرعت انجام میشود و شاعران وارد محوطۀ بیت میشوند. آنهایی که بار اولشان است با دقت به اطرافشان نگاه میکنند و قدمهایشان شمردهتر است. شاعران روی زیراندازها مینشینند. کم کم نسیم خنکی از میان درختان باصفای حیاط میوزد. پیش از اقامۀ نماز، آقا تشریف میآورند و همه برای عرض سلام و صحبت و تقدیم کتاب و ... گرد ایشان حلقه میزنند. یکی از هنرمندان به نام دانیال فرخ، تصویری از حاج احمد متوسلیان را در کنار رهبری نقاشی کرده است و این تابلو را به ایشان تقدیم میکند. حلقۀ ایجاد شده باعث شده خیلیها نتوانند حضرت آقا را ببینند. خصوصا بانوان که در صفهای انتهایی حیاط هستند و مدام با شوق سرک میکشند. تا آنکه نغمۀ اذان از بلندگوها پخش میشود.
کمی پس از افطار، و نزدیک ساعت ده مراسم شعرخوانی آغاز میشود. ابتدای مراسم، پس از تلاوت آیاتی از قرآن کریم، علیرضا قزوه با یادی از شاعران درگذشتۀ انقلاب، از جمله قیصر امین پور، سید حسن حسینی، طاهره صفارزاده، محمد قهرمان، مشفق کاشانی و ... از حضار درخواست خواندن فاتجه میکند. سپس به طور ویژه از حمید سبزواری میگوید و از اینکه شب گذشته با تفالی به کتاب او به شعری تحت عنوان وصیت برخورده است. سپس بخشهایی از این شعر را برای حاضرین قرائت میکند:
بنگر یکی به چشم خرد ای پسر مرا
عبرت بگیر زانچه بیامد به سر مرا
شعرخوانی امسال بر خلاف سال گذشته بیشتر با تمرکز بر چهرههای (به قول جناب قزوه) پیشکسوت عرصۀ شعر است و با شاعرانی چون سید علی موسوی گرمارودی، محمدعلی مجاهدی، غلامعلی حداد عادل و ... آغاز میشود. استاد گرمارودی دو شعر برای مدافعان حرم خواندند:
چون پشت به خورشید کنی سایه پرستی
بی نور محبت نبری راه به هستی
که یکی از آن شعرها وصف حال جوانی بود که میخواهد از خانواده دل بکند و به دفاع از حرم برود:
داشت میرفت خم شد و بوسید
طفل خود را که گرم بازی بود
و کلاه خیال بر سر داشت
نگهش سوی همسرش چرخید
حداد عادل قصیدهای میخواند در وصف حضرت محمد (ص) با مطلع:
محمدا به که مانی، محمدا به چه مانی
جهان و هرچه درو هست صورتند و تو جانی
شعری که ذکر صلوات را بر لب حضار جاری میکند. با خوانده شدن این قصیده و یکی دو قصیدۀ دیگر، از همان ابتدا فضای جلسه کمی سنگین میشود که رهبری با اشارۀ ظریفانه و طنزآمیزی این مطلب را یادآوری میکنند و میگویند: امشب شب پیرمردهاست! اشاره ایشان سبب خندۀ حضار می شود. آقای مجاهدی که میخواهد شعر بخوانند آقا میگویند: من ایشان را که میبینم یاد خاطرات دوران دبیرستان می افتم. سپس محمدعلی مجاهدی از مجموعه شعر گل نفسیها شروع به خواندن غزلی میکند که در همان ابتدا به خاطر شروع عاشقانه و زیبایش تشویقهای حضار را در پی دارد:
دلم از شب نشینی های زلفش دیر می آید
مسیرش پیچ در پیچ است و با تاخیر می آید
مجاهدی در پاسخ این تحسین حضار میگوید: بالاخره ما پیرمردها هم میتوانیم از این شعرها بگوییم! آقا نیز به طنز پاسخ میدهند: چه بسا که این شعر مربوط به جوانیتان باشد! که بار دیگر این طنز کلام موجب خندۀ حضار میشود.
طبق روال هر ساله امشب شاعران پارسی زبانی نیز از کشورهای پاکستان، افغانستان و هند نیز حضور دارند که همان ابتدا به شعرخوانی میپردازند. یکی از این شاعران نقی عباس، شاعر هندی است که پس از حداد عادل دومین فردی محسوب میشود که در جلسه در مقام حضرت محمد(ص)، با همان لهجۀ خاص خود به شعرخوانی میپردازد:
از کوه نور آمده بودی، با یک سبد بهار، محمد(ص)
بر شانهات هزار فرشته، در سینهات شرار، محمد(ص)
شعری که با تضمین سطری از ترانۀ معروف سیاوش کسرایی (با صدای فرهاد مهراد) پایان یافت:
با قلب خسته از جگر خویش، دنیا شده است تشنه تر از پیش
برماببار از کرم خویش، «والا پیامدار محمد(ص)»
و چه خوش سعادت است شعری که با ردیف محمد (ص)سروده شده است چرا که از همان ابتدا با ذکر صلوات توام میشود و ناخودآگاه بیت به بیت مقام پیدا میکند.
از شاعران دیگر پارسی زبانی که امشب به شعرخوانی میپردازد سید احمد حسینی شهریار شاعر و مترجم پاکستانی است که شعری با این مطلع میخواند:
جز حرف راست هیچ نگوید، زبان ما
تیر شکسته را نرهاند کمان ما
نصیر ندیم شاعر جوان اهل بلخ شاعری است که گویا با گرفتن نوبت آقای محمدکاظم کاظمی بخت شعرخوانی پیدا میکند و شعرش نیز با استقبال خوبی همراه میشود:
لشکر پیل به تخریب حرم امده است
کو ابابیل که بر کعبه ستم آمده است
محسن سعیدی روحانی افغانستانی با خواندن غزل عاشقانه خود به بخش شعرخوانی میهمامان خارجی پایان میدهد
از دیگر شاعرانی که امشب شعرش توجه رهبر انقلاب را برمیانگیزد زکریا اخلاقی، شاعر روحانی اهل دیار یزد است که شعری به همان سبک خاص خود در حال و هوای شهر خود میبد میخواند :
در این دقایق موزون که زندگی تپش عاشقانۀ کلمات است
سکوت بال گشوده ست و شب شروع نماهنگ دلنواز حیات است
رهبری پیش از اینکه شعرخوانی آقای اخلاقی آغاز شود مقام ویژه برای شعر ایشان قائل میشوند و میگویند «وقتی خبر بزرگداشت آقای اخلاقی را شنیدن از دو جهت خوشحال شدم. یک جهت اینکه ایشان واقعا شایستۀ بزرگداشت و تجلیل هستند و دیگر اینکه فهمیدم تنها من نیستم در این کشور که قدر شعر آقای اخلاقی را میدانم».
بعد از شعرخوانی چندی از شاعران با موضوعات رسمی و جدی، علیرضا قزوه از ناصر فیض میخواهد برای عوض کردن فضای جلسه، شعر طنزی بخواند و فیض نیز نقیضهای بر شعر معروف حافظ را قرائت میکند:
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
من ماندهام اینجا که حلال است، حرام است؟
با این که به فتوای دل اشکال ندارد
گر یار پسندید ترا کار تمام است!
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
در مذهب اسلام همین باده حرام است!
شعری که در تغییر فضا موفق است موجب تشویق و خندههای پیاپی حضار میشود. آقا نیز پس از تحسین فیض، اشاره میکنند که کتاب جدید ایشان را نیز ملاحظه کردهاند
در دیدار امشب وقتی نوبت به حسن صنوبری میرسد آقای قزوه میگوید قرار است شعرش درباره شیخ ابراهیم زکزاکی روحانی مبارز نیجریه را بخواند، اما صنوبری اجازه میگیرد تا شعری نیمایی با موضوع ضدامریکایی میبخواند که مورد تحسین رهبر انقلاب قرار میگیرد:
آمریکا یعنی | پیمان با صدام | تا پیش از اعدام
آمریکا یعنی | بازی با اِخوان | حتی در زندان
هرچند خوشرو، هرچند خندان | آمریکا یعنی | ما مهره باشیم | او مهرهگردان
سید محمد مهدی شفیعی نیز که سال اولیست که در دیدار رهبری شعر میخواند، از دیگر شاعرانیست که شعر او با موضوع مدافعان حرم، مورد توجه رهبر انقلاب و حاضرین قرار میگیرد:
کوه باشی سیل یا باران چه فرقی میکند
سرو باشی باد یا توفان چه فرقی میکند
مرزها سهم زمینند و تو سهم آسمان
آسمان شام با ایران چه فرقی میکند
محمد کاظم کاظمی شاعر و پژوهشگر اهل افغانستان مقیم مشهد نیز امشب علی رغم آنکه آقای قزوه میگوید نوبت شعرخوانیاش را به یکی از شاعران هموطنش داده به خواست آقا شعرخوانی میکند. ابتدا علیرضا قزوه از وی میخواهد شعر خود با موضوع حضرت خدیجه (س) را بخواند که آقا میگویند: بگذارید هر شعری خودشان میخواهند بخوانند و این صحبت صمیمانۀ ایشان لبخند بر لب جمع مینشاند. کاظمی نیز شعری با محتوای معضلات اجتماعی کشورش میخواند و آن را به کارگران نوجوان افغانستان تقدیم میکند:
دیدمت صبحدم در آخر صف، کولۀ سرنوشت در دستت
کولهباری که بود از آن پدر، و پدر رفت و هِشت در دستت
گرچه با آسمان در افتادی تا که طرحی دگر دراندازی
باز این فالگیر آبلهرو طالعت را نوشت در دستت ...
از جمله شاعران جوان جلسه سعید پور طهماسبی شاعر کتاب «قرار» است که امشب به خواندن شعری عاشقانه میپردازد:
از تو من تنها نگاهی مختصر میخواستم
من که چشمان تو را از هر نظر میخواستم
گرچه شاید سهم اندوه مرا از دیگران
بیشتر دادی، ولی من بیشتر میخواستم
شعری که تحسین رهبر انقلاب را در پی دارد.
محمدمهدی سیار نیز در کنار پور طهماسبی نشسته است. آقا که متوجه حضور ایشان هستند با کنایه به آقای قزوه میگویند: گویا ایشان هم شاعر هستند! و از سیار میخواهند که شعری بخواند. سیار با اشارهای طنز آمیز پاسخ میدهد: شما ولی امر مسلمین هستید ولی در این جلسه آقای قزوه هم باید فرمان بدهند! پاسخ طنزآمیز و رندانۀ او خنده بر لب حضار مینشاند. علیرضا قزوه نیز با لبخند میگوید: من هم میخواستم بگویم آقای سیار شعر بخوانند ولی تقصیر فاضل نظری است که میخواهد حاضران کمتر شعر بخوانند تا جلسه زودتر تمام شود. سپس آقا به ترانه مشترک میلاد عرفانپور و محمدمهدی سیار و بازتاب جهانیاش (که نخستین بار در پرونده ادبیات ضدآمریکایی شهرستان ادب مطرح شد در «اینجا» ) اشاره میکنند و میگویند این بازتاب نشان از موفقیت شعر دارد. ایشان تاکید میکنند چرا این شعرها را آنها جدی میگیرند ولی در کشور خود جدی گرفته نمیشوند؟
سپس سیار به خواندن دو نیمایی کوتاه و غزلی عاشقانه میپردازد:
چگونه در خیابانهای تهران زنده میمانم
مرا در خانه قلبی هست، با آن زنده میمانم
مرا در گوشۀ این شهر آرام و قراری هست
که تا شب اینچنین ایلان و ویلان زنده میمانم
پس از او نیز ریحانه کاردانی دومین شاعریست که با موضوع مدافعان حرم به قرائت شعر میپردازد و مورد تحسین قرار میگیرد:
راه حرم را بستهاند اینک حرامیها
تا چند در چنگال خونخواران گرامیها
نفرین به طراحان این ترفندهای شوم
نفرین به اربابان جنگ و تلخکامیها...
سپس نیلوفر بختیاری از شاعران جوان شعری با موضوع اجتماعی و پیرامون تاثیر رسانه های اجتماعی اعم از ماهواره بر فضای خانواده میخواند:
«باز شب شد، بی هدف، بی دیدن ماه و ستاره
پای خود ما را نشاند این جعبۀ جادو دوباره
خندۀ خواهر غم مادر اجیر قصهگو شد
دور هم بودیم اما ذهنهامان در اجاره...»
که مورد لطف رهبرانقلاب قرار میگیرد.
در این دیدار شاعران دیگری نیز از جمله آیت الله محمدی گلپایگانی با قصیدهای در ستایش امام علی (ع) ، محمدجوان آسمان با یک غزل، سعید یوسف نیا با یک ترانۀ عاشقانه، استاد عباسعلی براتیپور، محمد برزگر با یک نیمایی عاشقانه، مرتضی طوسی با شعری آذرباییجانی، استاد ولی الله کلامی، فاطمه افشاریان (فرزند شهیدی با شعری به یاد عتبات) ، نغمه مستشار نظامی و ... نیز به شعرخوانی میپردازند. نزدیک به بیست و سه نفر در این دیدار طولانی که تا نیمههای شب به طول میکشد که البته سهم بیشتر را آقایان شاعر دارند تا بانوان شاعر.
رهبر انقلاب پس از پایان مراسم شعرخوانی در خصوص شعر و معیارهای شاعرانه به ایراد سخنرانی میپردازند. و شاعران را سرمایههای ارزشمند کشور خطاب میکنند و از آنان میخواهند در کنار شعر با محتواهای عاشقانه و ... به مسائل اصلی روز و وظائف اسلامی نیز بپردازند. همچنین با اشاره به سرودهای تاثیرگذار حمید سبزواری در طی دهههای گوناگون انقلاب، و موفقیت این سرودها نسبت به اشعار دیگر این شاعر انقلابی، به لزوم جدی گرفتن سرود و ترانه در کشور و در کنار سرود بر اهمیت نوحه و مرثیه در تحکیم اعتقادات جوانان تاکید میکنند. رهبر انقلاب یادی از مداحیهایی میکنند که در دهۀ شصت از شهرهای جهرم و یزد شنیدهاند و مانند آن را از نظر قوت شعر در طی این سالها ندیدهاند.
آیتالله خامنهای در بخشی از سخنان خود با تقدیر از ترانۀ «هتل کوبورگ» سرودۀ میلاد عرفانپور و محمدمهدی سیار، فرمودند «این ترانه آنقدر خوب بود که توانست واکنش رسانههای دشمن از جمله فاکسنیوز را برانگیزد اما متاسفانه در داخل شاهدیم اینگونه شعرهای انقلابی به خوبی منعکس نمیشوند». گفتنیست نخستین بار در پروندۀ ابدیات ضدآمریکایی شهرستان ادب بود واکنش فاکسنیوز به این ترانۀ انقلابی ترجمه و منعکس شد «واکنش تند فاکس نیوز به ترانۀ سیار و عرفانپور» مطلبی که پس از آن توسط رسانههای بسیاری بازنشر شد
ایشان با اشاره به شعری که پیش از دیدار توسط یکی از شاعران مبنی بر آمادگی برای جهاد برای ایشان خواندهاند گفتند: « یکی از آقایان پایین یک شعری خواندند که مضمونش این بود که اگر شمشیر بکشید، سینههایی که بیایند در جلوی شما بِایستند و در مقابل دشمنان شما سینه سپر کنند زیاد است، من گفتم من شمشیر را کشیدم، ما مشغولیم، ما از چپ و راست داریم میزنیم؛ منتها نوع شمشیرِ امروز و نوع میدانِ امروز با نوع میدانِ آن سالهای اوّل تفاوت دارد؛ ما در جنگِ نرمیم؛ در جنگِ سیاسی هستیم، در جنگِ فرهنگی هستیم، در جنگِ امنیّتی و نفوذی هستیم؛ فکرها و ارادهها دارند با هم میجنگند. امروز ما خیلی احتیاج داریم به ابزارهای مؤثّر و تأثیرگذار؛ یک بخش عمدهی این ابزارها، به نظر من شعر است که بایستی مورد توجّه شماها قرار بگیرد.»
وقتی بررسی کردیم گویا شاعر مورد بحث استاد امیر عاملی شاعر و خطاط پیشکسوت بود که پس از نماز این بیتها را برای رهبری خوانده بودند:
ز کدخدا مهراسی امید ما به خداست
که خانه ساختن عنکبوت محکم نیست
به امتحان ببر ای دوست دست بر شمشیر
ببین که سینه برای سپر شدن کم نیست!
آیتالله خامنهای سپس در بخش دیگری از سخنان خود موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب را در پرورش استعداهای جوان شاعر موفق میدانند و در حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسئولان دیگر نهادهای فرهنگی اشاره میکنند که از ارگانهای دولتی در اینگونه کاری پیش نمیرود و آبی گرم نمیشود و پرورش شاعران جوان کار موسساتی مثل شهرستان ادب است: « حالا که آقای وزیر محترم هم اینجا حضور دارند بگویم گویا دولت اخیرا یک دورههای کوتاهمدّتی درست کردهاست برای اینکه شاعر تربیت بشود، امّا با یک روز و پنج روز و دو هفته که شاعر تربیت نمیشود؛ اینها کار همین مجموعههای فنّیِ مردمی مثل شهرستان ادب است. دستگاههای دولتی هم اگر میخواهند کاری بکنند باید به اینها کمک کنند؛ باید کمک کنند به اینها، اینها را تقویت کنند، تجهیز کنند تا اینها بتوانند کار خودشان را انجام بدهند.»
همچنین رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنان بار دیگر به شهرستان ادب اشاره میکنند و فعالیتهای شهرستان ادب درموضوع شعر اجتماعی و انقلابی را تحسین میکنند.
در دیدار با شاعران، رهبر انقلاب همچنین خاطرهای طنزآمیز از امیری فیروزکوهی و رهی معیری تعریف میکنند. خاطره ای که مربوط به دوران جوانی ایشان است. ایشان وقتی برای اولین بار به دیدار امیری فیروزکوهی میروند، با استقبال بسیار خوب او مواجه میشوند. چون میدانستند امیری با رهی معیری هم دوستی نزدیکی دارد به او میگویند که میخواهم به دیار رهی هم بروم. اما امیری فیروزکوهی ایشان را از رفتن باز میدارد و میگویند به منزل او نروید، او فضایش کاملا با فضای طلبهای شما متفاوت است. رهبری –که در آن زمان جوانی بیست ساله بودند- هم میگویند اما من شعرهایی از او سراغ دارم که مضمون عرفانی دارد. امیری میپرسد میشود بگویید کدام شعر. رهبری میگویند مثلا این بیت: "ای شاهد افلاکی، در مستی و در پاکی/ من چشم تو را مانم، تو اشک مرا مانی". امیری فیروزکوهی با شنیدن این شعر میزند زیر خنده میگوید "او منظورش چیز دیگری بوده! این شعر را برای یک مهماندار هواپیما نوشته است!" این خاطرۀ غیرمنتظره هم خندۀ شدید حضار را در پی دارد.
بعد به شعری از مهدی اخوان ثالث اشاره میکنند. و میگویند «مثلا این شعر مرا به یاد لحظات مناجات و دعا میاندازد:
"ای تکیه گاه و پناه | زیباترین لحظههای | پر عصمت و پر شکوه | تنهایی و خلوت من
ای شط شیرین پر شوکت من"
در حالیکه ممکن است شاعر کلا در فضای دیگری این شعر را سروده باشد.»
پس از صحبتهای پایانی آقا، مجددا شاعران و خبرنگاران گرد ایشان حلقه میزنند.
در میان شاعرانی که گرد ایشان حلقه زدهاند علی محمد مودب نیز حاضر است که از حمایتهای رهبری تشکر میکند و میگوید «دل ما به شما گرم است» سخنی که با پاسخ شاعرانه و زیبای رهبری روبهرو میشود: «ای عشق دل افروز دل من به تو گرم است!». سال گذشته نیز هشبیه همین دیالوگ بین محمدمهدی سیار و رهبر انقلاب شکل گرفته بود.
در پایان مراسم بانوان شاعری که از آقا درخواست یادگاری کردهاند، به عنوان هدیه انگشترهای عقیق دریافت میکنند.