سرخيم، بيا زخم بزن پيكر ما را آيينه كن اى عشق! منِ ديگر ما را
ما را پس ازين موج عطش تشنه بميران تا زنده كنى غيرت آب آور ما را
در حسرت تا اوجْ رسىهاى تو هستيم از اين قفس خسته رها كن پر ما را
تيرى بنشان بر تب حلقوم و بريزان خون عطشآلود على اصغر ما را
ما و سر تسليم به تيغ تو، دگر هيچ گر حكم تو اين است، جدا كن سر ما را
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز