موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
شعر «محمدرضا شفیعی‌کدکنی» برای «محمود دولت‌آبادی»

جلوۀ جمیل هنر

13 مرداد 1397 14:55 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 2 رای
جلوۀ جمیل هنر

شهرستان ادب: در ادامه‌ی پرونده‌پرتره‌ی «محمود دولت‌آبادی» که همزمان با زادروز او در سایت شهرستان ادب گشوده شد، شعری می‌خوانیم از استاد محمدرضا شفیعی کدکنی که به این نویسنده‌ی معاصر، تقدیم شده است:

بونصر
از دَر درآمد و نگهی کرد.
با جامه‌های ژنده و پُوزارِ پینه‌دار
بی‌اعتنا به صدرنشینان بارگاه
بی‌اعتنا به جمع امیران بزمِ شاه
در صدرِ صدرِ مجلس شاهانه جاگرفت.
چنگی برون گرفت ز دستار
خیره درو، سراسر حضّار،
در پرده‌ای نواخت که یک‌یک
با قاه‌قاهِ خنده و شادی
در رقص و پایکوبی و فریاد آمدند
چندان که های‌وهویِ حریفان
همچون طنین تندر، اندر فضا گرفت.
پاسی هنوز برنگذشته،
آشوب دیگری
در بزم اوفتاد
زیرا که پردۀ دگری ساز کرد و
باز
هرکس که بود و دید
بی‌خویشتن گریستن آغاز کرد و
باز
با های های ابر بهاران عزا گرفت.
آنگاه،
در پرده‌ای دگر
زان شاهرود سُغدی،
پرداخت نغمه‌ای
کان خنده – گریه، گشت فراموش و حاضران
سر بر زمین نهاده به خوابی گران شدند
گویی که مرگشان رگِ چون و چرا گرفت.
آن‌گاه،
برخاست.
خود از میان جمع برون رفت.
هرگز به هیچ روی ندانست هیچ‌کس
او از کجا رسید و
که بود و
کجا شتافت؟
جُستند شهر را و
کس او را دگر نیافت.
آوازه‌اش، ولیک،
میدان شهر و موی‌رگ کوچه‌ها گرفت.
بوی گل و نسیم سحر بود
شهر، از نواش، زیر و زَبر بود
او جلوۀ جمیل هنر بود
کافاق را به سایۀ فرِّ هما گرفت.

پرینستون، اسفند ۱۳۸۸


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • جلوۀ جمیل هنر
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.