موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

عاشقانه‌ای از مجتبی اشتری

03 آذر 1397 23:42 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 1 رای
عاشقانه‌ای از مجتبی اشتری

بعد از این دست من و دامن ماه دگری
من و سودای سر زلف سیاه دگری

چون تو پیمان وفا بشکنم و بنشینم
به امید نگهی، بر سر راه دگری

چشم خود فرش کنم، زیر کف پای دگر
خرمن خویش بسوزم به نگاه دگری

گر گناه است نظر بر رخ خوبان کردن
بعد از این پشت من و بار گناه دگری

آن‌قدر آه کشیدم به فراقت شب و روز
که نمانده است مرا طاقت آه دگری

به‌جز از اشک که گیرد همه شب دامن من
بر من و زاری من نیست گواه دگری


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • عاشقانه‌ای از مجتبی اشتری
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.