موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

عاشقانه‌ای از محمدحسین نجفی

09 آذر 1397 17:50 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 2 رای
عاشقانه‌ای از محمدحسین نجفی

از حدود بیست و چار-پنج سال آزگار
می‌رود به قطعۀ دوازده، ردیف چار

پیرمرد عاشقی که سال‌هاست زائر است
پنج‌شنبه‌های سال‌نامه‌های بی‌بهار

«یاد چهارشنبه‌ای که عاشقت شدم به‌خیر
در مسیر کوچه‌های توپخانه-لاله‌زار

بعد سال‌ها هنوز خاطرم نرفته است
طعم چای دبش قهوه‌خانه‌های پامنار

خوب شد دوباره آمدم، دلم گرفته بود
باز هم قدم زدم کنار تو – همین مزار –

توی خانه هم مدام با تو حرف می‌زنم
پای آن گل محمدی، کنار آن انار»

پیرمرد قصه گریه می‌کند که ناگهان
زار می‌زند کلاغ بی‌قرار، قارقار

خلوتش که می‌خورد به هم، بلند می‌شود
کم‌کم از کنار قبر همسرش چه بی‌قرار!

*

یک‌دو هفته می‌شود که سر نمی‌زند چرا
پیرمرد عاشقی که قطعۀ دویست و چار... ؟


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • عاشقانه‌ای از محمدحسین نجفی
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.