پرواز را بهانه مکن استاد، حالا که وقت کوچ پرستو نیست
صبح است چشم پنجره را بگشا، اینجا به جز سکوت هیاهو نیست
پرواز را بهانه مکن استاد، وقتی که فصل فاصله پاییز است
بارندگی زیاد شده امسال، حال و هوا عجیب غم انگیز است
شال سیاه،رخت عزا، مجلس، دیگر محرم از همه سو جاریست
بازار نوحه داغ شد از این غم، شعر شکسته وقت عزاداریست
چیزی نمانده بود که برخیزی، شاگردها مقابل در بودند
مشتاق یک تبسم شیرینت، دلتنگ یک سلام دگر بودند
برخیز مرد نام تو بالاییست، پژمان دیری ست که دریاییست
قلبت اگر چه خسته پر از شعر است، چشمت اگر چه بسته تماشاییست
پرواز را بهانه مکن استاد، راحت بگو که خسته ای از دنیا
داغ هزار سرو جوان داری، دلگیر و دل شکسته ای از دنیا
پرواز کن بهانه نمی گیرم، پاییز فصل کوچ پرستو هاست
شاید بهار آمد و برگشتی، روزی که وقت خنده شب بوهاست
شعر از نغمه مستشارنظامی
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز