موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
مرثیهٔ قهوه‌چی

شعر حسن صنوبری به یاد استاد «ابوالفضل زرویی نصرآباد»

24 آذر 1397 15:03 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 25 رای
شعر حسن صنوبری به یاد استاد «ابوالفضل زرویی نصرآباد»

شهرستان ادب: ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری به یاد استاد «ابوالفضل زرویی نصرآباد» سرودهٔ «حسن صنوبری» تازه می‌کنیم:

بدون قلیون و چُپُق، قهوه‌چی
نشسته بی‌حال و عُنُق قهوه‌چی

براش نداره آسمون قشنگی
چاییِ زعفرون نداره رنگی

خیالش از زیاد و کم خالیه
تختِ کنار حوض هم خالیه

گم شده از تو سینیا قندونش
اون لبای شبانه‌روز خندونش

به چشمِ حوصله‌اش هوا برفیه
قُل‌قُلِ آبِ جوش، پرحرفیه

زنگ‌میزنن، نمیشنفه صدارو
نمیشنفه زنگ پیامکارو

خسته شده، دیگه نداره اصلا
حالِ جواب‌دادن به مشتی حسن

دلِ لیوانای حصیری خونه
تلخه شبیه قهوه، قهوه‌خونه

درنمیاد صدایی از قناری
نمیخونه رادیو افتخاری

سوارِ تختا نشدن مشتیا
به هم دیگه تکیه‌دادن پُشتیا

تعطیله قهوه‌خونه وقت ناهار
ترمز دستیو کشیده انگار

چه گردوخاکی چه آت و آشغالی
نِشسته روی پردۀ نقالی

مایتابه چرک، استکانا نَشُسته
اینهمه بی‌نظمی آخه درسته؟

مغازه رو تعزیه کردی که چی؟
بگو چته؟! چه مرگته قهوه‌چی؟!

***
نشسته بی‌حال و عُنُق قوه‌چی
بدون قلیون و چُپُق، قهوه‌چی

براش تموم آسمون بی‌رنگه
حنای چای زعفرون بی‌رنگه

نگاش به دیواره و محو رویاست
دودوزنون، میونِ قابِ عکساست

دنبالِ یه جای قشنگ و نازه
برا یه‌دونه قابِ عکسِ تازه


گفتنی‌ست این شعر با توجه به یکی از شعرهای زنده‌یاد ابوالفضل زرویی نصرآباد در مجموعۀ «گفت‌وگوهای تنهایی» سروده شده که با این مطلع شروع می‌شود:

منگ و شکسته‌بسته‌ام، قهوه‌چی
خرد و خمیر و خسته‌ام، قهوه‌چی



کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • شعر حسن صنوبری به یاد استاد «ابوالفضل زرویی نصرآباد»
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.