گفت و گو با محمدرضا شرفی خبوشان
12 شهریور 1392 |
08:14
ما اصلاً شعرهايمان را نگفته‌ایم به عقیده‌ی من. به عقیده‌ی من تازه شروع شده است! يعني شوخي نيست؛ 8 سال جنگ بوده و حماسه بوده و شرکت همه‌ی کشور در اين جنگ بوده
موتیفی آیینی و غزلی از علی محمد مودب
11 شهریور 1392 |
07:57
تنور حضرت صادق، مگر نه مکتب ماست؟ |
چگونه مدرسه شد صرف آب و نان گفتن |
به آن گلوی بریده، چقدر مدیونم |
که یاد داد مرا شعر خون چکان گفتن
قصیده ای از ملک الشعرا بهار
11 شهریور 1392 |
06:44
باز به پا کرد نوبهار سرادِق | بلبل آمد خطیب و قمری ناطِق | خیزکه مرغ سحر سرود سراید| همچو من اندر مدیح جعفر صادق
قصیده ای از حمیدرضا برقعی
09 شهریور 1392 |
00:48
در آخرین شعری که از آقای برقعی منتشر شده است شاهدیم که او پنجرۀ تازه ای را پیش روی خود گشوده. پنجره ای به گستردگی قصیده.
یادداشتی از محمد حسین جعفریان
06 شهریور 1392 |
13:49
چند شاعر پرشور و دلسوز دیگر نیز همراه او یا علی گفتند و در آغاز راه، چه سختیها را که به جان نخریدند، اما امروز آنها به معتبرترین مدرسه شعر ایران تبدیل شده‌اند.
شعر و یادداشت محمدرضا طهماسبی
05 شهریور 1392 |
16:07
اگه بخوام خاطرات این سفر رو بنویسم بی اغراق خودش یه کتاب میشه از اتفاقاتی که تو قطار افتاد و بازی ددمنشانه مافیا که من برا اولین بار اونو تجربه کردم از ...
یادداشتی از حمیدرضا شکارسری
04 شهریور 1392 |
18:04
« كهكشان چهره ها » ادای دینی ست از سوی « علی محمد مؤدب » ، هم زمان به تعهدات اجتماعی و سیاسی و دینی‌اش از یك طرف و تعهدات ادبی‌اش از طرف دیگر .
در شوخی و شکایت از فراشان آستان امام رضا
28 مرداد 1392 |
02:33
به توی قرمه ی سبزی كنند گوشت، و ليک
| به قدر دانه ي خشخاش يا امام رضا
| به وقت صرف غذا حرف خادمان اين است
| كه جوجه نيست چرا لاش يا امام رضا ؟