شهرستان ادب: پروندۀ بهاریۀ سایت شهرستان ادب، هرساله با اشعار، داستانها و یادداشتهایی در حال و هوای بهار بهروز میشود. امروز نیز به سراغ شعری بهاری از کتاب «موسیقی نواحی جان» سرودۀ قربان ولیئی رفتهایم تا برگ بهاری دیگری بر این پرونده اضافه کنیم. گفتنیست کتاب موسیقی نواحی جان توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است. شما را به خواندن این شعر زیبا دعوت میکنیم:
بهار فرصت سبزی برای دیدار است بهار فرصت دیدارهای بسیاراست
درخت پنجره ای باز میکند در روح شکوفه رخصت دیدار ناپدیدار است ببین چه همهمهای در درختها رخ داد وجود با خودش آرام گرم گفتار است: «منم که از همهسو میتراوم، از همهسو من است این که در آیینه های سیار است منم که از گل شیپوری، از گلوی نسیم...» یقین کنیم که دستی کریم در کار است که هر طرف ضربان تکلم طور است که هر جهت جریان ترنم تار است لباس گلگلی دشت را تماشا کن که عارفانهترین شرح اسم ستار است چه رعد و برق مهیبی، چه شاخۀ تردی بهار، حاصل جمع لطیف و قهار است به وجد آمده در جان دانه، دانایی ببین که بید پریشان چقدر بیدار است لطیف روی زمین خدا قدم بگذار بهوش باش که هر سنگریزه هشیار است بهرغم این همه عصیان، دوباره آمده است بهار، رحم خداوندگار غفار است
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز