شهرستان ادب: همزمان با بیستم مهرماه روز گرامیداشت حافظ شیرازی و در تازهترین مطلب پرونده این شاعر بزرگ فارسیزبان شما را به خواندن غزلی زیبا از این چهره درخشان ادبیات ایرانی دعوت میکنیم:
سحرگه رهروی در سرزمینی همیگفت این معما با قرینی که ای صوفی شراب آنگه شود صاف که در شیشه بماند اربعینی خدا زآن خرقه بیزار است صد بار که صد بت باشدش در آستینی مروت گر چه نامی بینشان است نیازی عرضه کن بر نازنینی ثوابت باشد ای دارای خرمن اگر رحمی کنی بر خوشهچینی نمیبینم نشاط عیش در کس نه درمان دلی نه درد دینی درونها تیره شد باشد که از غیب چراغی برکند خلوتنشینی گر انگشت سلیمانی نباشد چه خاصیت دهد نقش نگینی اگر چه رسم خوبان تندخوییست چه باشد گر بسازد با غمینی ره میخانه بنما تا بپرسم مآل خویش را از پیش بینی نه حافظ را حضور درس خلوت نه دانشمند را علم الیقینی
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز