شهرستان ادب: در تازهترین مطلب پروندۀ ادبیات ضدآمریکایی، دو شعرمیخوانیم از خانم «پونه نیکوی». گفتنیست این اشعار پیش از این در دومین شب شعر «هرچه فریاد» در شهرستان ادب خوانده شده است.
بیدار شو وجدان خوابآلود خاموش کن موج نظامی رو قلب هواپیما پر از بچهست اجرا نکن این تلخکامی رو قلب حریم آبی ایران گهوارۀ مرگ هما میشد دریا چشاشو بسته بود و موج تابوت سرخ بچهها میشد یکشنبهها دریا غمانگیزه خون از دل امواج میجوشه یکشنبهها ماهِ خلیج فارس پیراهن سرخش رو میپوشه لعنت به اون انگشتِ رو ماشه لعنت به حکم لحظۀ پرتاب لعنت به ناو جنگی دشمن لعنت به اون موشک به اون ردیاب تو انتقام چی رو میگیری از بچهها با دستای صیهون بوی جنایت میده پای تو با پرسه تو دنیای نفت و خون هر روز مرگ و وحشت و کشتار هر روز تو خون غوطهور هستی هر روز طعمهت بچهها هستن کوری یا این که چشماتو بستی؟ وقتی به طبل جنگ میکوبی هر قرن با تو قرن آشوبه وقتی نباشی امنه این دنیا حال تمام نقشهها خوبه
***
جنگی میان شاخه و باد است بعد از این آتشبیار معرکه شاد است بعد از این انسان همیشه نانِ دلش را نمیخورد نانخور به نرخ روز زیاد است بعد از این تا کِی به هم فشردن دندان و ننگ و رنج نان، آجر است و مرگ، مراد است بعد از این در این چهار گوشۀ مکارۀ سیاه بازارگاهِ عیش، کساد است بعد از این انگار این جهان پر از رنگ و تابناک تبعیدگاه فقر و فساد است بعد از این در حرکتیم رو به خدا رجعتی غریب باور نمیکنند معاد است بعد از این باید شکست روزۀ تلخ سکوت را مضمون برای حرف زیاد است بعد از این
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز