پروندۀ «ادبیات انقلاب»
زندهباد انقلاب | شعری از پروانه نجاتی
21 بهمن 1398
17:44 |
0 نظر
|
امتیاز:
5 با 1 رای
شهرستان ادب: ستون شعر و پروندۀ ادبیات انقلاب سایت شهرستان ادب را با شعری از سرکار خانم «پروانه نجاتی» بهروز میکنیم:
بچههای عطر و نور، بچههای انقلاب!
فصلفصل عمرتان پُر ز لحظههای ناب!
یادتان هنوز هست موجموج تیرگی
خواب تلخ زندگی زیر سایۀ حباب
نه غرور و عزّتی، نه بهار رغبتی
میگذشت سال و ماه، روزهای پر شتاب
این طرف حضور فقر، آن طرف بلور قصر
این سیاه، آن سفید؛ سخت بود انتخاب
دستهای فتنهخیز، در بسیط خاک بود
داس یا تب هراس یا عقوبت و عذاب
شعله میزد از گلو بغضهای سرکشی:
«ما کجای عالمیم؟» یک سوال بیجواب!
ناگهان پیام عشق، بین ما ظهور کرد
گفت: خستگان شب، تشنگان آفتاب!
رخت صبر بر کنید وقت سرفرازی است
تیغ صبح برکشید! تیغ سرخ انقلاب
گرچه حس نمیکنند دوستان ناسپاس
راز صبح آرزو، درد شام التهاب
روی کوچه میکشید طرح سبز عشق را
دستهای گرم عشق، لرزههای اضطراب
زندگی جوانه زد روی شاخۀ امید
رنگ تازهای گرفت درس و دفتر و کتاب
گوشهگوشۀ زمین از گلوی لالهها
بانگ میزند وطن: زندهباد انقلاب!
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.