شهرستان ادب: پرونده رمضانیه سایت شهرستان ادب را، با شعری از «قربان ولیئی» بهروز میکنیم:
ازخویش میرویم و بیابان ما تویی
آغاز ما تو هستی و پایان ما تویی
ما ماهیان غرق در امواج شور تو
هم آب ما تو هستی و هم نان ما تویی
بیپرده میدرخشی و بیپرده نیستی
پیدای ما تو هستی و پنهان ما تویی
ما جنگل نهان شده در جان هستهایم
فریاد میزنیم که باران ما تویی
ما برّههای گم شده در ذات ظلمتیم
دنبالمان بگرد که چوپان ما تویی
دنبالمان بگرد و خودت را نشان بده
در گرگ و میش، طالع تابان ما تویی