شهرستان ادب: ستون داستان سایت شهرستان ادب را با یادداشتی از خانم «زینب بردبار» بر کتاب «رنج و سرمستی» اثر «اروینگ استون» با ترجمۀ «پرویز داریوش» بهروز میکنیم:
میگفت اندازهها در چشم هنرمند است و میگفت در سنگ، صورتی هست که هنرمند میبیند و با عرقریزی و جد و جهد آن را بیرون میآورد. به راحتی نمیتوان ادعا کرد «میکلآنژ» مجسمهساز بوده است؛ زیرا اگر بخواهیم بفهمیم مجسمهسازی چیست، راهی جز این نداریم که به کار دست او و چند نفر دیگر نگاه کنیم که مفهوم مجسمهسازی را با آثار خود تراشیدهاند. سرآمدان هر هنر، کسانی هستند که آن هنر را دوباره برپا میکنند و طوری به کارشان معنا میدهند که سایرین از طریق ساختههای ایشان، هنر مورد نظر را درک میکنند. اگر ما درک خود از مجسمه و مجسمهسازی را مدیون میکلآنژ و امثال او هستیم بدین خاطر است که ایشان راههایی را ساختهاند که به سوی مجسمه باز میشود و مجسمه از همین مسیرها برای مخاطبان آشکار میشود. چنین هنرمندانی تبدیل به الگوهایی برای اصحاب هنر میشوند به همین خاطر است که نویسندهها - و نه فقط زندگینامهنویسان - در کار و بار خود از مشاهیر سایر هنرها الهام میگیرند و چه بسا اثری هنری موضوعش هنرمندی از دیگر هنرهاست. رمانها و فیلمهایی که زندگی میکلآنژ را روایت میکنند، نحوهای ارجگذاری است که فیلمسازها و نویسندهها نسبت به میکلآنژ داشتهاند. گاهی این آثار چنان ارزش هنری دارند که تبدیل به شاخص در حوزه خود میشوند. رمان «رنج و سرمستی» از «ایروینگ استون» در همین شمار است. استون، برای نوشتن رمانش ششسال در فلورانس زندگی کرده، آثار میکلآنژ را یکبهیک دیده و تا جایی پیشرفته که نشسته است و نامهها و قراردادهای حقوقی مجسمهساز بزرگ دورۀ رنسانس را از نظر گذرانده است.
نتیجۀ کار رمانی پرکشش از آب درآمده که درک روشنی از زندگی میکلآنژ به دست داده است. اما همزمان آثارش را به ما میشناساند و تو گویی خواندن «رنج و سرمستی» راهی مطمئن برای نفوذ به دنیای شخصی و مجسمهسازی اوست. با این حال رمانی چنان قرص و محکم داریم که میتواند به راحتی برای هر رمان زندگینامهای درسآموز باشد. توصیفها چه مربوط به شهر فلورانس باشد و چه مثلاً مجسمۀ موسی علیهالسلام به هر حال از ریتم نمیافتد؛ به شکلی که تنها یک کتاب در دست میگیریم و پس از خواندنش خود را آشنای میکلآنژ، مجسمهسازی، شهر فلورانس و حتی دورۀ رنسانس مییابیم. درحالی که تجربۀ خواندن رمانی جذاب را چشیدهایم. هم از این روست که اثرش بلافاصله تبدیل به فیلمی سینمایی با همین نام شهر. استون هشت رمان دیگر نیز نوشته است (شور ذهن هم به فارسی ترجمه شده است) از او به عنوان نویسندهای قرن بیستمی در آمریکا یاد میکنند که کارهایش روانشناسانه و تا حدی فلسفی است. شهرت استون و از آن بیشتر نبوغ سرسامآور میکلآنژ، «پرویز داریوش» را مجاب کرد که «رنج و سرمستی» را به فارسی برگرداند و به قول خودش این کار را رنج و محنت بسیار در سال 1342 روانه بازار فارسیزبانان میکند.
طبع فلسفی داریوش در انتخاب اثر نقش مهمی دارد ولی وضع رماننویسی در ایران و همچنین مسائل هنرهای تجسمی دهۀ ۴۰ و ۵۰ نیز در این انتخاب حائز اهمیت بودند. رماننویسی در این دو دهه، بالنده و ماجراجو بود سبکهای مختلف به آزمون گذاشته میشد و مترجمان خود را موظف میدانستند که ما را با تجربههای موفق جهانی در هر سبک و سیاقی آشنا کند. کارنامۀ پرویز داریوش نشان میدهد که چقدر خود را موظف میدانست قدمهای مهم و اصیل را بردارد.
ترجمۀ آثار دورانسازی از آندره ژید، ویرجینیا ولف، فاکنر و ملویل گویای این حقیقت است که پرویز داریوش طرحی برای آشنایی ایرانیان با سپهر ادبیات جهان دارد به همین خاطر نویسندههای کلاسیک مانند هرمان هسه همانقدر توجه او را جلب میکردند که نویسنده پیشرویی همچون ولادیمیر ناباکوف دلمشغولش میداشت. رمان «رنج و سرمستی» همچون اثری که برای نویسندگان، هنرمندان تجسمی و اهل ذوق و فرهنگ به یک اندازه به آن نیاز داشتند، در میان اهل فن از شهرت خوبی برخوردار بود. این رمان را اولینبار انتشارات امیرکبیر در سال ۱۳۴۳ منتشر کرد اما نثر خاص «پرویز داریوش» چنان متفاوت و کارآمد بود که باعث شد این ترجمه به همان شکل بارها در نوبت بازنشر قرار بگیرد و در سال گذشته تقاضای عمومی باعث شد بار دیگر با همان ترجمه و توسط همان انتشارات روانه بازار شود. رمان «رنج و سرمستی» برای اهالی قلم، هنرمندان تجسمی، علاقهمندان به تاریخ فرهنگ و هنر وسوسهکننده است. کتاب به همان اندازه جذاب است که به لحاظ تاریخ هنری مفید است. سرگذشت پرتنش نوابغ، ظرافتی که در زندگی دارند و غنای آثاری که در هنگام خواندن کتاب از نظر میگذرانیم، باعث میشود نتوانیم کتاب را زمین بگذاریم. خاصه آنکه این رمان که بیش از ۸۰۰ صفحه دارد، چنان سبک دلچسبی دارد که آدم دلش میخواهد برود و از کسی که کاغذ بالک را اختراع کرده است، تشکر کند.
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز