موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
یادداشتی از حسن صنوبری

صبح بنارس، آبرویی برای جایزه قلم زرین

18 تیر 1392 22:56 | 1 نظر
Article Rating | امتیاز: 4.76 با 34 رای
صبح بنارس، آبرویی برای جایزه قلم زرین

به مقبولی کسی را دسترس نیست
قبول خاطر اندر «فهم» کس نیست

بسا «آثار خوب و نغز و قابل»
که سویش طبع «داور» نیست مایل

ابیات بالا با اندکی تصرف، از عبدالرحمن جامی است. نقل شده است که جناب جامی این شعر را پس از اختتامیه ی یکی از دوره های جشنواره ی قلم زرین سروده است. البته موثق بودن این خبر را نمی توانیم تایید کنیم.

حقیقت این است که فعالیت های انجمن قلم از آغاز تا کنون با فراز و فرودهای بسیاری همراه بوده است و فرصت و فراست بسیاری لازم است تا یک دوستدار فرهنگ و هنر این سرزمین بتواند اخبار تمام این رویدادها را گردآوری، وانگهی در مورد آنها داوری کند. مخصوصا فعالیت های مربوط به «جشنواره ی کتاب سال قلم زرین» این انجمن که ما اگر فراستش را هم داشته باشیم فرصتش را نداریم، به همین خاطر اگر درباره ی بعضی فعالیت هایشان به داوری می نشینیم، داوری ما همه ی فعالیت ها، خدمات و اعضای انجمن قلم را در بر نمی گیرد. و اجمالا می دانیم که این انجمن در طول فعالیت خود گاه سوی وفا رفته است و گاه سوی جفا.

حقیقت دیگر این است که روند داوری و اعلام کتاب برگزیده ی جایزه ی قلم زرین _مخصوصا در سالهای اخیر_ با انتقادات بسیاری از سوی اهالی فرهنگ و هنر همراه بوده است. منظورم از این انتقادات، آن بخش معمول و اندک ناله و گلایه ی تنی چند مال باخته نیست که تقریبا در حاشیه ی همه ی جایزه ها و جشنواره ها حضور دارند (که نگارنده در حاشیه ی یک جشنواره، خود به این بیماری تاخته و پرداخته است) . منظورم انتقادات واقعی، جدی و بی طرفانه ی بخشی از اهالی فرهنگ و هنر است که روی هوا و از روی هوی سخن نمی گویند. این انتقادات بیشتر بر داوری بخش داستان متمرکز بوده است و تا حدی در بخش شعر و پژوهش. امسال هم بخش داستان جایزه ی قلم زرین هیچ برگزیده ای نداشت. در حالی که نامزدهایی مثل «قیدار» نوشته ی رضا امیرخانی و «جمجمه ات راقرض بده برادر» نوشته ی مرتضی کربلایی لو در بین نامزدهای نهایی این جایزه حضور داشتند. کتاب ها و نویسندگانی که نمی توان حضور و جدیتشان را نادیده گرفت، هرچند که ایشان در سبک زندگی و عقیده اندکی با بعضی از داوران و سرداوران انجمن قلم اختلاف سلیقه داشته باشند.

البته اوضاع _به دلایلی که خواهم گفت_ از سال گذشته بهتر است. سال گذشته چه بخش شعر و چه بخش داستان هیچکدام برگزیده ای نداشتند و این تنها بخش پژوهش بود که برگزیده داشت. اما نکته ی جالب اینجاست که این برگزیده ی خوش شانس کسی نبود جز خود جناب ریاست انجمن قلم دکتر محمدرضا سرشار. یعنی در سال 91 در حوزه ی شعر و داستان و نقد و پژوهش فقط یک اتفاق مبارک افتاده است و آن هم کتاب آقای سرشار است. نکته ی جالب دیگر این بود که خود انجمن قلم به ریاست خود انجمن قلم جایزه داد، و تنها به ریاست انجمن قلم جایزه داد! . گفتنی ست این اخلاق حسنه کم کم دارد در تمام سطوح جامعه ی ما جا می افتد.

جایزه نگرفتن قیدار امیرخانی در سال کنونی مرا به یاد جایزه نگرفتن «بی وتن» او در سال 88 انداخت. سال 88 هم مثل سال 89 ، 91 و 92 جایزه قلم زرین در بخش داستان هیچکسی را شایسته ی برگزیدن ندانست. این دو کتاب برگزیده نشده ی امیرخانی هر دو به توفیق بسیاری در بین مردم دست یافتند. با اینحال اعتراض ها به جایزه نگرفتن بی وتن خیلی بیشتر از انتقادهای مطروحه ی امسال برای جایزه نگرفتن قیدار بود. و البته که بی وتن با قیدار تفاوت هایی دارد و شاید بتوان گفت در میان جامعه ی منتقدان بیوتن درخشش بیشتری داشت. منظورم این است که اگر اکنون به روند داوری در سال 92 انتقاد وارد است، به روند داوری در سال 88 خیلی انتقاد وارد بود.

حقیقت دیگر این است که در بخش شعر امسال اتفاق مبارکی افتاد که باید آن را به داوران این بخش تبریک گفت و آن هم برگزیده شدن «صبح بنارس» بود. صبح بنارسِ علیرضا قزوه و خورشیدهای توامانِ حسنا محمدزاده به طور مشترک کتاب برگزیده ی جایزه ی قلم زرین در بخش شعر شدند.  مروری بر نامزدهای بخش شعر امسال به ما نشان می دهد گزینه های جدی و بسیار خوبی وجود داشتند که البته هیچ کدام قابل مقایسه با صبح بنارس نبودند. حتی دیگر کتاب برگزیده (خورشیدهای توامان) هم با صبح بنارس قابل مقایسه نیست و نباید اینگونه تلقی شود که جایزه گرفتن این هر دو در یک سطح، به معنای یک سطح بودن ارزش هنری آنهاست. نکته ی مهم این است که این جایزه از لحاظ اعتبار ادبی و تبلیغاتی هیچ چیز خاصی برای صبح بنارس و شاعرش ندارد، هم از جهت ارزش والای خود اثر، هم به خاطر سطح پایین داوری های جایزه قلم زرین در بسیاری از دوره های اخیر و هم به خاطر شخصیت خود علیرضا قزوه که به خاطر توفیق هنری و پایمردی اش در جبهه ی اسلام و انقلاب همیشه دشنام-نشان رسانه های «ضد» و همچنین حسادت ها بوده است. اما به قول ضارب المثل: این چاه اگر برای ما آب نداشت برای شما که نان داشت. و مسئله این است که این انتخاب خوب آبرویی تازه شد برای جایزه ی قلم زرین که امیدواریم این روند نو و این آبروی تازه با انتخاب های خوب بعدی حفظ شود و ادامه پیدا کند. مسلم است که تداوم این موفقیت، بی استقلال هیئت داورانِ جایزه از هیئت رئیسه ی انجمن قلم ممکن نخواهد بود. هیئت رئیسه در انتخاب داوران آزاد است تا معیارهای منطقی خود را کاملا در نظر بگیرد، اما پس از آن دیگر این هیئت داوران است که باید بتواند آزادانه معیارهای منطقی خود را در انتخاب کتاب برتر لحاظ کند. اعتماد و آزادی دادن هیئت رئیسه به هیئت داوران یک ضرورت منطقی و اخلاقی است. و البته این نکات را بی شک خود هیئت رئیسه ی انجمن قلم بهتر از دیگران می دانند.

در پایان بار دیگر به خاطر این شجاعت اخلاقی و دقت هنری، از داوران بخش شعر جایزه قلم زرین آقایان رضا اسماعیلی، عباس براتی پور و عبدالرحیم سعیدی راد که هر سه در بین اهالی شعر از احترام بسیاری برخوردارند تشکر می کنم و دعا می کنم بخش داستان هم در سالهای بعد با یک بازنگری در روند فعلی بتواند باعث امیدواری، رونق و درخشش بیشتر ادبیات داستانی در دوران حاکمیت جمهوری اسلامی ایران باشد.


حسن صنوبری


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • صبح بنارس، آبرویی برای جایزه قلم زرین
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: