غزلی از عباس چشامی
این همه بیت لطیف
13 مرداد 1392
04:46 |
0 نظر
|
امتیاز:
4.13 با 8 رای
شهرستان ادب: «عباس چشامی» از آن شیوه شاعرانی ست که خیلی بیشتر از «نمود» خود «بود» دارد. خیلی بیشتر از آنچه «رسانه» می گوید شاعر است و بر دفتر ادبیات دهه های اخیر شعرهای زیبا و کم نظیر افزوده. البته همه چیز هم تقصیر رسانه نیست، یعنی این تقصیر رسانه نیست که شاعران خوب عموما آنقدر سرگرم «سرایش» اند که خیلی دیر درگیر «انتشار» می شوند. و متاسفانه و خوشبختانه جناب چشامی هم از زمره ی این شاعران خوبند.
غزل «این همه بیت لطیف» را از آخرین دفتر شعر او «نامه های ننوشته» بخوانید:
می پَرد آواز از تمام وجودم
بوی گل آمد دوباره بال گشودم
از نفسِ باز آسمان به تنم خورد
آینه شد، صاف شد صدای کبودم
شکر، عوض شد هوای خسته ی خاموش
اکنون دیگر برای مردن زودم
تلخیِ کام است شرح حال گذشته
دوست ندارم که بشنوید چه بودم
خواست کبابم کند زمستان ای شعر!
می بخشی رفت اگر به چشم تو دودم
سخت بجا آمدی، ولی خوشم آمد
دیر زمانی چنین غزل نسرودم
این همه بیتِ لطیف دست زمین است
سنگ نخواهد نشست طبع حسودم!
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.