موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
قصیده‎ای از سعید حدادیان

قصه‎ی دوتا برادر

29 خرداد 1393 03:35 | 2 نظر
Article Rating | امتیاز: 4.92 با 12 رای
قصه‎ی دوتا برادر

شهرستان ادب: سعید حدادیان شاعری است که تا هنوز نتوانسته از سایه‎ی کسوتِ مداحی‎اش بیرون بیاید و همه او را با عنوانِ مبارک و متبرّکِ «مداح اهل بیت» می‎شناسند. سال ٩٢ با انتشار کتاب «همیشه باران» نخستین و یگانه مجموعه شعرِ حاج سعید حدادیان بار دیگر نظرها به وجهه‎ی شاعریِ این هنرمندِ توانا جلب شد.

از آخرین سروده‎های منتشر نشده‎ی حدادیان در سال گذشته، غزل‎قصیده‎ای روایی با زبانِ محاوره است که با تمرکز بر گویشِ تهرانی‎های پایین‎شهر و اصطلاحاتِ هیئتی، حکایتِ دردودلِ برادر بزرگ‎تری با برادرِ کوچک‎تر خود است. این غزل‎قصیده‎ی زیبا و شنیدنی که با خوانش و دکلمه‎ی خوب حدادیان در محافل خصوصی بارها مورد استقبال اهل ادب قرار گرفته اخیرا از سوی حدادیان در یک محفل عمومی شعر طنز نیز اجرا شد. هرچند نمی‎توان این شعر را یک شعر طنز حساب کرد و عاطفه‎ی متمایل به اندوهِ شعر نیز گاه بسیار پررنگ است، اما لحن صمیمیِ شاعر و رگه‎های قویِ طنز در بعضی ابیات بسیاری را بر این گمان انداخته است که با یک شعر طنز مواجه‎اند.

فیلم شعرخوانی سعید حدادیان در این مراسم (لبخند تهران) که در فرهنگ‎سرای ارسباران و با اجرای آقای شهرام شکیبا برگزار شده برای اولین بار توسط خبرگزاری دانشجو منتشر شده است.

 

در ادامه متنِ کاملِ این شعر را می‏خوانید:

 

 

آقا! باسمه تعالی، مال من بود، یادته؟!

از تولدت تا حالا مال من بود، یادته؟!
 
 
 
شلوار نویی که پوشیدی و رفتی مدرسه
 
مثل کت قشنگه _والّا_ مال من بود، یادته؟!
 
 
 
سر ظهر وقتی می‎خواستی توپتو پس‎بگیری
 
تَشَرای حاج‎ماشالاّ مال من بود، یادته؟!
 
 
 
قصه‎های خنده‎دارشو برای تو می‎گفت
 
غصه‎های خاله شهلا مال من بود، یادته؟!
 
 
 
وقتی اخراج می‎شدی پای تعهد نامه‎ها
 
با سرافکندگی امضا مال من بود، یادته؟!
 
 
 
با پسردایی، تو رفتی سینما تا بوق سگ!
 
فحشای زن‎دایی صغری مال من بود، یادته؟!
 
 
 
تهِ سیگاری که مامان گوشه‎ی باغچه پیدا کرد-
 
جون بابا، مال تو یا مال من بود؟ یادته؟!
 
 
 
خیلی دست‎فروشی کردم تا یه‎کم پا بگیری
 
پاتوق سه چار تا چاررا مال من بود، یادته؟!
 
 
 
تو پَرِ قو خوابیدی شبایی که پا تره‎بار
 
خوابیدن روی مقوا مال من بود، یادته؟!
 
 
 
سر گنده‎گوییات، به خاطر نفهمیات
 
کُتکای گُنده لاتا، مال من بود، یادته؟!
 
 
 
یادته اوضاع که خیت شد چه‎جوری زدی به چاک؟!
 
همیشه آخر دعوا مال من بود، یادته؟!
 
 
 
پا رو حق نمیذارم، چند جا بالام در اومدی
 
فوت‎وفنِّ اون سه چار جا مال من بود، یادته؟!
 
 
 
بعضی وقتا اسکناس لا کتابات پیدا می‎شد
 
نمی‎خواستم بگم اما مال من بود، یادته؟!
 
 
 
سَرِ تو صدتا کلک زدن واسه معاف شدن
 
ایستادن جلوی دوشکا مال من بود، یادته؟!
 
 
 
یه‎رو سر زدی، دو تا آلبومو پر کردی داداش!

بابا سربند یازهرا مال من بود، یادته؟!



 یادته «تکیه پایین» دادم تو «مظلوم» کشیدی؟

«دو دمه»، نوحه‎ی «سرپا» مال من بود، یادته؟!

 

 
اون دویست‎هزار تومن که رفتی پیکان خریدی
 
به جون تموم مَردا مال من بود، یادته؟!
 
 
 
یادته سیزده‎به‎در با رفقا رفتی دَدَر؟!
 
منّتِ صاحبِ ویلا مال من بود، یادته؟!
 

 

خنده‎های لبِ دریا مال تو بود، یادمه

گریه‎های دلِ صحرا مال من بود، یادته

 
من شاگرد شوفر شدم بلکه تو دانشگاه بری
 
مدرک لیسانس به بالا مال من بود، یادته؟!
 
 
 
دختر پری‎خانوم که عاقبت پِرِش دادی
 
می دونستی مثل رویا مال من بود، یادته؟!
 
 
 
پُز عشق و عاشقی، شهرت مجنون، مال تو
 
دادن قسطای لیلا مال من بود، یادته؟!
 
 
 
همیشه کنار کشیدم که تو بالا بمونی
 
اون همه «هزارماشالا» مال من بود، یادته؟!
 
 
 
دنیا دنبال تو افتاد، پیرَنِ تو پاره شد
 
ولی زندونِ زلیخا مال من بود، یادته؟!
 
 
 
آجُرایی که رو هم گذاشتی شد آپارتمان
 
از همون پایین تا بالا مال من بود، یادته؟!
 
 
 
سرِ عقدت آقاجون سه‎چارتا روحانی آورد
 
ولی عاقد مُکلّا مال من بود، یادته؟!

 

 

پول کجا بود دو سه تا شیشه مربا بخری؟

عسلای لبِ دریا مال من بود، یادته؟!

 
 
«کامی‎جون» یه «عمو» گفت همه حسابم خالی شد
 
دخل و خرج بی محابا مال من بود، یادته؟!
 
 
 
یادته «فِری خطر» با سهم تو فلنگو بست؟!

دیدن قاضی تو دادگا مال من بود، یادته؟!

 

 

موقعِ نسخه پیچیدن می‎پیچوندی همه رو

همه زحمتِ مداوا مالِ من بود، یادته؟! 

 

 
سرویس طلای مادر، نوش جونِ خانومت!
 
نمازِ قضای بابا مال من بود، یادته؟!
 
 
 
همه ارثیه‎ی بابا فدای یه تار موت

ولی قاب عکس مولا مال من بود، یادته؟!

 

یادته مریض شدی دکترا گفتن تمومه؟

سفره‎ی حضرتِ زهرا مال من بود، یادته؟!

 

خودتم خوب می‎دونی وقتی می‎خندیدی، داداش!

انگاری تمومِ دنیا مالِ من بود، یادته.

 

 

 


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • قصه‎ی دوتا برادر
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: