شهرستان ادب: یکی دیگر از کلاسهایی که در دوم شهریور و روز چهارم اردو برگزار شد، کلاس قربان ولیئی در مورد سعدی و سعدیشناسی بود که پس از نام خدا و سلام به آفتابگردانها، بحث خود را آغاز نمود.
نبی، با ولی متفاوت است
وی در ابتدای سخنان خود، با اشاره به اینکه در ساحت سخن میتوان عدهای را پیامبر سخن یافت، بحث خود را آغاز نمود: «تفاوت عمدهای که اولیا با انبیا دارند، این اس که پیامبران مخاطبانشان عموم هستند ولی اولیا مخاطب خاص دارند. تفاوت دوم این است که انبیا مامور به شریعت و اخلاق هستند ولی اولیا مامور به بیان حقایق هستند. در پیامبر نامیدن فردوسی، انوری و سعدی، نیز همین دو مورد رعایت شدهاست؛ در شعر این سه تن، اسرار و حقایق چنان که در عطار و سنایی و مولوی میبینیم رعایت نمیشود بلکه شیوهی معیشت و مشی زندگی دیده میشود. سعدی از این منظر از پیامبران شعر فارسی است؛ یعنی کسی است که به حقیقت دغدغهای داشته و این ایده در ذهنش بودهاست که معایب و مشکلاتی را در طرح کلام زندگی قوم خودش میدیده و بر این بودهاست که آن را اصلاح کند. کسانی مثل سعدی، حافظ و مولوی این دغدغهی اصلاح جامعهی خود را داشتهاند و حقیقتا این افراد از تصوری که امروزه ما از شاعر داریم، فرسنگها فاصله دارند. تصور امروز این است که شاعر کسی است که احساسات و عواطف خود را بیان میکند، دغدغههای کاملا شخصی خود را در شعر میآورد و حتی در شکلهای افراطیتر این قصه، اندیشه مخل شعر دانسته میشود. ای قلههای شعر فارسی، حقیقتا از شاعران زمان خود و هم از تصویری که ما در صد سال اخیر از شاعر داشتهایم متمایز هستند. سعدیای که شما در گلستان و بوستان میبینید، یک معلم اخلاق است و از آن طرف سعدیای که در غزلهای سعدی میبینید، با آن کاملا متفاوت است. این نشان میدهد که این شخص، یک طرحی برای خودش قائل بودهاست؛ در واقع سعدی یک پیشاندیشگیای دارد و میداند که قصد انجام چه کاری را دارد. این جهتهای مختلفی که سعدی در گلستان، بوستان و غزلیات خود دارد نشان میدهد که سعدی دغدغههای اجتماعی و فرافردی داشتهاست. در گلستان جامعهی خود را به همان صورتی که هست نشان ما میدهد؛ یعنی یک تصویر رئال از جامعهی خود که از نظر روانشناسی و جامعهشناسی کاملا میتواند مورد بررسی قرار گیرد. در بوستان، تصویر جامعهای را ارائه میدهد که آرمانی است. جالب است که بدانید استادان سلوک معنوی و اخلاقی، یکی از کتابهایی را که برای سلوک معرفی میکنند، کتاب بوستان سعدی است. این کتاب پیش و بیش از کتب عرفانی به کار سالک نوپا میآید. گلستان مبدا حرکت سعدی، بوستان مقصد و غزلیات طریق است.»
اساس گلستان، بوستان و غزلیات اخلاق است
صاحب کتاب «ترنم داوودی سکوت»، در ادامهی سخنان خود در خصوص طرح سعدی برای شکل دادن به جامعهای انسانی، تصریح کرد: «کار شریعت این است که میخواهد ما را از ساحت حیوانیت به ساحت انسانیت ارتقا دهد. سعدی هم تلاش کردهبود تا با انتخاب عشق به عنوان طریقی که فرد را به وضعیت مطلوب میرساند، همین کار را انجام دهد؛ یعنی آن را از ساحت حیوانی به ساحت انسانی و متعالی برساند و سپس آن را وسیلهای برای کمال قرار دهد. سعدی چون واقعگرا بودهاست، به این نتیجه رسیدهاست که مردم را از همانجایی که هستند باید حرکت داد و موجبات رشد آنها را فراهم کرد. یکی از غزلهای معروف سعدی هست که مانیفست عشق سعدیانه است: ما گدایان خیل سلطانیم/ شهربند هوای جانانیم... یکی از کلیدهای درک شعر سعدی، میل به کشف زیبایی است. سعدی به صراحت میگوید که از منظر فقه شاعرانهی من، نگریستن به زیبایی بدون میل به تملک زیبایی، انسان را از مبدا پست به مبدا متعالی حرکت میدهد. با استفاده از روانشناسی امروز میتوان این عبارت را به کار برد که کار سعدی، تصعید یک غریزهی حیوانی است.»
از منظر سعدی و ابن سینا، عشق منجر به لطافت طبع میشود
قربان ولیئی در ادامهی سخنان خود، به عشق سعدی اشاره نمود و افزود: «ابن سینا، در نمط دهم اشارات، میگوید که یکی از چیزهایی که منجر به لطافت طبع فرد میشودف عشق است و این لطافت طبع باعث میشود که فرد به راحتی بتواند خدا را دریابد؛ چون خداوند لطیف است. سوال اینجاست که اثر سعدی در مختصات ادبی به چه شکلی در میآید. پاسخ این مسئله را در سه ساحت میتوان داد: ساحت اول ساحت اندیشه است، ساحت دوم مختصهی زبانی شعر سعدی و ساحت سوم مختصهی ادبی شعر او است. اندیشهی بنیادی و جهانبینی سعدی مبتنی بر تاثیر عشق بر تعالیبخشی به آدمی است. هیچ شاعری هم به اندازهی سعدی در این راه نکوشیدهاست. البته گفتنی است که سعدی به ظرافت تمام با توحید، یکتاپرستی و سیطرهی حضور خداوند در جهان هستی این موضوع را پیوند دادهاست. از نظر سعدی موضوع عشق یک شخص است و از آن شخص عبور میکند و به یک عشق بیموضوع تبدیل میشود و گسترش یافته و به همه چیزها سرایت میکند.»
سادگی در زیبایی است و حقیقت در سادگی است
صاحب کتاب «لحظهی جهان» در خصوص مختصهی زبانی شعر سعدی، با اشاره بر اینکه سعدی دارای زبانی سهل و ممتنع است، خاطرنشان کرد: «در سطح دوم شاعری سعدی که حوزهی زبان است، میتوان گفت که در این سطح هم سعدی پیغمبری کردهاست؛ به این دلیل که سبک زبانی سعدی از نظر اینکه او کار زیادی نکردهاست، نه تشبیه جدیدی در شعرهای خود به کار برده و نه صنعت ادبی خاصی مورد استفاده قرار داده، کاری شگفت را به منصهی ظهور رسانیدهاست. اتفاقی که برای شعر سعدی افتادهاست این است که شعریت او در ساحت خلق تصویر نیست، بلکه در ساحت زبان است و در این ساحت هم «سهل ممتنع» است؛ یعنی با کوچکترین حرکت، نثر تبدیل به شعر شدهاست. یکی از بزرگان فلسفهی زیبایی غرب میگوید که شاعران اصیل کسانی هستند که با کمترین کوشش خلق زیبایی میکنند. در زبانشناسی اصلی به نام اقتصاد و یا کمکوشی داریم که به این معنی است که آنچه که راحتتر است، ماندگارتر است: حرکت از پیچیدگی به سادگی است و سادگی قرارگاه و مقر است. زبان سعدی، زبانی است که حشو و زوائد تا حد امکان از آن حذف شدهاست؛ بنابراین شعر آن از آن دسته شعرهایی باشد که به واسطهی پیراستگی زیبا شدهاست و این شعرها به حقیقت هنر نزدیکتر، ماندگارتر و موثرتر است.»
شاهکارهای ادبی در اقوام، آثاری هستند که تن به تشریح نمیدهند؛ سعدی هم از این دسته است
این استاد دانشگاه، در بخش نهایی سخنان خود در خصوص مختصهی سوم شعر سعدی یعنی ادبیات آن، تصریح کرد: «مختصات ادبی، به معنای دانشهای ادبی است. داشنهای ادبی شامل معانی، بیان و بدیع است. بیان، تشبیه، کنایه، استعاره و مجاز را مورد بررسی قرار میدهد؛ در واقع ادای معنی به طرق مختلف است. دانش معانی، درونیترین وجه زبان هست و حصر، قصر، انشا و مواردی از این دست را در شعر مورد بررسی قرار میدهد. گفتنی است که شعر سعدی در ساحت نحو اتفاق میافتد. در ساحت بدیع، اتفاق بدیعی که در شعر سعدی افتادهاست، شعر سعدی مبتنی بر تضاد و ناسازواری است؛ در حالی که شعر حافظ مبتنی بر ایهام است. اینکه مهمترین جنبهی بدیعی شعر سعدی مبتنی بر تضاد است به این دلیل استکه تضاد به شناخت کمک میکند. در مقابل حافظ به دنبال این است که مخاطب را سرگردان کند؛ بر اساس بوطیقای حافظ، این کار از این جهت انجام میشود که برای مبارزه با قشریگری، جمود و قبیلهگرایی برانگیخته شدهاست و برای این تلاش میکند. رندی حافظ در این است که مخاطبان و وضعیت خود را شناور میکند و همین وضعیت شناور منجر به تفاوت نظر بسیار میشود.»