موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
همزمان با اربعین شهدای منا

شعری از محمدرضا طهماسبی در هجو آل سعود

12 آبان 1394 05:30 | 1 نظر
Article Rating | امتیاز: 4.25 با 4 رای
شعری از محمدرضا طهماسبی در هجو آل سعود

شهرستان ادب: داغ شهیدان منا هنوز برای دل مسلمانان و ایرانیان تازه است. همزمان با فرارسیدن اربعین شهدای فاجعۀ منا، قصیده‎ای حماسی از محمدرضا طهماسبی می‎خوانید در هجو و نکوهش آل سعود و حکّام دیوخوی عربستان.

بیهوده مپرس از این سیا مست
تکبیر کدام؟ اذان کدام است؟

سجّاده و سُبحه را نهاده
دل داده به بادۀ مدام است

یک دست به گردن کنیزی
وآن دست دگر به گِرد جام است

هر شب به شکار حور تا صبح
در بستر گرم احتلام است

در دست کسی کنون زمام است
کاو را همه خود نسب ز مام است

اَعرابی استخوان‎درشتی
که منکر یُحییَ العِظام است

در نزد خواص دائمالخمر
زاهد ولی از برِ عوام است

از "تِیمیه" و "حُریره" قولی
همواره به نطقش التزام است

بر منبر خویش داده فتوی:
مِن بعد رجب مه صیام است

با دانش خویش داده تشخیص
بیماری سامری جُذام است

گشتهاست تهی ز عقل و دانش
که مُمتلی از می و طعام است

این ابله مالخولیایی
دیوانۀ جنگ و قتل عام است

چندیاست که تشت آبرویش
افتاده همی ز پشت بام است

ای پیروی سنت پیمبر!
این سگ ز کبایر خِصام است

سرمنشاء بدعت و دورویی
سرچشمۀ ظلمت و ظلام است

جفتک زدن و لگد پراندن-
-از کُرّه خری که بیلگام است

چندان نبود عجب که خر را
از فرط خریّت این مرام است

در فتنۀ چاهش اوفتادید
لبریز فتاویاش ز دام است

بگشوده دو چشم خود ببینید
از مهد به گور چند گام است؟

این بود سبیل میزبانی؟
این شیوۀ فرّ و احتشام است؟

اسلام که دین مهربانی است
اسلام که صلح را پیام است

اسلام که جمله ارمغانش
آزادی و صحت و سلام است

اسلام نگفته بود مهمان
شایستۀ عزّ و احترام است؟

قرآن به شما نگفت ای قوم!
کشتار در این حرم حرام است

این سنّت مصطفی است ؟آری؟
این خصلت احسن الانام است؟

کُشتید چگونه زائران را؟
آنجا که خلیل را مُقام است

از جمعیت ، ازدحام گفتید
این گفته فقط ز حُمق وام است

این گفته چه بی اساس و سست است
این گفته چقدر بی قوام است

حج نیز فریضهای است جمعی
خود لازمۀ حج ازدحام است

بر زخم حُنین و بدر گویا
این کشتن شیعه التیام است

تهمت چه زنی به شیعه؟ زنهار!
کاین شیعه بری ز اتهام است

این رسم شماست ره ببندید
در کوچه به هرکه از کرام است

بر جهل مُصِر شدی؟ شما را-
-بر نادانی چه اهتمام است؟

یک شیر و هزار روبَه این جنگ
جنگیدن لشگر لئام است

هشدار! رسد به بیشۀ خویش
هر شیر که دور از کنام است

این هیبت شیعه یادگاری
زان شاه شهید تشنه کام است

ما مفتخریم رایت ما
از روز نخست سرخفام است

این شعله که سینههایمان سوخت
شادیم کز آتش خیام است

این کوچه ی پُر ز کشته ما را
یادآور کوچههای شام است

نازیم به حجّمان که این حجّ
چون حجّ حسین ناتمام است

در سینۀ کعبه افتتاحی است
کش در دل مسجد اختتام است

این "قال علی" و قال صادق"
در شیعه بیانگر نظام است

بگذر ز "امام فخر" رازی
فخر این بس اگر علی امام است

مسحور اباالحسن شو چشمت
تا کی پی عشوۀ قُطام است؟

تا چند شراب پخته نوشی؟
بیدار شو این خیال خام است

از جام ولایت علی نوش
کاین سُکر تو را عَلَیالدّوام است

بر بستر مرگ خفته زیرا
بیدار ز حیّ لا یَنام است

در ساغر لیلهالمبیتش

ته ماندۀ نقش یاء و لام است

آن یل که به سرسرای تسلیم
صد "میثم" و "مالکش" غلام است

باید سخنش گران بیافتد
بر مفتیِ دون که بوکلام است

باید که غضب کند به ظالم
در هر سِمَتی و هر مقام است

تسلیم ولایت علی شو
تا چند خلیفهات هُشام است؟

تیغیاست به دست شیعیان که
آن را همه ذوالفقار نام است

ای منکِر بوالحسن مپندار
این تیغ هماره در نیام است

هر دم که دهد امیر دستور
هر آینه لحظۀ قیام است

آن روز ره فرار بسته است
آن روز حساب با حسام است

ای کاش که زود تر بیاید
آن جمعه که روز انتقام است


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • شعری از محمدرضا طهماسبی در هجو آل سعود
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: