شهرستان ادب به نقل از فارس: در بیست و چهارمین نشست نقد کتاب گروه داستان شهرستان ادب مجموعه داستان «جشن باغ صدری» با حضور نویسنده اثر سیده عذرا موسوی و با حضور منتقدین، وجیهه علی اکبری سامانی و آرزو خمسه کجوری عصر روز گذشته برگزار شد.
*اثری متنوع از داستانهای انقلاب
وجیه علی اکبری سامانی در این نشست با اشاره به خوشخوان بودن این کتاب گفت: این کتاب اثری خوشخوان و متنوع از داستانهای انقلاب بود. نگاههای نو و متنوع با راویهای مختلف و مضامین دلنشین را در این داستانها میدیدیم.
وی افزود: کدهایی که این داستانها را تبدیل به داستان انقلاب میکرد تازه بود و نکاتی اعم از شعارنویسی و درگیری که تبدیل به کلیشه شدهاند و در سریالهای تلویزیونی نیز نشان داده میشوند را کمتر در این کارها میبینیم. دو داستان در این مجموعه دارای مظروف بزرگی هستند که پیاده کردنشان در ظرف محدود داستان کوتاه سخت بود.
علیاکبری سامانی در بخش دیگری از سخنانش گفت: یکی داستان «چادر خاکی» و دیگری «مردی روی بالکن شیرینی پزی» که به نظرم نویسنده میتوانست پرداخت مفصل تری انجام بدهد و نگران حجم اثرش نباشد.
*خواندن کتبی که در جلال جایزه میگیرند، سخت است
او اضافه کرد: ما به واسطهء علاقهمان کتاب زیاد میخوانیم. علیرغم جو عمومی جامعه. خواندن کتابهایی که در حال حاضر رواج دارند و در جشنوارههایی مثل همین جایزه جلال جایزه میگیرند سخت است، اما اگر منصف باشیم باید بگوییم این کتاب خواندنش لذت بخش بود و اگر الان نکتهای میگوییم دلیل بر این نیست که اثر ضعیفی است. من به این اثر نمره خوبی میدهم.
این نویسنده در بخش دیگری از سخنانش گفت: در بین این هفت داستان من داستان «گلدان شکسته» را خیلی دوست داشتم. داستانی از زاویه دید من راوی که ارتباط راحتتر راوی با مخاطب را موجب میشود. راوی زنی است که شوهرش را از دست داده و در سلول زندان بچهای به دنیا آورده که خودش آن را ندیده و نخواسته است که ببیند. توصیفات خیلی تصویری و جالب بود. جریان تداعی در ذهن نویسنده باید متصل باشد و نباید فصل بخورد اما این اتفاق سه بار افتاده که به نظرم ایرادی ساختاری است. کدهای قابل قبولی این داستان را برای نسل من تبدیل به داستان انقلاب کرده بود. هر چند ممکن است برای نسل جدید این کدها چندان آشنا نباشند.
*در مورد واقعه گوهرشاد داستان کم داریم
وی گفت: ما درباره واقعه مسجد گوهرشاد خیلی داستان کم داریم، اما داستان «چادر خاکی» خیلی خوب به این موضوع پرداخته بود. البته داستان از موقعی که «رخشنده» وارد میشود دو پاره شده و این کمی به داستان ضربه زده است. موضوعات زیادی در این داستان مطرح شده اعم از کشف حجاب، منع پوشیدن لباس روحانیت و پوشیدن لباس متحدالشکل و بیحجابی زنان در جشن مدرسه شاپور شیراز. در این داستان کوتاه از روی این اسمها و موضوعات خیلی سریع گذشته و تیتروار اینها مطرح شده اند. اگر بسط داده میشد و حجم اثر اضافه میشد بهتر بود.
*نویسنده علی رغم محدودیت تاریخی تخیل خوبی داشته است
آرزو خمسه کجوری دیگر منتقدی بود که در این نشست پیرامون این مجموعه داستان سخن به ایراد سخن پرداخت و گفت: طرح این قصهها شاید از خود نویسنده نباشد به خاطر این که همه داستانها زمینهای تاریخی دارند. اما علی رغم این محدودیت تاریخی نویسنده تخیل خوبی داشته است.
وی افزود: ما از داستانی که عقبهء سیاسی تاریخی دارد انتظار باورپذیری داریم چرا که هنوز خیلی از بازماندگان جنایات طاغوت هستند و میتوانند شاهد بیاورند که این گونه که ما مینویسیم بوده است یا نه. نکات مثبتی در قلم نویسنده است که باعث میشود او هر نوع داستانی را بتواند بنویسد به شرطی که فریفتهء پیام نشود. مطرح کردن پیام چیزی بود که به بعضی از داستانها صدمه زده بود.
*فضاسازیها موجب میشود نتوانیم کتاب را زمین بگذاریم
خمسه کجوری گفت: تصویر سازی و فضاسازی قلم نویسنده بسیار خوب است. دیالوگها خیلی خوب است و برای این شخصیتها آشناست. به خاطر لحن خوب داستانها، فضاسازی جذاب و دیالوگهای دقیق باعث میشوند ما کتاب را زمین نگذاریم.