موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
به قلم فاطمه حقی

بررسی کتاب «مثل یک درخت» سروده حامد محقق

25 بهمن 1395 18:52 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 4.67 با 3 رای
بررسی کتاب «مثل یک درخت» سروده حامد محقق

شهرستان ادب به نقل از وبلاگ فاطمه حقی: «مثل یک درخت» ایستاده ام و «به پیشواز اتفاقی که می افتد» می روم و‌ «از میان ابرها»، «شعر های دشت» را مرور میکنم.« قرار بود »، « زیباترین شعر جهان» را «ناگهان» «گریه کنیم »؛ «قرار بود» «شکوفه های شهر» را «پشت لب باغچه» باهم نقاشی کنیم... .خیلی کارها قرار بود پابه پای هم انجام دهیم اما وقتی که دیگر «تو» نیستی و «تو» نمی خواهیشان، من هم «مثل یک درخت»، مثل « بغض آسمان » مثل « تو » می روم... .
 

حامد محقق، مرد تیر ماهی که این روز ها عجب شعرهای تر و «شعر های خیس» می گوید و عجب با «بال های مادر» اش،« خاطرات خاک خورده» ی شعر و ادبیات را زنده می کند. کتاب « مثل یک درخت» او بعد از این که در سال ۹۳ چاپ شد، استارت چاپ کردن دیگر کارهای او را زد. « آفرین » هایی بر کتابش هدیه می دهم و یادداشتی را برای کتاب شعر او می نویسم:

کتاب « مثل یک درخت » در زمستان سال ۹۳ توسط انتشارات شهرستان ادب چاپ شد. کتابی که با نوزده عنوان شعر در قالب نیمایی نوشته شده است و موضوعاتی دارد که با قلم منحصر به فرد شاعرش در شعر کودک امروز نوشته شده است.

_ بهارانه های محقق ( موی زمستان را بهار می بافد!)

۱) «.../باد روی شاخه ماند/غنچه بیخیال باز شد/ناگهان بهار شد»
۲) « پشت لب باغچه/ سبز شد/ باد گفت/ غنچه نازی شکفت»
دو شهر "ناگهان" و "پشت لب باغچه" در دیدگاه اول آغاز فصل بهار را روایت می کنند و با استفاده از تناسب ها و گزینش صحیح کلمات، به صراحت توانسته اند تصویر تازه ی بهار، باغچه و غنچه را در ذهن خواننده ایجاد کنند؛ اما در دیدگاه دوم، می توان این دو شعر را تصویری دید از آغاز فصل جدید کودکی بیخیال که تازه به دوران نوجوانی پا گذاشته و پشت لبش سبز می شود! چه می دانید! شاید در حال سرودن این دو شعر، حامد محقق ۳1ساله با دیدن پسرکی نوجوان، یاد 17 سال قبل خود افتاده و بازی با خاطراتش موجب خلق این دو شعر شده است.«رونق عهد شبابست دگر بستان/می رسد مژده ی گل بلبل خوش الحان را »

_ از تر و خشک محقق ( «ماه!روی آب ها بتاب »)

۱) « آسمان بغض کرده است/از میان ابرها/رودهای خشک را نگاه می کند »
۲) «.../ابرها کبود می شوند/گریه می کنند»
۳) « چشمه ای عجول/.../شعر های خیس ابر را/مرور می کند»
موسم بهار است؛ کشور، در بی آبی به سر می برد و کودک زمین، انتظار چکیدن احساسات آسمان را می کشد؛ اما بحران هیجان خشک شده ی زمین را یک شاعر، فقط می تواند با دریای آبی خودکارش حل کند! « آب را گل نکنیم/در فرودست انگار/کفتری می خورد آب/یا که در بیشه دور، سیره ای پر می شوید/یا در آبادی کوزه ای پر می گردد! »

_ایستادگی های محقق ( «مثل یک درخت»)

۱) « مثل یک درخت/روی دوش کوه ایستاده ام/.../ »
۲) « مهربان تر از درخت ها/ هیچکس ندیده است/.../ »
استقامت و مهربانی درختان در این دو شعر دیده می شود؛ درختانی با احساس که میوه می دهند، شعر های دشت را گوش می دهند! اگر روزی معلم مدرسه ای شوم، « مثل یک درخت » را به دانش آموزانم حتما یاد خواهم داد! «ایستاده ام/ایستاده ای/ ایستاده ایم/جنگلیم/تن به صندلی شدن نداده ایم./»

_از کوله پشتی های محقق ( « پرنده ای که تازه از سفر رسیده بود »)

۱) « راه خسته از سفر/بار روی دوش را زمین گذاشت/شهر آفریده شد »
۲) « سال ها/درکنار جاده ها و راه ها/ایستاده اند/.../ »
۳) «نشست روی تیر برق/ پرنده ای که تازه از سفر رسیده بود/.../ »
اگر تصویر شهرسازی، خستگی سفر، کلاغان بی خانه، پرنده ی بی لانه را می خواهید با عمق جان درک کنید، این سه شعر را مطالعه کنید! «خستگی افتادن سیبی است/از روی درخت/به ستوه آمده از تکرار شرعی حیات!/نیوتن غافل بود/ فکر کرد جاذبه ای در کار است/.../ »

_شعر، خاطرات خاک خورده

۱) « شعر/.../ خاطرات کهنه ای که سال هاست/تازه می شوند
۲) «یاد تو/پشت پنجره نشست/.../»
۳) «خسته از خودم/رودخانه می شوم/می روم/ می روم/ می روم
۴) «قطار چیست/ غیر چند/چند /چند /آه / بازهم تمام شد قطار

محقق،باز هم نوجوانی می شود که بازی با احساسات و کلمات را دوست دارد؛ گاه از "خودی" می گوید که باید برود، گاه از یاد کسی می گوید که با صدای در پر می زند و می پرد؛ شعری که برای نوجوان میدان مین است، برای او بستر بازی های کودکانه اش است!او خوب می داند، چگونه مخاطبش را درگیر خویش کند!

طبق نظریه های مختلفی که درمورد شعر کودک و نوجوان وجود دارد: شعر اینرده سنی شعری است که با زبان و تخیل و درک و هیجان کودکان و نوجوانان تناسب داشته باشد و ضمن درک آن توسط کودک و نوجوان برای بزرگسالان نیز لذت بخش باشد، حامدمحقق توانسته است این قاعده را رعایت کرده و روایات شهری و طبیعی را با صدای مستقل خود بیان کند؛ قضیه ی عمده ی این کتاب شعر او تلفیق طبیعت بی جان با روزمرگی نوجوانی بوده است؛ او توانسته با خلق دنیایی جدید در رابطه زندگی شهری و روستایی، نگرشی متفاوت به خواننده کم سن و سال خود ارائه دهد.

بهار می‌شود و من نیستم/ به برف همین زمستان گفته ام/ گفته ام زودتر بیایدتا با خیال راحت آدم‌برفی بسازم/ تا عکس بگیرم/ تا قدم بزنم/ تا بنشینم و با حسرت چای بخورم/ و نگاه کنم به شومینه ای که قرار بود/ با تو روشن باشد. 

 


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • بررسی کتاب «مثل یک درخت» سروده حامد محقق
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.