موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
پرونده شعر انتصار

شعر سپیدی از «ناهید شکوهی» برای مردم مظلوم میانمار

29 شهریور 1396 14:36 | 1 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 2 رای
شعر سپیدی از «ناهید شکوهی» برای مردم مظلوم میانمار

شهرستان ادب: شعری سپید می‌خوانیم از خانم ناهید شکوهی در همدردی با مردم میانمار:


 

لباس مریم را می‌پوشم
آبستن درد می‌شوم
از شهر دور می‌شوم

و در سایۀ یک تیر
عـُق می‌زنم انسانیت را
و با دستان خودم
به دنیا می‌آورم
مسیحایی را
که از پدر مسلمان بود!

جبرئیل به خواب رفته...

سیدارتا ظهور می‌کند...

کودکم را رها می‌کنم در نقطه‌ای کور؛
در بیابان...

 

می‌سپارمش به دست گرگ‌ها
تا تکه‌تکه‌اش کنند
یوسف می‌شود!
 باز می‌گردد...

در دریا غرقش می‌کنم
تا طعمۀ نهنگ‌ها شود
یونس می‌شود!
 باز می‌گردد...

آتشش می‌زنم
ابراهیم می‌شود!
 باز می‌گردد...

تمام راه‌های کشتن را امتحان می‌کنم؛
نمی‌شود که نمی‌شود...

مسیحای من زنده می‌شود
حلول می‌کند
تکثیر می‌شود

پای دین که میان باشد
طبیعت وحشی، رام می‌شود و انسان ناآرام...

شب می‌شود...

گریه می‌کند...

گرسنه می‌شود...

فرعون‌ها بیدار می‌شوند...

یوکابد می‌شوم
در سبد پنهانش می‌کنم
به امید موسی شدن
در «میان مار»ها...
 رهایش می‌کنم

شب به اوج می‌رسد

کودکم مسیح می‌شود

به صلیب کشیده می‌شود

تکه‌تکه می‌شود

تکه‌هایش به آتش کشیده می‌شوند

و خاکسترش به دریا می‌ریزد...

نهنگ‌ها
خودکشی نمی‌کنند
مسموم می شوند!

 

 


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • شعر سپیدی از «ناهید شکوهی» برای مردم مظلوم میانمار
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: