«قلمروی آفتاب» | شعری از سلمان هراتی
11 آبان 1397
00:31 |
0 نظر
|
امتیاز:
2.2 با 75 رای
شهرستان ادب: مطلب تازۀ ستون شعر سایت شهرستان ادب را همچون مطلب پیشینِ این ستون (گاهی آنقدر واقعیت داری) به زندهیاد سلمان هراتی اختصاص میدهیم. چه اینکه گرامیداشت شاعران در حصار زادروزها و ایام درگذشت ایشان نباید باشد. به خصوص شاعرانی که به اندازۀ خویش قدر ندیدهاند:
«درنگی در محوطۀ آفتاب»
دلواپس آفتابند انگار
پنجرههای مغموم به قاب اندر
در پشتهای پنهان کیانند؟
که در حضور، مهربان می نمایند
و در پنهان
دشنه بر دل سنگیشان میسایند
دستانتان به مرگ بینجامد
شگفتا
در بیکران آفتاب خیز ما
مگر پشت تاریکی دلهاتان
پنهان مانده باشید
هیچ خفاشی
قلمروی آفتاب را در نمی نوردد
جز به سرانجامی بد
حال آنکه روشن است
آفتاب
درخشش محتومی است
در این کرانه
که هیچ خانه
بی شهید نمانده است
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.