از کتاب «بیچشمداشت» در پروندۀ برفیه
شاعر برف و زمستان | شعری از موسی عصمتی
24 دی 1397
13:06 |
0 نظر
|
امتیاز:
5 با 1 رای
شهرستان ادب: پروندۀ برفیه را با شعر زمستانی دیگری بهروز میکنیم. این شعر زیبا از موسی عصمتی، شاعر کتاب «بیچشمداشت» در انتشارات شهرستان ادب، است. شما را به خواندن این شعر دعوت میکنیم:
مثل یک کودک بیحوصله، آدمبرفی
دارد از این همه آدم گله آدمبرفی
مدّتی هست که او عاشق خورشید شده است
عاشق داغترین مسأله، آدمبرفی
آب میگردد از این رابطه نورانی
شاعر برف و زمستان؛ بله، آدمبرفی
کاش بال و پری از جنس پریدن میداشت
میگرفت از همهمان فاصله آدمبرفی
میگذشت از ته یک درّه بینیلوفر
با دو تا پای پر از آبله، آدمبرفی
دوست دارد که دلش آب شود، چشمه شود
سر راه عطش قافله، آدمبرفی
دوست دارد بنشیند لب این چشمۀ سرد
عصرها دستهای از چلچله، آدمبرفی
عکس خورشید سراپا همهاش قاب شود
در دل کودک بیحوصله، آدمبرفی
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.