موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

حرفی از جنس زمان

به ایستادن، آن دم که سنگ می بارند
غزلی از علی محمد مودب در پاسخ به تهدید و تحریم ایران عزیز

به ایستادن، آن دم که سنگ می بارند

25 مهر 1391 | 10:32

به جوهر قلم قاضیان راد آن دم/ که حلق خائن در هر لباس بفشارند/ قسم به خون شهیدان، به اشک راهروان/ که روز رزم پلنگان جنگ بسیارند
دلم مثل دل صد پارۀ شیخ خیابانی است
غزلی از محمدرضا طهماسبی برای زلزله آذربایجان

دلم مثل دل صد پارۀ شیخ خیابانی است

25 مهر 1391 | 10:11
ارسباران*!بگو آن عاشقان نغمه خوانت را که بنوازند از نو زخمه زخمه داستانت را بگو عاشیق قشم* آنگونه سارا را برقصاند که تا سازش بلرزاند دل هر خان چُبانت* را زند عاشیق جنون* با سوز روی تار و پرسد که: که می گیرد نگار* ! امروز زیر بازو...
روی گل محمدی از اشک، تر شده ست
شعري از عرفان‌پور در پاسخ به بي‌حرمتي به پيامبر اكرم

روی گل محمدی از اشک، تر شده ست

19 مهر 1391 | 17:02
روی گل محمدی از اشک، تر شده ست با ما مصیبتی ست که عالم خبر شده ست با ما مصیبتی ست که ورد زبان شده با ما مصیبتی ست که خون جگر شده ست دشمن به فتنه سنگر تصویر را گرفت لشکر نبرده ایم و نبردی دگر شده است آن سوی خنده ها، همه دندان گرگ بود اینک...
الا سرهای در پستوی دکان های بیعاری به خود سرگرم!
غزلی عاشورایی از علی رضا رجبعلی زاده کاشانی

الا سرهای در پستوی دکان های بیعاری به خود سرگرم!

13 مهر 1391 | 12:22

" الا سرهای در پستوی دکان های بیعاری به خود سرگرم!/ که باری با شما سودای زر طوماری از سود و زیان پیچید/ شمایان! با شمایم! "سایه مردان" شراب و شعر و شمشیر آی!/ که نقل ننگتان هفتاد منزل در دهان این و آن پیچید
محمّد از «جبل‌النور» مي‌رود بالا
قصیده ای از علی رضا رجبعلی زاده کاشانی

محمّد از «جبل‌النور» مي‌رود بالا

08 مهر 1391 | 16:34

..اشاره كرد قريشي به كوه و گفت: آنجاست/ محمد اغلب اوقات با خودش تنهاست/ محمّد از «جبل‌النور» مي‌رود بالا/ كه در كمركش آن روشناي «غار حرا»ست
بى‌نام‌و‌نشان مُردن، لطف دگرى دارد
شعری از زنده یاد محسن پزشکیان

بى‌نام‌و‌نشان مُردن، لطف دگرى دارد

05 مهر 1391 | 10:33
دل گيردم از ماندن، شوق سفرى دارد/ دُزدانه پىِ رفتن، پايى و پرى دارد/ آن را كه سكون مرگ است چون آب نمى‌ماند/ از ماندن و گنديدن، گر خود خبرى دارد
شاعر متعهد، تعهد شاعرانه
یادداشتی از محمدسعید میرزایی عضو دوره آموزشی شعر جوان انقلاب

شاعر متعهد، تعهد شاعرانه

02 مهر 1391 | 12:33
شعر رسالت بزرگیست که از عهده ی هیچ کس به جز شاعر برنخواهد آمد،حال اینکه آن رسالت عظیم خود وظایفی را بر عهده ی شاعر می گذارد که وی ملزم به رعایت آنها می باشد، یک شاعردلسوز و وظیفه شناس به همه ی جوانب این حوزه ی مسئولیتی واقف بوده و به خوبی در جهت اجرا...
غزلي از ميلاد عرفان پور

غزلي از ميلاد عرفان پور

19 شهریور 1391 | 15:52
شد به آهنگ عجيبي خاك ما زير و زبر/ خانه ها لرزيد و لرزيدند دل ها بيشتر/ آن تكان ناگهاني تا هميشه خواب كرد/ كودكان خفته در گهواره را بار دگر
برای" آیات القرمزی " ماهی قرمز نوروز بحرین
دو غزل از علی محمد مودب

برای" آیات القرمزی " ماهی قرمز نوروز بحرین

21 مرداد 1391 | 15:28
ترسیده از چیزی مگر دریا کز اینسان/ با موج موجش رعشه های بی بهانه است
افطار گریه- چهارپاره عباس احمدي براي ميانمار
باز افطار گریه در رمضان جزو اعمال واجبم شده است لب به چیزی نمی زنم جز اشک خون دل قوت غالبم شده است میوه استوایی صهیون مثل زهر است تلخ و بد مزه است شِمر نام قدیمی تین سین آراکان نام دیگر غزّه است رو به باران موسمی باز است چشم معصوم کودکی...
صفحه 21 از 21ابتدا   قبلی   12  13  14  15  16  17  18  19  20  [21]  بعدی   انتها