شعری از فاطمه عارفنژاد
«سیلِ هفتسین» ؛ در همدردی با سیلزدگان
06 فروردین 1398
20:11 |
0 نظر
|
امتیاز:
4.25 با 16 رای
شهرستان ادب: در روزهای آغازین سال 1398 بسیاری از هموطنانمان در استانهای گلستان و فارس گرفتار سیل شدند. موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب و مجموعه فرهیختگان همراه با این موسسه، خود را در اندوه آندسته از هموطنان ایرانی که سوگوار و داغدار درگذشت عزیزان خود هستند شریک میدانند.
ستون شعر سایت شهرستان ادب و پرونده بهاریه را با شعری از شاعر جوان خانم فاطمه عارفنژاد در همدردی با سیلزدگان بهروز میکنیم:
رنگ خزان گرفته چرا نوبهارمان؟
تازه جوان شدهست غم کهنهکارمان
دل زخمیِ دوبارهی دردی نگفتنیست
داغی نشسته بر جگر روزگارمان
دنیا که با شکوفه کفنپوش میشود
خون میدود به چهرهی باغ انارمان
ما چتر بستهایم و تو با سیل آمدی
این بود ای فرشتۀ باران! قرارمان؟
اینبار با گذشته چرا فرق میکند
روبوسی همیشگی آبدارمان
دردا که باز دسته گلی آب دادهای
در کوچههای خاکی شهر و دیارمان
از هفت سین عید چه ماندهست غیر سیل؟
عیدی چه بود غیر غم بیشمارمان؟
امشب صدای گریه میآمد به گوش دشت
از روستای گمشدهی همجوارمان
ما آه سرد و خستهی دیماه نیستیم
نوروز! از تو بیشتر است انتظارمان…
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
چهارشنبه, 06 فروردین,1399