گل چه پایان قشنگی دارد یادداشت علی رضا قزوه مناسبت سالروز کوچ غریبانه سلمان هراتی
04 شهریور 1391
12:30 |
0 نظر
|
امتیاز:
با 0 رای
در چهاردهمین کنگرة شعر دفاع مقدس و در جایگاه دبیر این کنگرة سراسری، جایزة ادبی قیصر را راه انداختیم ــ و البته در زمان حیاتش ــ و چه طعنهها که زدند؛ اما ای کاش کمیجوانتر بودم و یکی از آن جایزهها نصیب من میشد و از دست قیصر، جایزهاش را میگرفتم. از اولین روز آشنایی ما در سال 1362، که قیصر را با شلوار خاکی رنگ بسیجی در حوزة هنری زیارت کردم، تا هنگامة کوچ ناباورانهاش، او همیشه برایم یک الگو و یک برادر بود. حتم دارم اگر سید زنده بود، از طعنهها و نامردیهای فراوان نسبت به قیصر جوش میآورد. در ماتم قیصر، پیش از همه یادداشتی گذاشتم برای سید حسن که :«سلام بر سید خدا! مهمان داری سید» و در سوگوارهاش نیز از سید یاد کردم:
نقدهایت همه غوغا بود، غوغا، «سید»!
شعرهایت همه محشر بود، محشر، «قیصر»!
قیصر، شهید شعر بود و شهادت میدهم که سید و سلمان هم هردو شهید رفتند. سید عزیز در اوج جوانی و پختگی، ناگاه یک روز قبل از مرگش در بهاری غریب گفت:«دم در بیمارستان شهید میشوم!» و سلمان ـ شاعری که خیلی جوان رفت و خیلی زود ــ نامی ماناست با درخششی روزافزون که در خلوت نجیب شمال، غریبانه زیست و نجیبانه شعر گفت و عاشقانه به دیدار معبود شتافت و پایانی به قشنگی گل و به سبزی بهار داشت. باری؛ او نیز به سان تمام انسانهای بزرگ، مرگآگاه بود و چند روز قبل از مرگش شعری گفت با نام «من هم میمیرم!» و حتی نوع مرگش را پیشبینی کرده بود.
این برادر نازنین در شعر، استاد من بود و با سکوتش، به من درس میداد؛ همینطور با نگاههای مهربانش و حتی با مرگش. شعر سلمان شعر «حرکت و تلفیق درست حماسه و عرفان است». اگر بخواهیم دغدغهها و دلشورههای انقلاب را در شعر شاعری به تماشا بنشینیم، شعر سلمان بیشترین استحقاق و امتیاز را داراست و میتوان گفت او نمونة واقعی یک شاعرِ «مکتبی شیعی» است.
در میان شاعران جهان نیز سلمان به راستی به «شاندرو پتروفی»، مشهورترین شاعر مقاومت مجارستان، شباهت دارد. حتی از حیث جوهرة شعری سلمان ما، بسیار رشیدتر و بزرگتر از «پتروفی» است و همینطور بزرگتر از «سرگئی یه سنین» در ادبیات روسیه و دست کم همسنگ «لورکا» در ادبیات اسپانیا شمرده میشود. اما ادبیات امروز و بهویژه نقد امروز، نقد سالم و جوانمردانه نیست؛ وگرنه چه معنا دارد که در کنار سپیدارها و صنوبرانی چون سلمان هراتی و بیژن نجدی و سید حسن حسینی علفهای هرزهای را تبلیغ کنند که آخرین دستاوردشان چاپ شعرهایی است که جز تبلیغ ولنگاری و هرزهگی هیچ نیست. شاعرانی که همة تجربههای ادبیشان در مقابل یک شعر میراحمد میراحسان، م. مؤید، نجدی و سلمان رنگ میبازد. سلمان میماند و نجدی میماند و سید حسن میماند و آنان رفتنیاند.
منبع :
سایت فارسی زبانان
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
چهارشنبه, 31 فروردین,1401