تفسير رنجنامه ی كوثر نگفتني است
مبناي روضه خواندن ما بر كنايه است باور كنيد روضه ی مادر نگفتني است وقتي كه با اشاره اي از دست مي رويم شرح تمام روضه كه ديگر نگفتني است حالا بماند آن همه غربت نشيني اش دلتنگيِ فراق پيمبر نگفتني است آري سه ماه خون جگر خورد و دم نزد از قصه اي كه سخت تر از هر نگفتني است بهتر كه حرف كوچه ی دلواپسي نشد اصلاً حكايت گل پرپر نگفتني است جريان گوشوار شكسته براي بعد مرثيه هاي خاكي معجر نگفتني است او رفت و دردهاي دلش نا شنيده ماند تفسير رنجنامة كوثر نگفتني است ...با بال اشك سمت حرم پر كشيده ايم شوق طواف مرقدش آخر نگفتني است !
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز